روایات قضاوت های امیرالمؤمنین علی(ع) در بسیاری از کتب شیعه و سنی آمده است. از کتب فقه استدلالی که بگذریم، دیگر مؤلفان، به بحث و نقادی این اخبار نپرداخته و فقط آن ها را جمع آوری و نقل کرده اند. بررسی این روایات همانند دیگر اخبار و احادیث، متوقف بر شناخت منابع و سپس بررسی اسناد و متن آن هاست. این مقاله به دنبال این پرسش است که چه منابع و آثاری از قدیم تا کنون، این اخبار را نقل کرده اند. ویژگی این منابع چیست و اعتبار آن ها چه اندازه است؟ نگارنده با دسته بندی و بیان گونه های این آثار، به این نتیجه رسیده است که ضعیف ترین این اخبار از نظر علمی، آنهایی است که در کتب مناقب نقل شده است.
بعد از رحلت پیامبر9 جریان های فکری و کلامی متعدد شکل گرفتند. چهار فرقه خوارج، مرجئه، معتزله و اهل حدیث، از مهم ترین این جریان ها بودند. از جمله منابع عقاید آنها روایات نبوی9 بود. این روایات گاه به تحریف لفظی و تبیین ناصواب مبتلا شدند و گاه به وضع گرفتار آمدند. اهل بیت: در مواجهه با چنین روایاتی که مستمسک عقاید جریان های فکری و کلامی بود، به مواجهه پرداختند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم گاه مواضع تحریف روایات را برمی نمودند، گاه با تبیین صحیح روایات، سوء برداشت ها را می زدودند و گاه با استناد به ادله عقلی و نقلی، جعلی بودن حدیث را نشان می دادند.
امروزه اقتصاد فراتر از معیشت و دادوستد مطرح است. نقش آن در اقتدار آفرینی برای اقوام و ملتها، روشن و آشکار است. اقتصاد جهانی برخلاف آوازه زیبایش، به دنبال تسهیل متعادل مبادلات بین المللی برای همه کشورها نیست، بلکه هدف آن ایجاد محدودیت و بهره کشی از ملتهای ضعیف تر است. در این میان، هدف از تشکیل اتحادیه های اقتصادی، برای کشورهای سلطه گر در راستای سلطه بیشتر و برای سایر کشورها، دفاع از حقوق و منافع تجارت، تولید و سرمایه ملی است. موضوع این پژوهش بررسی مبانی هم گرایی اقتصادی جهان اسلام است، از این رو، آیاتی از قرآن که بر لزوم وحدت و هم گرایی، آمادگی همه جانبه در مقابل دشمن و حفظ عزت مؤمنان دلالت دارند و آیه نفی سبیل و روایاتی از قبیل: حمایت پیامبر(ص) از تشکیل بازار در مدینه، ممنوعیت صرافی برای اهل ذمه در برهه ای از زمان، منع استفاده از کالای اساسی خارجی و لزوم خودکفایی مسلمانان، مورد بررسی قرار می گیرند و این نتیجه حاصل می شود که ضرورت تشکیل «اتحادیه اقتصادی جهان اسلام» با توجه به نیازهای جامعه، غیرقابل انکار است.
نوستالژی یک حالت روحی بوده و یکی از رفتارهای ناخود آگاه انسان به شمار می آید که در پی انگیزش های فردی یا اجتماعی و سیاسی به وجود می آید. امام علی(ع) نیز به عنوان یک انسان که در جامعه خویش زندگی می کرد و واقعیت های آن را ملاحظه می نمود، گاهی چنین حسی برایش دست می داد. مرور گذاری کتاب نهج البلاغه بیانگر انعکاس حس غربت امام به خاطر رخدادهای جامعه پیرامونش است. نیرنگ دشمنان، ساده لوحی سپاهیان، دغدغه آینده مردم، نگرانی به خاطر تساهل دینی و کاهلی در اجرای احکام و انحراف جامعه از مسیر اصلی، چیزهایی بود که بیشتر بدان حس دامن می زد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش تحلیلی توصیفی سعی دارد به این پرسش اصلی پاسخ بگوید که حس نوستالژیک امام در نهج البلاغه چگونه منعکس شده است؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که ابعاد گوناگون نوستالژی در نهج البلاغه انعکاس یافته است و دو بعد سیاسی و دینی نوستالژیک بیشتر از سایر جنبه ها مشهود است.