هدف این نوشتار، بررسی شعر انتظار در دوره معاصر از دیدگاه عناصر بلاغی است. در این راستا با توجه به گستردگی این عناصر، از میان صنایع متعدد بدیعی و بیانی، تنها به کارکرد آرایه های بیانی در این نوع ادبی پرداخته شده است تا از این رهگذر میزان حضور کمّی و کیفی چهار صنعت تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه در شعر انتظار ارزیابی شود. مسئله اصلی، چندی و چگونگی کارکرد این چهار عنصر بلاغی در نود قطعه شعر انتظار از بیست شاعر عصر انقلاب اسلامی است که نسبت به دیگر شاعران در این باره برجستگی بیشتری دارند. در بدنه اصلی نوشتار، هر کدام از آرایه های بیانی و زیرشاخه های آن ها در شواهدی از شعر شاعران یادشده، ارزیابی شده و در پایان، این نتیجه حاصل گردیده که در شعر آیینی به طور عام و در ادبیات انتظار به طور خاص، مانند دیگر انواع ادبی با وجود این که شبکه مفهومی بسیار غنی و ارجمند است، بخشی عمده از تأثیرگذاری اثر، مبتنی بر ادبیّت متن و به ویژه عناصر بلاغت آفرینِ آن است.
الأسلوبیة منهج نقدی حدیث فی دراسة النصوص، وتتمیّز بإلقاء الضوء علی الظواهر المتکررة فی النص بحیث یمکن العثور علی نوعیة توظیف العناصر اللغویة والأدبیة والکشف عن المؤثرات البارزة التی استعملها الکاتب. نهج البلاغة کأحد من الکتب الدینیة ، له قیمة أدبیة عالیة مازال یعتنی به الأدباء. هذا الکتاب یضمّ عدة من الرسائل التی کتبها الإمام علی (ع) فی المواقف والمواضیع المختلفة. تناولت هذه الدراسة الرسالة ال «31» التی تشتمل علی وصایا الإمام علی لابنه الإمام حسن علیهما السلام وهی مملوءة بالنصائح القیّمة والعبر الکثیرة. هذا البحث یأخذ بمعطیات علم اللغة والظواهر الأسلوبیة بمستویاتها الثلاثة وهی المستوی الصوتی والترکیبی والدلالی. من أهم ما وصلنا إلیه من نتائج البحث هو رعایة الموسیقی الداخلیة التی تتجلّی فی السجع والتکرار، ویساعدهما حسن اختیار الألفاظ وکثرة الألف المدی فی إثراء الموسیقی، ثمّ توالی العبارات المترادفة والإکثار من استعمال الضمائر جعلا النص متماسکا ومترابطا.
قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب آسمانی، رسالت هدایت نسل های بشر را به عهده دارد و اهل بیت(ع) مخاطبان اصلی آن، مفسر و مبین آن هستند. تفسیر معصومین(ع) به دلیل گستره و عمق معانی و ارتباط و اتصال آموزه های این خاندان به وحی، ویژه ایشان است به گونه ای که دیگران توانایی چنین فهم و تفسیری را ندارند و از ورود به این وادی ناتوانند. معرفت و تفسیر ویژه اهل بیت(ع) شامل: درک مراد اصلی آیات، فهم دقیق و غیر قابل خطا از بطون قرآن، تأویل صحیح آیات متشابه، بیان مصادیق باطنی برای آیات و بیان امور غیبی است که تنها در انحصار معصومین است و دیگر مفسران به فراخور سطح علمی خود، به مراتبی از تفسیر دست یافته و از بیانات تفسیری اهل بیت برخوردارند. این مقاله با استناد به روایات تفسیری اهل بیت(ع) و بیان نمونه هایی از آن، در صدد اثبات معرفت خاص اهل بیت(ع) نسبت به قرآن و انحصار فهم کامل قرآن به ایشان است.