دور نمایی از دولت مهدی
آرشیو
چکیده
متن
نظام، دین و حکومتی که داعیهدار جهانی بودن و «رهبری» جهانیان است، باید ویژگیها و برنامههایی داشته باشد که با این ادعا هماهنگ بوده و امکان تحقق و وقوع داشته باشد. با چالشها و گسستهایی که فراروی لیبرالیسم، سرمایهداری، سوسیالیسم و ... قرار دارد، میتوان گفت که اسلام، آیین تمام مردم جهان و دین جامعه بشری است و میتواند جوابگوی خواستهای اساسی جهانیان باشد؛ اما در حال حاضر تحقق چنین چیزی، فقط با ظهور منجی موعود و مصلح جهانی امکان دارد؛ یعنی به علّت رخوت حاکم بر جوامع مسلمانان، بیکفایتی دولتمردان کشورهای اسلامی، اختلاف و عقبماندگی این جوامع و دوری آنان از تعالیم ناب اسلامی، امکان تشکیل حکومت جهانی اسلام، ضعیف به نظر میرسد. در عین حال باید در این راه کوشید و حداقل زمینههای تشکیل دولت فراگیر اسلامی را فراهم نمود. بر این اساس، یکی از برنامههای مهم پیامبران و امامان معصوم: تأسیس حکومت اسلامی و تشکیل امت واحد جهانی اسلام بوده است. این برنامه در رأس دعوت اسلام قرار گرفته و به یقین با انقلاب جهانی حضرت ولی عصر«عج» جامه عمل خواهد پوشید.
با وجود این همه مشکل، کمبود، نارسایی، ظلم، فساد، خودکامگی و استبداد، دولتها ، سازمانها و نهادهای فراملی و بینالمللی، نتوانستهاند پاسخگوی نیازها و احتیاجات بشر باشند. با وجود خطر جنگهای هستهای، نابودی زیست محیطی، تباهی فرهنگ و هنجارها، ستیزهجویی و پرخاشگری میان سیاستمداران، گسستهای فکری و اندیشهایِ بشر، رشد ناهمگون و غولآسای شرکتهای چند ملیتی و بازارهای بورس، تنها میتوان به یک حاکمیت فراگیر، بدون نقص و حکومت خوب، چشم داشت. این حاکمیت، باید فراملی، جهانی و عدالت گستر باشد و بتواند پاسخگوی نیازها و احتیاجات مادی، معنوی، اقتصادی، علمی و .... جهان باشد. این حاکمیت، تنها در سایه وجود امامی معصوم، آگاه و شجاع؛ یعنی مهدی موعود(ع) امکان دارد. چندین قرن زندگی بشری نشان داده است که امکان تشکیل یک «مدینه فاضله» به دست بشر وجود ندارد و باید منتظر موعود آسمانی باشد.
در این نوشتار برآنیم که در مورد حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع)، ویژگیها و تمایز آن با جهانی شدن و حکومت جهانی امروز سخن بگوییم و بیان نماییم که انقلاب جهانی حضرت مهدی«عج» حتمیّ الوقوع و غیر قابل انکار است.
حقیقت حکومت واحد جهانی حضرت مهدی«عج»
حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع) در واقع پاسخی است به نگرانی بشر از آینده خود. شیعیان، با توجه به مدینه فاضله عصر موعود، آیندهای فروزان را برای زندگی انسان پیشبینی میکنند و امید به زندگی، در قالب «انتظار فرج» به زندگی شیعیان معنا و گرمی میبخشد. با توجه به آنچه گفته شد، یک شیعه، هیچگاه از آینده خویش نگران نیست، چنان که اکثر متدینان به ادیان نیز نگران نیستند و آینده بشر را تحت لوای مصلح کل، روشن میبینند؛ ولی آموزههای شیعی از وضوح و روشنی بیشتر و فراوانتری برخوردارند. با دقت در دعوت و آموزههای اسلام، مشخص میشود که هدف اسلام متحد کردن ملتها، برداشتن دیوار امتیازات و اعتباراتِ لغو و بیاثر و برقرار کردن کلمه واحد و همکاری و ارتباطی است که ریشه و پایه آن، کلمه توحید و ایمان و عقیده به آن است.
اسلام میخواهد تمام اختلافات و جداییها را که به نامهای گوناگون پدید آمده، با عقیده توحیدی از میان بردارد، تا اختلافات نژادی، طبقاتی، ملی، وطنی، جغرافیایی، مسلکی، حزبی، زبانی و .... از بین برود و سبب افتخار و امتیاز نباشد. حتی اختلافات دینی باید مطرود گردند و تمام آنها تسلیم فرمان خدا باشند.
( قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ...
). [1]
آری اسلام برای رسیدن بشر به سعادت، چنین زمانی را پیشبینی نموده که معروف به مدینه فاضله عصر موعود است.
اما جریان اوضاع جهانی و ترقیهایی که در امور مادی و صنعتی نصیب بشر شده است و روابط نزدیکی که به واسطه وسایل ارتباط کنونی با هم یافتهاند، همه را به یک اتحاد واقعی و همکاری صمیمانه روحانی و برادری حقیقی بیشتر محتاج نموده و هر چه جلوتر برویم، این احتیاج را بیشتر احساس میکنیم؛ یعنی آن دهکده جهانی که دانشمندان غربی در قرن بیستم احتمال آن را دادهاند، اسلام در هزار و چهارصد سال قبل، با تأکید فراوان و قاطعیت تمام، حتمیّت آن را خبر داده و حتی کیفیت وقوع و نحوه حکومت آن را در دهکده جهانی مورد نظر، و رهبری آن نظام را به طور آشکارا معین کرده و خبر داده است که آن حکومت جهانی، همان مدینه فاضله عصر موعود و حکومت واحد جهانی امام عصر(ع)؛ یعنی حکومت صالحان و مستضعفان و غلبه ایمان بر کفر است. البته این اعتقاد، راسخ و نشأت گرفته از قرآن کریم و روایات متواتر اهل بیت: است.[2]
قرآن کریم در این رابطه آیاتی دارد از جمله:
( وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنّ اْلأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُون َ) [3]
(وَ نُریدُ أَنْ نَمُنّ عَلَى الّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ )؛ [4]
«و میخواهیم که بر مستضعفان روی زمین منّت نهیم و آنها را پیشوا و وارث روی زمین قرار دهیم».
از این دو آیه به روشنی استفاده میشود که :
1. حکومت واحد جهانی، به حاکمیت حضرت مهدی(ع) بوده و سرانجام در این حکومت، صالحاناند که وارث کل زمیناند و جانشینان پیشینیان در کل کره زمین.[5]
2. قدرت صالحان و مستضعفان در همه جای عالم ظاهر میشود.
3. دین اسلام بر تمام ادیان غالب خواهد بود و در جای جای کره زمین حاکم خواهد شد.
نتیجه اینکه: حکومت حضرت مهدی(ع) نه تنها حکومتی جهانی خواهد بود، بلکه یک حکومت واحد جهانی و متمایز از شعارهای طرح شده جهانی شدن در دنیای امروز است و تشکیل آن، جزء وعدههای تخلّفناپذیر الهی است.[6]
تمایز حکومت فراگیر مهدوی(ع) با حکومتهای جهانی امروز
قبل از طرح و سخن از بحث مذکور، لازم است که تعاریفی از «جهانی شدن» ارائه نماییم:
1. جهانی شدن، فرآیندی است اجتماعی که در آن، قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین میرود و مردم به طور فزاینده، از کاهش این قید و بندها آگاه میشوند.[7]
2. «هاروی» فرایند جهانی شدن را دربردارنده دو مفهوم فشردگی زمان و مکان و کاهش فاصلهها تلقی میکند. در واقع، این نظر (فشردگی زمان و مکان)، مهمترین ویژگی جهانی شدن است؛ یعنی فاصلهها کم میشود، یا از بین میرود و زمان لازم برای پیمودن فاصلهها کاهش مییابد و جهان بیش از پیش کوچکتر به نظر میرسد و انسانها و جوامع آنها، به طریقی به هم نزدیکتر میشوند. پس جهانی شدن در نظر «هاروی» فرآیندی است که روابط اجتماعی را بسط میدهد و در سه حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست صادق است، و بستر جریان این روابط را از متن محلی به متن جهانی تغییر میدهد.[8]
پس از روشن شدن تعریف جهانی شدن، لازم است بگوییم: یقیناً نمیتوان حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع) را منطبق با جهانی شدن دانست، هر چند اگر جهانی شدن به صورت طبیعی خود به پیش برود، میتواند زمینهساز آن حکومت باشد.
حکومتی را که اسلام با صبغه مدینه فاضله به عنوان حکومت واحد جهانی امام عصر«عج» مطرح نموده، دارای خصوصیاتی است که اساساً در فکر محدود بشر نمیگنجد. آن حکومت، دارای امتیازات و خصائصی است متمایز با حکومت جهانی در جهانی سازی دنیا که به برخی از آنها اشاره مینماییم:
1. حکومت واحد جهانی اسلام، تحت رهبری افراد صالح و وارسته و شخصیتهای برجسته دینی که معصوم از خطا و یا تالی تِلو معصوماند، ایجاد میشود و قانون خدا در آن جامعه حاکم است؛ ولی حکومت واحد جهانی پیشنهادی، تحت نظر و اشراف قدرتمندان، زورمندان و ستمگران است و در اصل، حق وتویی است که ابرقدرتها برای خود در سازمان ملل گذاشتهاند؛ حقّی ظالمانه و خطرناک.[9]
2. محور تمام امور در جامعه و حکومت واحد جهانی ولیّ عصر(عج)، خدا و احکام خداست و تعالیم اسلامی برای اداره جامعه جهانی موعود کافی است؛ ولی در جهانی شدن و جهانیسازی، محور قوانین موضوعه بشری، الحاد و حاکمیّت سکولاریسم است.[10]
3. در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) دین اسلام، تنها دین حاکم بر جهان خواهد بود و دین و سیاست، تفکیکناپذیر از یکدیگر و سیاست نیز در خدمت دین و اهداف متعالی آن است. حضرت رسول اکرم(ص) میفرماید:
«تا هر کجا که تاریکی شب وارد شود، این آیین مقدس نفوذ خواهد کرد».[11]
در صورتی که در وضعیّت جهانی شدن، دین ـ بویژه اسلام ـ جایگاه روشنی ندارد.
4. در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) قرآن، محور زندگی بشر است به طوری که همگان در آن دوره، یکتاپرست هستند. امام حسن مجتبی(ع) میفرماید:
«در آخرالزمان و دوران جهل مردم، خداوند مردی را برمیانگیزد و او را بر تمام زمین چیره میسازد، تا اینکه مردم، دین را بپذیرند و به خدا بگروند و از مفاسد دوری جویند».[12]
ولی در وضعیت جهانی شدن، نه تنها قرآن در جامعه بشری محور نیست، بلکه کوشش میشود که قرآن از صحنه خارج شود، و مردم از خدا دور گردند.
5. حکومت جهانی امام مهدی«عج» بر محور توسعه اخلاقی، اجتماعی و امنیتی استوار است، در حالی که جهان کنونی ما، از بحران معنویت در رنج است و امنیّت در تمام سطوح، به خطر افتاده است و اهرم قدرت، ملاک رسمیّت دولتهاست.
6. توسعه علمی، از ویژگیهای بارز حکومت واحد جهانی امام عصر(ع) است که به خوبی بدان توجه میشود. امام صادق(ع) در این باره فرموده است:
«علم و دانش 27 حرف است. تمام آنچه پیامبران الهی آوردهاند، دو حرف بیش نبود و مردم تا کنون جز دو حرف را نشناخته اند، اما هنگامی که قائم ما قیام کند، 25 حرف دیگر را آشکار میسازد و در میان مردم منتشر میسازد».[13]
ولی در عصر جهانی شدن، دانش پیشرفته در انحصار کشورهای خاصی است و آنها از انتقالش به دولتهای دیگر جلوگیری میکنند.
7. حکومت جهانی حضرت مهدی«عج» حکومتی است مبتنی بر آموزههای حیاتی و دینی، در حالی که جهانی شدن، پیامد و حاصل آگاهانه و ناآگاهانه پیشرفتهای سیاسی، اقتصادی، فنآوری و در ارتباط تنگاتنگ با نظام سرمایهداری و سلطهطلبی است.[14]
8. حکومت واحد جهانی ولیعصر ـ ارواحنا فداه ـ مشروعیت خود را از خدا دارد و به تعبیر دیگر، حکومت ولایی است؛ یعنی هم حاکمش از طرف خدا منصوب و مورد تأیید الهی است و هم مورد پذیرش و رضایت مردم است؛ ولی جهانی شدن، مشروعیت خود را فقط از ناحیه مردم دارد، آن هم با هزاران فریبکاری که در گرفتن آرا از مردم به کار میرود.
9. حکومت واحد جهانی امام زمان(ع) بر مبنای حاکمیت عقل است؛ زیرا عقل انسانها در عصر ظهور (مدینه فاضله) به کمال مطلوب میرسد. و در آن عصر هیچ نکته مجهول و غیر قابل حلی باقی نخواهد ماند. روایات وارده از معصومان: گواه روشنی بر این ادعاست. به عنوان نمونه امام باقر(ع) میفرماید:
«هنگامی که قائم«عج» قیام کند، دستش را بر سر بندگان میگذارد و بدین وسیله، عقلهای آنان را جمع و افکار آنها را کامل میکند».[15]
عالم اندیشمند، سید جعفر کشفی نیز مینویسد:
«بدان که ظهور دولت آن جناب که زمان ظاهر شدن دولت ثانیه حق است، زمان ظهور و غلبه عقل است از روی باطنی آن، که مقام ولایت است و به منزله روح است از برای روح ظاهری که آن، مقام نبوت است».[16]
در حالی که حکومت مطابق با جهانی شدن، بر مبنای هواهای نفسانی و تمایلات حیوانی شکل میگیرد.
10. در حکومت واحد جهانی حضرت مهدی«عج» به خاطر توسعهای که در دانش و عقل بشر ایجاد میشود، تمامی ظرفیتهای اقتصادی طبیعت، کشف میشود و سرمایه در حد وفور در اختیار است و در سیستم توزیع، درست و عادلانه عمل میشود؛ لذا از فقر و عقبماندگی و شکاف طبقاتی خبری نیست. امام باقر(ع) فرمود:
«امّت اسلامی در عهد حضرت مهدی7 آن چنان از فراخی معیشت برخوردار میشود که هرگز نظیر چنین نعمت و آسایشی دیده نشده است».[17]
ولی در حکومت جهانیشدن که حاکمیت سلطه اقتصادی در آن جریان دارد، شکافهای طبقاتی و اقتصادی وحشتناکی حاکم است. وجود کشورهای فقیر و بدهکار در این عالم، گواه این مدعاست.
11. در حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع) مؤمنان، به دور او اجتماع مینمایند و از افراد فاسق و فاجر، خبری نیست و مطابق سخن امیرمؤمنان(ع) آن حکومت، دولت مؤمنان و صالحان است.
«فإذا کان ذلکَ ضَرَبَ یَعْسوُبُ الدّینِ بِذَنَبه فَیَجْتَمِعونَ الیه کما یَجتَمِعُ قُزَعُ الخریف؛ هنگامی که وضع بدین منوال شد (کافران و فاجران ظاهر شدند و خواستند حاکمیت کنند)، پیشوای دین خشم میگیرد و آمادگی خود را اعلام میکند، در این موقع، مؤمنان به سرعت در اطراف او جمع میشوند، همانند اجتماع ابرهای پاییزی».[18]
در عصر حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع) اجتماع گمراهان پراکنده میشود و حقجویان گردهم میآیند:
«یَصدَعُ شَعْباً وَ یَشعَبُ صَدَعاً؛ او جمعیت گمراه و ستمگر را پراکنده نموده و حقجویان پراکنده را دور هم گرد میآورد».[19]
ولی در سیطره جهانی شدن، ستمگران عالم به هم پیوند خورده و حقجویان پراکنده میشوند.
12. در حکومت جهانی امام عصر(ع) ستمگران، طاغوتیان و کارگزاران خائن، کیفر میبینند و نیکان پاداش میگیرند و ترغیب میشوند. امام علی(ع) میفرماید:
«آگاه باشید! فردا که فردایی است ناشناخته، کسی بر شما حکومت خواهد نمود از غیر خاندان حکومتها. او، عمال و رؤسای حکومتها را بر اعمال بدشان کیفر میدهد».
ولی در عصر جهانیشدن، درست قضیه به عکس است؛ زیرا جنایتکارانی مانند: شارون ـ لعنة الله علیه ـ لقب «مصلح» مییابند و فلسطینیهای محروم، و حزب الله ستم کشیده، لقب «تروریست».[20]
تحقق حکومت واحد جهانی امام عصر«عج» ـ که امید جهانیان و مستضعفان صالح است ـ حتمی و غیر قابل تردید است! به امید آنکه آن روز را ببینیم و از یاوران حضرتش باشیم. انشاء الله!
اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وسَهِّلْ مَخْرَجَهْ، واجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ، وَالذَّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ اِلَیْهِ فى قَضآءِ حَوآئِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقینَ اِلى اِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
پینوشتها________________________________________
[1] . آل عمران/ 64.
[2] . ر.ک: مقاله جهانی شدن و مقایسه آن با حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع)، فصلنامه انتظار، ش7، ص 198ـ200.
[3] . انبیاء/105.
[4] . قصص/5.
[5] . ر.ک: سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری، ص421ـ427.
[6] . ر.ک: جهانی شدن و حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)، رحیم کارگر، فصلنامه انتظار، ش6، ص142ـ146.
[7] . ر.ک: کشورهای در حال توسعه و سازمان جهانی تجارت، گات، ترجمه دکتر احمد یزدانیپناه و سیفالله صادقی، ص10ـ15.
[8] . ر.ک: جهانی شدن و تحولات استراتژیک، سلیمان ایرانزاده، ص7و26.
[9] . عصر ظهور (مدینه فاضله)، حبیب الله طاهری، فصلنامه انتظار، ش2، ص151و152.
[10] . ر.ک: سیمای آفتاب، ص412ـ440.
[11] . منتخب الاثر، لطف الله صافی گلپایگانی، ص160.
[12] . بحارالانوار، ج52، ص280.
[13] . ر.ک: مقاله مهدویت و مدینه فاضله، جمعی از نویسندگان حوزه علمیه قم، ش61، ص12و13.
[14] . موسوعة احادیث المهدی، ج4، ص53.
[15] . منتخب الأثر، ص483؛ اصول کافی، ج1، ص19؛ بحارالانوار، ج52، ص328.
[16] . بحارالانوار، ج51، ص104؛ منتخب الأثر، ص473.
[17] . تحفة الملوک، ج1، ص78.
[18] . بحارالانوار، ج52، ص280.
[19] . نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خ150، ص274ـ275.
[20] . همان، ص256و257؛ سیمای آفتاب، ص427ـ431.
با وجود این همه مشکل، کمبود، نارسایی، ظلم، فساد، خودکامگی و استبداد، دولتها ، سازمانها و نهادهای فراملی و بینالمللی، نتوانستهاند پاسخگوی نیازها و احتیاجات بشر باشند. با وجود خطر جنگهای هستهای، نابودی زیست محیطی، تباهی فرهنگ و هنجارها، ستیزهجویی و پرخاشگری میان سیاستمداران، گسستهای فکری و اندیشهایِ بشر، رشد ناهمگون و غولآسای شرکتهای چند ملیتی و بازارهای بورس، تنها میتوان به یک حاکمیت فراگیر، بدون نقص و حکومت خوب، چشم داشت. این حاکمیت، باید فراملی، جهانی و عدالت گستر باشد و بتواند پاسخگوی نیازها و احتیاجات مادی، معنوی، اقتصادی، علمی و .... جهان باشد. این حاکمیت، تنها در سایه وجود امامی معصوم، آگاه و شجاع؛ یعنی مهدی موعود(ع) امکان دارد. چندین قرن زندگی بشری نشان داده است که امکان تشکیل یک «مدینه فاضله» به دست بشر وجود ندارد و باید منتظر موعود آسمانی باشد.
در این نوشتار برآنیم که در مورد حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع)، ویژگیها و تمایز آن با جهانی شدن و حکومت جهانی امروز سخن بگوییم و بیان نماییم که انقلاب جهانی حضرت مهدی«عج» حتمیّ الوقوع و غیر قابل انکار است.
حقیقت حکومت واحد جهانی حضرت مهدی«عج»
حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع) در واقع پاسخی است به نگرانی بشر از آینده خود. شیعیان، با توجه به مدینه فاضله عصر موعود، آیندهای فروزان را برای زندگی انسان پیشبینی میکنند و امید به زندگی، در قالب «انتظار فرج» به زندگی شیعیان معنا و گرمی میبخشد. با توجه به آنچه گفته شد، یک شیعه، هیچگاه از آینده خویش نگران نیست، چنان که اکثر متدینان به ادیان نیز نگران نیستند و آینده بشر را تحت لوای مصلح کل، روشن میبینند؛ ولی آموزههای شیعی از وضوح و روشنی بیشتر و فراوانتری برخوردارند. با دقت در دعوت و آموزههای اسلام، مشخص میشود که هدف اسلام متحد کردن ملتها، برداشتن دیوار امتیازات و اعتباراتِ لغو و بیاثر و برقرار کردن کلمه واحد و همکاری و ارتباطی است که ریشه و پایه آن، کلمه توحید و ایمان و عقیده به آن است.
اسلام میخواهد تمام اختلافات و جداییها را که به نامهای گوناگون پدید آمده، با عقیده توحیدی از میان بردارد، تا اختلافات نژادی، طبقاتی، ملی، وطنی، جغرافیایی، مسلکی، حزبی، زبانی و .... از بین برود و سبب افتخار و امتیاز نباشد. حتی اختلافات دینی باید مطرود گردند و تمام آنها تسلیم فرمان خدا باشند.
( قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ...
). [1]
آری اسلام برای رسیدن بشر به سعادت، چنین زمانی را پیشبینی نموده که معروف به مدینه فاضله عصر موعود است.
اما جریان اوضاع جهانی و ترقیهایی که در امور مادی و صنعتی نصیب بشر شده است و روابط نزدیکی که به واسطه وسایل ارتباط کنونی با هم یافتهاند، همه را به یک اتحاد واقعی و همکاری صمیمانه روحانی و برادری حقیقی بیشتر محتاج نموده و هر چه جلوتر برویم، این احتیاج را بیشتر احساس میکنیم؛ یعنی آن دهکده جهانی که دانشمندان غربی در قرن بیستم احتمال آن را دادهاند، اسلام در هزار و چهارصد سال قبل، با تأکید فراوان و قاطعیت تمام، حتمیّت آن را خبر داده و حتی کیفیت وقوع و نحوه حکومت آن را در دهکده جهانی مورد نظر، و رهبری آن نظام را به طور آشکارا معین کرده و خبر داده است که آن حکومت جهانی، همان مدینه فاضله عصر موعود و حکومت واحد جهانی امام عصر(ع)؛ یعنی حکومت صالحان و مستضعفان و غلبه ایمان بر کفر است. البته این اعتقاد، راسخ و نشأت گرفته از قرآن کریم و روایات متواتر اهل بیت: است.[2]
قرآن کریم در این رابطه آیاتی دارد از جمله:
( وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنّ اْلأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُون َ) [3]
(وَ نُریدُ أَنْ نَمُنّ عَلَى الّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ )؛ [4]
«و میخواهیم که بر مستضعفان روی زمین منّت نهیم و آنها را پیشوا و وارث روی زمین قرار دهیم».
از این دو آیه به روشنی استفاده میشود که :
1. حکومت واحد جهانی، به حاکمیت حضرت مهدی(ع) بوده و سرانجام در این حکومت، صالحاناند که وارث کل زمیناند و جانشینان پیشینیان در کل کره زمین.[5]
2. قدرت صالحان و مستضعفان در همه جای عالم ظاهر میشود.
3. دین اسلام بر تمام ادیان غالب خواهد بود و در جای جای کره زمین حاکم خواهد شد.
نتیجه اینکه: حکومت حضرت مهدی(ع) نه تنها حکومتی جهانی خواهد بود، بلکه یک حکومت واحد جهانی و متمایز از شعارهای طرح شده جهانی شدن در دنیای امروز است و تشکیل آن، جزء وعدههای تخلّفناپذیر الهی است.[6]
تمایز حکومت فراگیر مهدوی(ع) با حکومتهای جهانی امروز
قبل از طرح و سخن از بحث مذکور، لازم است که تعاریفی از «جهانی شدن» ارائه نماییم:
1. جهانی شدن، فرآیندی است اجتماعی که در آن، قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین میرود و مردم به طور فزاینده، از کاهش این قید و بندها آگاه میشوند.[7]
2. «هاروی» فرایند جهانی شدن را دربردارنده دو مفهوم فشردگی زمان و مکان و کاهش فاصلهها تلقی میکند. در واقع، این نظر (فشردگی زمان و مکان)، مهمترین ویژگی جهانی شدن است؛ یعنی فاصلهها کم میشود، یا از بین میرود و زمان لازم برای پیمودن فاصلهها کاهش مییابد و جهان بیش از پیش کوچکتر به نظر میرسد و انسانها و جوامع آنها، به طریقی به هم نزدیکتر میشوند. پس جهانی شدن در نظر «هاروی» فرآیندی است که روابط اجتماعی را بسط میدهد و در سه حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست صادق است، و بستر جریان این روابط را از متن محلی به متن جهانی تغییر میدهد.[8]
پس از روشن شدن تعریف جهانی شدن، لازم است بگوییم: یقیناً نمیتوان حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع) را منطبق با جهانی شدن دانست، هر چند اگر جهانی شدن به صورت طبیعی خود به پیش برود، میتواند زمینهساز آن حکومت باشد.
حکومتی را که اسلام با صبغه مدینه فاضله به عنوان حکومت واحد جهانی امام عصر«عج» مطرح نموده، دارای خصوصیاتی است که اساساً در فکر محدود بشر نمیگنجد. آن حکومت، دارای امتیازات و خصائصی است متمایز با حکومت جهانی در جهانی سازی دنیا که به برخی از آنها اشاره مینماییم:
1. حکومت واحد جهانی اسلام، تحت رهبری افراد صالح و وارسته و شخصیتهای برجسته دینی که معصوم از خطا و یا تالی تِلو معصوماند، ایجاد میشود و قانون خدا در آن جامعه حاکم است؛ ولی حکومت واحد جهانی پیشنهادی، تحت نظر و اشراف قدرتمندان، زورمندان و ستمگران است و در اصل، حق وتویی است که ابرقدرتها برای خود در سازمان ملل گذاشتهاند؛ حقّی ظالمانه و خطرناک.[9]
2. محور تمام امور در جامعه و حکومت واحد جهانی ولیّ عصر(عج)، خدا و احکام خداست و تعالیم اسلامی برای اداره جامعه جهانی موعود کافی است؛ ولی در جهانی شدن و جهانیسازی، محور قوانین موضوعه بشری، الحاد و حاکمیّت سکولاریسم است.[10]
3. در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) دین اسلام، تنها دین حاکم بر جهان خواهد بود و دین و سیاست، تفکیکناپذیر از یکدیگر و سیاست نیز در خدمت دین و اهداف متعالی آن است. حضرت رسول اکرم(ص) میفرماید:
«تا هر کجا که تاریکی شب وارد شود، این آیین مقدس نفوذ خواهد کرد».[11]
در صورتی که در وضعیّت جهانی شدن، دین ـ بویژه اسلام ـ جایگاه روشنی ندارد.
4. در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) قرآن، محور زندگی بشر است به طوری که همگان در آن دوره، یکتاپرست هستند. امام حسن مجتبی(ع) میفرماید:
«در آخرالزمان و دوران جهل مردم، خداوند مردی را برمیانگیزد و او را بر تمام زمین چیره میسازد، تا اینکه مردم، دین را بپذیرند و به خدا بگروند و از مفاسد دوری جویند».[12]
ولی در وضعیت جهانی شدن، نه تنها قرآن در جامعه بشری محور نیست، بلکه کوشش میشود که قرآن از صحنه خارج شود، و مردم از خدا دور گردند.
5. حکومت جهانی امام مهدی«عج» بر محور توسعه اخلاقی، اجتماعی و امنیتی استوار است، در حالی که جهان کنونی ما، از بحران معنویت در رنج است و امنیّت در تمام سطوح، به خطر افتاده است و اهرم قدرت، ملاک رسمیّت دولتهاست.
6. توسعه علمی، از ویژگیهای بارز حکومت واحد جهانی امام عصر(ع) است که به خوبی بدان توجه میشود. امام صادق(ع) در این باره فرموده است:
«علم و دانش 27 حرف است. تمام آنچه پیامبران الهی آوردهاند، دو حرف بیش نبود و مردم تا کنون جز دو حرف را نشناخته اند، اما هنگامی که قائم ما قیام کند، 25 حرف دیگر را آشکار میسازد و در میان مردم منتشر میسازد».[13]
ولی در عصر جهانی شدن، دانش پیشرفته در انحصار کشورهای خاصی است و آنها از انتقالش به دولتهای دیگر جلوگیری میکنند.
7. حکومت جهانی حضرت مهدی«عج» حکومتی است مبتنی بر آموزههای حیاتی و دینی، در حالی که جهانی شدن، پیامد و حاصل آگاهانه و ناآگاهانه پیشرفتهای سیاسی، اقتصادی، فنآوری و در ارتباط تنگاتنگ با نظام سرمایهداری و سلطهطلبی است.[14]
8. حکومت واحد جهانی ولیعصر ـ ارواحنا فداه ـ مشروعیت خود را از خدا دارد و به تعبیر دیگر، حکومت ولایی است؛ یعنی هم حاکمش از طرف خدا منصوب و مورد تأیید الهی است و هم مورد پذیرش و رضایت مردم است؛ ولی جهانی شدن، مشروعیت خود را فقط از ناحیه مردم دارد، آن هم با هزاران فریبکاری که در گرفتن آرا از مردم به کار میرود.
9. حکومت واحد جهانی امام زمان(ع) بر مبنای حاکمیت عقل است؛ زیرا عقل انسانها در عصر ظهور (مدینه فاضله) به کمال مطلوب میرسد. و در آن عصر هیچ نکته مجهول و غیر قابل حلی باقی نخواهد ماند. روایات وارده از معصومان: گواه روشنی بر این ادعاست. به عنوان نمونه امام باقر(ع) میفرماید:
«هنگامی که قائم«عج» قیام کند، دستش را بر سر بندگان میگذارد و بدین وسیله، عقلهای آنان را جمع و افکار آنها را کامل میکند».[15]
عالم اندیشمند، سید جعفر کشفی نیز مینویسد:
«بدان که ظهور دولت آن جناب که زمان ظاهر شدن دولت ثانیه حق است، زمان ظهور و غلبه عقل است از روی باطنی آن، که مقام ولایت است و به منزله روح است از برای روح ظاهری که آن، مقام نبوت است».[16]
در حالی که حکومت مطابق با جهانی شدن، بر مبنای هواهای نفسانی و تمایلات حیوانی شکل میگیرد.
10. در حکومت واحد جهانی حضرت مهدی«عج» به خاطر توسعهای که در دانش و عقل بشر ایجاد میشود، تمامی ظرفیتهای اقتصادی طبیعت، کشف میشود و سرمایه در حد وفور در اختیار است و در سیستم توزیع، درست و عادلانه عمل میشود؛ لذا از فقر و عقبماندگی و شکاف طبقاتی خبری نیست. امام باقر(ع) فرمود:
«امّت اسلامی در عهد حضرت مهدی7 آن چنان از فراخی معیشت برخوردار میشود که هرگز نظیر چنین نعمت و آسایشی دیده نشده است».[17]
ولی در حکومت جهانیشدن که حاکمیت سلطه اقتصادی در آن جریان دارد، شکافهای طبقاتی و اقتصادی وحشتناکی حاکم است. وجود کشورهای فقیر و بدهکار در این عالم، گواه این مدعاست.
11. در حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع) مؤمنان، به دور او اجتماع مینمایند و از افراد فاسق و فاجر، خبری نیست و مطابق سخن امیرمؤمنان(ع) آن حکومت، دولت مؤمنان و صالحان است.
«فإذا کان ذلکَ ضَرَبَ یَعْسوُبُ الدّینِ بِذَنَبه فَیَجْتَمِعونَ الیه کما یَجتَمِعُ قُزَعُ الخریف؛ هنگامی که وضع بدین منوال شد (کافران و فاجران ظاهر شدند و خواستند حاکمیت کنند)، پیشوای دین خشم میگیرد و آمادگی خود را اعلام میکند، در این موقع، مؤمنان به سرعت در اطراف او جمع میشوند، همانند اجتماع ابرهای پاییزی».[18]
در عصر حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع) اجتماع گمراهان پراکنده میشود و حقجویان گردهم میآیند:
«یَصدَعُ شَعْباً وَ یَشعَبُ صَدَعاً؛ او جمعیت گمراه و ستمگر را پراکنده نموده و حقجویان پراکنده را دور هم گرد میآورد».[19]
ولی در سیطره جهانی شدن، ستمگران عالم به هم پیوند خورده و حقجویان پراکنده میشوند.
12. در حکومت جهانی امام عصر(ع) ستمگران، طاغوتیان و کارگزاران خائن، کیفر میبینند و نیکان پاداش میگیرند و ترغیب میشوند. امام علی(ع) میفرماید:
«آگاه باشید! فردا که فردایی است ناشناخته، کسی بر شما حکومت خواهد نمود از غیر خاندان حکومتها. او، عمال و رؤسای حکومتها را بر اعمال بدشان کیفر میدهد».
ولی در عصر جهانیشدن، درست قضیه به عکس است؛ زیرا جنایتکارانی مانند: شارون ـ لعنة الله علیه ـ لقب «مصلح» مییابند و فلسطینیهای محروم، و حزب الله ستم کشیده، لقب «تروریست».[20]
تحقق حکومت واحد جهانی امام عصر«عج» ـ که امید جهانیان و مستضعفان صالح است ـ حتمی و غیر قابل تردید است! به امید آنکه آن روز را ببینیم و از یاوران حضرتش باشیم. انشاء الله!
اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وسَهِّلْ مَخْرَجَهْ، واجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ، وَالذَّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ اِلَیْهِ فى قَضآءِ حَوآئِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقینَ اِلى اِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
پینوشتها________________________________________
[1] . آل عمران/ 64.
[2] . ر.ک: مقاله جهانی شدن و مقایسه آن با حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(ع)، فصلنامه انتظار، ش7، ص 198ـ200.
[3] . انبیاء/105.
[4] . قصص/5.
[5] . ر.ک: سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری، ص421ـ427.
[6] . ر.ک: جهانی شدن و حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)، رحیم کارگر، فصلنامه انتظار، ش6، ص142ـ146.
[7] . ر.ک: کشورهای در حال توسعه و سازمان جهانی تجارت، گات، ترجمه دکتر احمد یزدانیپناه و سیفالله صادقی، ص10ـ15.
[8] . ر.ک: جهانی شدن و تحولات استراتژیک، سلیمان ایرانزاده، ص7و26.
[9] . عصر ظهور (مدینه فاضله)، حبیب الله طاهری، فصلنامه انتظار، ش2، ص151و152.
[10] . ر.ک: سیمای آفتاب، ص412ـ440.
[11] . منتخب الاثر، لطف الله صافی گلپایگانی، ص160.
[12] . بحارالانوار، ج52، ص280.
[13] . ر.ک: مقاله مهدویت و مدینه فاضله، جمعی از نویسندگان حوزه علمیه قم، ش61، ص12و13.
[14] . موسوعة احادیث المهدی، ج4، ص53.
[15] . منتخب الأثر، ص483؛ اصول کافی، ج1، ص19؛ بحارالانوار، ج52، ص328.
[16] . بحارالانوار، ج51، ص104؛ منتخب الأثر، ص473.
[17] . تحفة الملوک، ج1، ص78.
[18] . بحارالانوار، ج52، ص280.
[19] . نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خ150، ص274ـ275.
[20] . همان، ص256و257؛ سیمای آفتاب، ص427ـ431.