فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
زبان، نظام اشاره ای است و کلمه، دال یا سویه ای آشکار است که در ذهن، مدلولی پنهان را برمی انگیزد؛ ازاین رو در شناسایی مدلول پنهان یک متن، عرضه دال یا نشانه های زبانی آن، بر مبانی و اصول سیمیولوژیک، به شناسایی کامل تر این سویه و مدلول ها می انجامد. در این مجال سوره «الغاشیه» به مثابه یکی از نمونه های بارز زبانی نظام مند و مشحون از نشانه هایی مانند تعابیر متضاد و موسیقای لفظی و معنوی آیات، شایسته عرضه بر مبانی سیمیولوژی یا نشانه شناسی (سمیولوژی semiology) است. در این جستار با شیوه توصیفی استنتاجی و به کارگیری فنون علم نشانه شناسی به بررسی ویژگی های این سوره در دو محور عمودی و افقی پرداخته و معلوم شده که این سوره از نظر محور عمودی؛ نام این سوره متنِ کوچکی است که متن طولانی را نوید می دهد و دربردارنده بیشترین دلالت های متنی است، هم چنین از جنبه های «ساخت قاموسی» «ترکیب دستوری» و بر محور «جانشینی یا جایگزینی» کاربرد یا استخدام یک تعبیر، سویه یا سویه های پنهانی دارد. هم چنین معلوم گشته که به کارگیری تکنیک های تکرار، جناس، مراعات نظیر و تضاد، علاوه بر آهنگین ساختن سوره، بر مفهوم موردنظر خویش تأکید می ورزد و سطح نحوی جمله ها تصاویر برون گرا و درون گرای آیات این سوره، واقعیت و احوال قیامت، بهشتیان و دوزخیان را به مخاطب القا می کند.
تأملی در مدلول روایات عرض(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در «روایات عرض» قرآن معیار اعتبارسنجی حدیث معرفی شده است. از جمله پرسش های مطرح دربارة این روایات این است که آیا اعتبار حدیث، در گرو موافقت آن با قرآن است یا عدم مخالفت کافی است؟ پاسخ هایی به این پرسش داده شده که در متن مقاله به برخی از آنها اشاره می شود. پاسخ مقالة حاضر این است که اگر حدیث با قراین غیر محتوایی تأیید شود، عدم مخالفت کافی است؛ ولی اگر بخواهیم اعتبار حدیث را با استناد به قراین محتوایی ثابت کنیم، تنها موافقت تام حدیث با قرآن یا دیگر ادلة قطعی کارساز است و در این صورت هر میزان از مخالفت، نافی اعتبار حدیث است. به باور نگارنده، روایات عرض بیانگر معیارهای اعتبار حدیث بر اساس ارزیابی محتوایی اند و از قراین غیر محتوایی بیگانه اند. این برداشت به دلیل حفظ ظاهر روایات عرض و بی نیازی آن از ارتکاب خلاف ظاهر، بر دیگر تبیین ها برتری دارد.
تحلیل انتقادی روایات به ظاهر متعارض در باب «مزاح»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، مطالعات علمی فراوانی روی شادی و نشاط به عنوان یکی از فرایندهای جسمی و روانی لازم و ضروری برای زندگی بشر انجام گرفته که بالتبع ضرورت شاد بودن و لزوم شوخی کردن را به عنوان یک عامل اصلی مورد توجه قرار می دهد. مسئلة اصلی این مقاله آنست که کنش شوخی کردن، از منظر دین امری پسندیده و توصیه شده است یا مردود و نهی شده؟ اگرچه شوخی به عنوان یک عمل در کتب فقهی به شکل پراکنده و بیشتر ناظر به عوارض آن در مقولات دیگر مورد بحث قرار گرفته، اما کمتر خود به عنوان موضوع بحث مورد توجه بوده است. این غفلت، زمانی بیشتر خودنمایی می کند، که مراجعه به روایات، ما را با تعارض اولیه و ظاهری ادله مواجه می کند. این مقاله، بر آنست که با رویکردی نظام مند و جامع نگری با مراجعه به روایات «مزاح»، موضع اسلام را نسبت به شوخی کردن مشخص کرده و الگوی نظری شوخی کردن را ترسیم نماید. در مقام جمع بندی، این مقاله، ضمن ترسیم الگوی مذکور، منشأ و کارکردهای مثبت شوخی کردن، مصادیق شوخی گناه آلود و زیاده و کژکارکردهای آن دو را مورد بحث قرار داده است.
دلال و ادب مواجهه با آن در لسان ادعیه اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلال به معناى ناز و عشوه در کنار اظهار نیاز و در خواست حاجت، دو روى یک سکه در لسان ادعیه اهل بیت علیهم السلام به کار گرفته شده اند. دلال گاهى به صورت ندیدن خود یا کم مطرح کردن خود و کارهاى خود بیان مى شود؛ گاهى با زبان گله و شکایت؛ گاهى با درد دل کردن و گاهى به صورت اظهار مخالفت با محبوب نمود پیدا مى کند. هدف نوشتار، تبیین ادب اظهار و بیان این گونه تعابیر در پیشگاه ربوبى است.
ریشه و بنیان دلال را مى توان در عشق بازى با خداوند و ناز کردن به منظور جلب توجه بیشتر در بارگاه ربوبى جست وجو کرد. ازاین روى، کسى که به این مقام قرب دست پیدا کرده است اجازه دارد با این ادبیات با محبوب خود سخن گوید.
ادب در پیشگاه ربوبى اقتضا دارد کسى که به مقام قرب ره نیافته است، حریم ها را نگه دارد و کلام دلال گونه پیشوایان دین را از زبان آنان و به نیت ایشان به زبان جارى کند.
درآمدی بر زمینه های نوستالژی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوستالژی یک حالت روحی بوده و یکی از رفتارهای ناخود آگاه انسان به شمار می آید که در پی انگیزش های فردی یا اجتماعی و سیاسی به وجود می آید. امام علی(ع) نیز به عنوان یک انسان که در جامعه خویش زندگی می کرد و واقعیت های آن را ملاحظه می نمود، گاهی چنین حسی برایش دست می داد. مرور گذاری کتاب نهج البلاغه بیانگر انعکاس حس غربت امام به خاطر رخدادهای جامعه پیرامونش است. نیرنگ دشمنان، ساده لوحی سپاهیان، دغدغه آینده مردم، نگرانی به خاطر تساهل دینی و کاهلی در اجرای احکام و انحراف جامعه از مسیر اصلی، چیزهایی بود که بیشتر بدان حس دامن می زد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش تحلیلی توصیفی سعی دارد به این پرسش اصلی پاسخ بگوید که حس نوستالژیک امام در نهج البلاغه چگونه منعکس شده است؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که ابعاد گوناگون نوستالژی در نهج البلاغه انعکاس یافته است و دو بعد سیاسی و دینی نوستالژیک بیشتر از سایر جنبه ها مشهود است.
منبع شناسی بداء و موضوع های مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«بداء» از ریشه «ب د و» به معنای آشکار شدن و ظاهر شدن است و در اصطلاح به معنای «تغییر دادن تقدیرات توسط خداوند، به سبب برخی وقایع و حوادث و شرایط خاص» می باشد. از آنجا که «بدا» یکی از موضوعات مهم کلام، و همچنان مسئله ای پرچالش است، نگارندگان در این گفتار، 98 کتاب را که بخشی از آن مربوط به بداء می شود، شناسانده اند همچنین 28 پایان نامه و 61 مقاله در این زمینه معرفی کرده اند. و پس از آن، 138 کتاب را که در باب موضوع های مرتبط با بداء (مانند: نسخ، قضا و قدر، ام الکتاب، لوح محو و اثبات، و...) نوشته شده، شناسانده اند. باشد که راه بر پژوهندگان آسان گردد.
تحلیل سیره معصومان در مواجهه با اهانت کنندگان نادان و مغرض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله اهانت به اولیاء الهی و تکرار چندین باره این امر یکی از مسائل مبتلا به کنونی جوامع اسلامی است. متن حاضر تلاش می کند تا با بررسی احادیث و روایات تاریخی، روش معصومان(ع) در مقابله با اهانت ها را بیان کند. از جمله مواردی که در احادیث و روایات تاریخی فراوان مشاهده می شود، آن است که اولیاء دین بین اهانت کنندگان نادان از یک سو و اهانت کنندگان مغرض از سوی دیگر تمییز قائل می شده اند و با این دو دسته به یک شیوه رفتار نمی کرده اند. بررسی احادیث معصومان(ع) و روایات تاریخی نشان می دهد که هماره در برخورد با نادان، گذشت و حلم و برخورد کریمانه را برمی گزیدند و خود را قولا و فعلا به این افراد جاهل اما بی غرض معرفی می کرده اند و در مورد افراد مغرض اگر شرایط مهیا بود، حکم الهی را در مورد آنها اجرا می نمودند؛ اما اگر شرایط فراهم نبود با سکوت و صبر از کنار آن می گذشتند و اجرای حکم الهی و برخورد با اهانت کننده را در صورت لزوم به شرایط آتی موکول می کردند
بررسی سندی و دلایلی حدیث «ریان بن شبیب» پیرامون عزاداری
حوزه های تخصصی:
عزاداری و گریه بر خامس آل عبا ، در روایت های فریقین مورد تأکید و توصیه قرار گرفته و پیشوایان دینی این امر را یکی از بهترین عبادت های الهی به شمار آورده اند. یکی از مشهورترین احادیث سوگواری، روایت ریّان بن شبیب از امام رضا(ع) است که بیان گر سخنان آن حضرت، پیرامون عظمت ماه محرم، حادثه عاشورا و فضل و ثوابِ گریه و عزاداری برای امام حسین(ع) است. این جستار، ضمن بررسی سندی و دلایلی روایت یاد شده، نشان می دهد که این روایت از نظر سند در حدّ صحیح و از لحاظ محتوایی فاقد اشکال دلالتی است. نظریه صحیح در تحلیل روایات ثواب عزاداری، پذیرش این روایات به طور مطلق است و نظریه جعلی بودن این گونه روایات به جهت استبعاد از ثواب بسیار آن و همچنین نظریه برخی مبنی بر تخصیص این روایت، به موردی که شرایط سخت باشد، قابل دفاع نیست.
تبیین حدیث با قرآن ، امکان ومصادیق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد عمومی وتلقی رایج در میان دانشمندان اسلامی به خصوص محدثان ،مفسران وفقیهان ،همواره این بوده که این حدیث است که میتواند مبیّن و مفسِر قرآن باشد و از ایفای این نقش توسط قرآن نسبت به حدیث ، غفلت شده است . و این در حالی است که با واکاوی آیات مرتبط با روایات ، به این حقیقت دست می یابیم که در پاره ای موارد ، می توان وضعیت و مضامین روایات را نیز با بهره گیری از آیات تبیین نمود .
هم چنان که تخصیص حدیث با حدیث نیز جای بحث به نظر نمی رسد و می توان برای آن به حدیث نبوی لاتنتفعوا من المیته باهاب ولاعصب [ از پوست و پی مردار استفاده نکنید .] مثال زد ضرورت عرضه داشتن احادیث بر قرآن -در صورت مشکوک بودن آن ها یا به گونة مطلق – سخن به میان آمده است .می توان این روایات را به دو دستة کلی تقسیم نمود ، دستة نخست روایاتی که بر لزوم کنار نهادن احادیث نا موافق با قرآن تأکید
مصادیق مهم و قابل ذکر در این فرایند عبارتند از :
تبیین صحت و سقم حدیث با قرآن ، تخصیص ، تفسیر و نسخ حدیث با قرآن و استدلال بر مضمون حدیث با قر آن .
گونه شناسی استشهادهای قرآنی خطبة فدکیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینة استشهاد به آیات قرآن کریمسابقه ای دیرینه دارد و از همان آغاز نزول قرآن، خود پیامبر (ص)، حضرت فاطمه (س)و ائمّة اطهار (ع)در سخنان خود به آیات قرآن کریماسشتهاد می کردند و در واقع، بعد از نزول قرآن کریمنیز شاعران و نویسندگان در آفرینش آثار ادبی خود، شیوه های بیانی قرآنرا الگوی کار خود قرار دادند و از الفاظ و اندیشه های قرآنی در آثار خود بهره جستند. از آنجا که بعد از پیغمبر اکرم (ص)، دیگر ائمّة اطهار (ع)مفسّر و مبیّن قرآن کریمهستند و از شاخصه های کلام ایشان، استشهاد به آیات قرآنو به کار بردن تعبیرهای قرآنی است. لذا ضرورت پژوهش برای گونه شناسی اقتباس های ائمّه از اهمیّت بیشتری برخوردار است. در این میان، خطبة فدکیّه یکی از رساترین خطبه های حضرت فاطمه (س)در باب غصب «فدک» بوده که سرشار از آیات و اشارات قرآنی است.آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد، پاسخ تفصیلی به این پرسش است که گونه های استشهاد و اقتباس های قرآنی حضرت زهرا (س)در خطبه فدکیّه به چه صورت بوده است.
تحلیل ماهیت تدبر در قرآن از منظر تفاسیر امامیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تدبر از جمله اصطلاحات مهم در ارتباط با قرآن است که در چهار آیه قرآن بر آن تأکید شده است. این اصطلاح هر چند به ظاهر معنای روشنی دارد؛ ولی دیدگاه های مختلفی از سوی اندیشمندان عرصه تفسیر درباره آن بیان شده است. چهار دیدگاه در میان مفسران امامیه، در مفهوم تدبر، مطرح است: 1 اندیشه در آیات قرآن برای فهم معانی و مقاصد. 2 اندیشه در معانی و مقاصد آیات برای تذکر. 3 اندیشه در آیات قرآن برای فهم انسجام در قرآن. 4 اندیشه در بلاغت آیات قرآن برای فهم انسجام در قرآن. نقد و بررسی این چهار دیدگاه، ما را به دیدگاه قابل استناد به آیات قرآن در مورد «تدبر» رهنمون می شود. اندیشه در معانی و مقاصد آیات برای تذکر، همان معنای درست از تدبری است که قرآن، مخاطبین خود را به آن دعوت می کند.
اجل معلّق و اجل مسمّی از منظر آیات و تجلّی آن در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع اجل معلّق (قضای مشروط) و اجل مسمّی (قضای محتوم) در ارتباط با زمان مردن آدمیان، از دیرزمان مورد بحث مفسّران اسلامی بوده است. بعضی از آیات قرآن کریم، در اجل معلّق ظهور دارند؛ مثل آیة Pأَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطیعُونِ * یغْفِرْ لَکمْ مِنْ ذُنُوبِکمْ وَ یؤَخِّرْکمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی..: اینکه خدا را عبادت نمایید و تقوا پیشه کنید و از دعوت من اطاعت نمایید تا خداوند گناهانتان را بیامرزد و مرگتان را تا وقتِ نامیده شده (در علم خدا) به تأخیر اندازدO (نوح/ 3 4). لیکن برخی دیگر از آیات در اجل مسمّی ظهور دارند؛ مثل آیة Pنَحْنُ قَدَّرْنا بَینَکمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ: ما زمان مرگ را میان شما تعیین کرده ایم و هیچ کس آن را تغییر نتواند دادO (الواقعه/60). نویسندة این مقاله، نخست با استناد به آیات و روایات، اجل معلّق و مسمّی را به اثبات رسانیده، سپس با استناد به مراتب علم خداوندی، به این نتیجه رسیده که دو گونه بودن اجل آدمی با یکدیگر منافات ندارند؛ چراکه بازگشت اجل معلّق به اجل مسمّی می باشد.
کاوشی در شرح و تفسیر روایات اعراب القرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برخی روایات با تعبیر «أَعْرِبُوا الْقُرْآنَ» به اعرابِ قرآن امر کرده است. مفسران، دانشمندان علوم قرآنی و شارحان حدیث، احتمالات مختلفی دربارة معنای این روایات مطرح کرده اند. این پژوهش با هدف تبیین بهتر و روشن تر این روایات به بررسی، شرح و تفسیر آنها پرداخته و به این نتیجه رسیده است که «اعربوا» در برخی از این روایات، از اعراب به معنای اثرِ ظاهر یا مقدری مشتق شده است که به موجب عوامل مختلف در آخر کلماتِ مُعْرَبْ آورده می شود؛ در نتیجه «اعربوا» در آنها امر به درست خواندن کلمات قرآن از نظر اعراب است که خلاف آن «لحن» به معنای خطا در اعراب کلمات است. در برخی دیگر نیز «اعربوا» از اعراب، به معنای روشن و بیان کردن معانی کلمات مشتق شده، و امر به تأمل و تدبر در معنای کلمات و آیات قرآن است.
تمایز روح و نفس در قرآن کریم و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر
تمایز روح و نفس در قرآن و روایات به ندرت مورد توجه اذهان قرار گرفته است؛ و عمدتاً به عنوان دو کلمه مترادف در مصداق حقیقت انسان نگریسته می شود. لذا نوشتار حاضر، مقوله نفس و روح را در سه حیطة لغت، قرآن و روایات مورد تحقیق و بررسی قرار داده است و در هر بخش با استقصای نمونه های آن دو، کاربرد و مصادیقشان را معین ساخته. در این مقال با استناد به وجوه و دلایل قرآنی و روایی و نیز بیانات لغویان و علمای تفسیر و در پرتو استقصاء انجام شده تمایز بین آنها مطرح می شود. حاصل آنکه اکثر مفسران، متکلمان و محدثان براساس مبانی نصوص دینی، به تمایز هرچه بیشتر میان نفس و روح اصرار می ورزند؛ لیکن در تفکر فلسفی صرفاً به کاربرد مصداقی نفس و روح به عنوان حقیقت انسانی عنایت شده؛ لذا آن دو را مترادف می گیرند. اگر جه مفسران و متکلمان در مواجهه با آیات و روایات مربوط به روح، صرفاً به بیان مصادیق آن همت گماشته اند. و این تفسیر نیز به طور پراکنده و با تشتّت آراء انجام گرفته است، لیکن همچنان می توان این تمایز را در فرهنگ قرآنی و روایی مشاهده نمود. یکی از عوامل عدم توجه به این تفاوت، پراکندگی در آراء این گروه، قناعت نمودن به بیان اقوال صحابی و تابعین است و به ندرت به تحلیل و استدلال اقدام نموده اند.
وقفة نقدیة مع زیارة الجامعة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله زیارت جامعه کبیره را که از ناحیة امام هادی7 صادر شده، از جهت ادبی و بلاغی بررسی می کند. معنای لغوی زیارت، تحیت و سلام، علّت ورود صیغه های جمع در زیارت جامعه، تحلیل نقدی، اقتباس عبارات زیارت از قرآن، عنصر سجع، و دیگر صنایع ادبی، از عناوین مقاله است.