فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۷۷۹ مورد.
رمزگشایی حدیث آموزش قرآن در آخرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی منابع حدیثی شیعه، احادیثی به چشم می خورد که براساس آن بهشت دارای درجاتی به تعداد آیه های قرآناست و به قاری قرآن گفته می شود: «بخوان و بالا برو.» حدیثی از امام موسی بن جعفرR نقل شده که: «... هر کدام از دوستان و شیعیان ما که از دنیا برود، اگر قرآن را به نیکی نداند، در قبر به او آموزش داده می شود...» به فرض صحت صدور این روایت و روایات مرتبط با درجات بهشت و ترفیع درجات قاری قرآن در قیامت، می توان گفت مسلمانان در قیامت به دو گروه تقسیم شده اند: افرادی که در دنیا قرآن را به خوبی یاد گرفته، خوانده و دستورات آن را به کار بسته اند؛ این گروه زمینه صعود در درجات بهشت را برای خود در دنیا فراهم کرده اند و گروهی از مسلمانان که تمام توانشان را در این زمینه صرف نموده، ولی به دلایلی ازجمله کوتاهی عمر، نبود امکانات، نداشتن استعداد کافی و... نتوانسته اند قرآن را فراگرفته و به دستورات آن عمل کنند، در قبر به آن ها آموزش داده می شود. براساس این روایت به خاطر محروم نشدن این گروه از درجات بالاتر در بهشت در عالم برزخ امکان تعلیم و آموزش برای این افراد فراهم است تا به معارف ناب قرآنی دست یابند، سپس به آن ها گفته می شود با خواندن قرآن به درجات بالاتر صعود کنند.
واکاوی نگرش علامه طباطبایی به روایات وارده در تفسیر قرآن کریم با تأکید بر مفاهیم بطن و جری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاستگاه لایه های معنایی آیات و بطن قرآن، روایات معصومان(ع) است. در این روایات، مصادیق متنوعی تحت عنوان بطن معرفی شده است. مصادیقی که به نظر می رسد تفاوت های زیرساختی با یکدیگر دارند. علامه طباطبایی از نخستین قرآن پژوهانی است که به طور گسترده به تحقیق در معارف این روایات پرداخته تا با توجه به اهمیتی که مسأله بطن قرآن در تفسیر کتاب آسمانی دارد، بتواند تعریف جامعی را در این باره ارائه کند. مصادیق موجود در روایات، بیانگر دو نوع بطن است که با عناوین ""بطن معنایی"" و ""بطن مصداقی"" از هم متمایز می شوند.
علامه طباطبایی نوع اول را با عنوان بطن بیان کرده و بطن مصداقی را با عنوان ""جری"" معرفی می کند و برای هرکدام، تعریف مستقلی ارائه نموده و قائل به تمایز میان این دو است. با وجود این تمایز در تعاریف، (در مواردی) در تمییز جری از بطندچار تردید شده است. برآیند این تردید، در غالب موارد، بازگشت عملی علامه در تعریف باطن قرآن، به ""بطن مصداقی"" است، هرچند که در تعریف خود از بطن، جایی برای این معنا باز نکرده است.
بررسی تأثیر عنصر مذهب بر داوری نجاشی درباره راویان واقفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان شرایط مطرح شده برای پذیرش روایت راویان از سوی حدیث پژوهان متأخر، عنصر مذهب نقش محوری در تقسیم حدیث به انواع اربعه ایفا می کند و این خود سوالی را به وجود می آورد که آیا واقعا مذهب راوی چنین نقش محوری را داراست که بر اساس آن بتوان درجات روایات را پی ریزی کرد؟
این نوشتار بر آن است که مقوله مذهب راوی را نزد چهره شاخص رجالی شیعه، ابوالعباس نجاشی، بررسی نماید. با بررسی جایگاه راویان واقفی مذهب در فهرست نجاشی و تحلیل الفاظ جرح و تعدیل به کار رفته در مورد ایشان، روشن می شود که مذهب واقفی نزد نجاشی ملاک ضعف راوی نبوده، بلکه میزان تطابق راوی با دو قله بلند صدق و ضبط معیار داوری رجالی وی، پیرامون راویان واقفه بوده است. از این رو بازنگری در تقسیم بندی ارائه شده از سوی مکتب حله که بر اساس تفاوت مذهبی و بدون توجه به اصل پذیرفته شده نزد متقدمان شیعه پایه گذاری شده و سبب کنار گذاشتن بخش قابل توجهی از روایات به دلیل غیرامامی بودن راوی آن ها شده است، ضرورت می یابد.
سبک شناسی ادبی نکوهش های امام علی (ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی (أسلوبیة) در اصطلاح علمی است در حوزة زبان شناسی و ادبیات که موضوع آن بررسی شیوه های گوناگون بیانی در آثار ادبی است. نهج البلاغه از جمله متونی است که شیوه های ادبی به کار برده شده در آن مطابق با مقتضای حال است. بنابراین با بررسی سبک شناسی نهج البلاغه می توان به معرفی الگویی مناسب در نوشتار ادبی، که راه گشای نویسندگان باشد، دست یافت. مقالة حاضر به بررسی سبک شناسی بیانات امام علی (ع) دربارة «نکوهش» پرداخته است. دلیل انتخاب نکوهش ها این است که نکوهش علاوه بر اهمیت تربیتی، از نظر بلاغی، شکل ها و اسلوب های خاصی از سخن را اقتضا می کند، که در دیگر اغراض سخن کم تر دیده می شود؛ زیرا در نکوهش سخن باید به گونه ای ایراد گردد که با جلوه ای نیکو در جان مخاطب نفوذ کند و تأثیرگذار واقع شود. بنابراین هدف از این پژوهش دست یابی به سبک امام (ع) در بیان نکوهش هاست. برای دست یابی به این هدف، مقالة حاضر ابتدا به بیان معانی لغوی و اصطلاحی سبک شناسی به عنوان پدیده ای زبان شناختی پرداخته است و سپس بر اساس پنج مسئلة مطرح در سبک شناسی (گزینش واژگان ، نظم ، آهنگ ، گسترش و تصویر) بررسی ادبی تفسیری بیانات امام (ع) را پی می گیرد. روش و منهج این جستار توصیفی تحلیلی است و با شیوة مطالعة کتاب خانه ای انجام شده است.
رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خدا در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مفهوم «رابطه» یک صد و پنجاه سال پیش هرگز به معنای امروزی به کار نمی رفت. با این وجود، مفاهیم جانشین آن از قبیل «انس» در نهج البلاغه به کرّات آمده است که هریک از آنها بیان کننده اصناف و مراتب رابطه اعم از رابطه انسان و خدا و سایر رابطه هایند. در زمینه روابط انسان، در مجموع با چهار رابطه مواجهیم: رابطه انسان با خدا، خودش، انسان های دیگر و طبیعت. هریک از این روابط هم در پنج ساحت وجودی انسان تحقق می یابند که در مجموع بیست نوع رابطه را دربر می گیرد که یکی از آنها، رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خداست. این رابطه شامل روابط بندگی، خلیفگی، عاشقانه و همکاری است که روابط اول و سوم و دوم به ترتیب از بسامد بالایی در نهج البلاغه برخوردارند. اما رابطه همکاری به آن شکلی که در ادیان خاور دور نظیر دائویی (Taoism) مطرح است، در نهج البلاغه طرح نشده است؛ اما در عین حال، خدا و بنده همکاری می کنند تا رفتارهای انسان بهتر و به کمال خود نزدیک شود.
بررسى الگوى کیفیت معاشرت با مردم از منظر امیرمؤمنان على علیه السلام در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان موجودى اجتماعى است و براى همزیستى مسالمت آمیز ناگزیر به ارتباط با دیگران است؛توسعه هرچه بهتر روابط صحیح اجتماعى افراد یک جامعه بستگى به ارائه تربیت اجتماعى بر پایهفرهنگ آن جامعه دارد. ازآنجاکه فرهنگ جامعه ما فرهنگ اسلامى است، بر پیروان این مکتب لازماست به شناسایى نحوه معاشرت مطلوب افراد با دیگران که منطبق بر موازین اسلامى است، اقدامکنند. ازاین رو، معصومان علیهم السلام بهترین الگوى تربیتى بوده و ارائه سیره تربیتى آنان یک ضرورتانکارناپذیر است و در این میان، ارائه دیدگاه هاى تربیتى امیرمؤمنان على علیه السلام بر ضرورت این کارمى افزاید.
هدف این پژوهش اثبات برترى نظام تربیتى امیرمؤمنان علیه السلام بر دیگر نظام هاى تربیتى مى باشد.روش پژوهش، توصیفى تحلیلى بوده که طى آن، از تحلیل اسنادى نیز استفاده شده است.نمونه گیرى در پژوهش انجام نشده؛ به عبارت دیگر، کلیه منابع و مراجع مرتبط مورد بررسى واقعشده است.
برخی نو آوری های میرداماد در الرواشح السماویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرچه میرداماد شهرتش را بیشتر مدیون نگاشته هایی پیرامون حکمت و فلسفه است، لکن در زمینه های متعدد، از جمله علوم نقلی نیز دارای آثاری متعدد و شایسته بررسی است. کتاب التعلیقه علی اصول الکافی وی با توجه به نام کتاب و مقدمه آن، گویی قرار بود شرح احادیث کتاب سترگ کافی باشد، اما در ادامه متوجه شد بررسی اسناد روایات بر بررسی متون، مقدم است؛ بدین رو تصمیم گرفت ابتدا در مجموعه ای موسوم به الرواشح السماویه، دیدگاه های خود را در مصطلحات حدیث و مباحث مهم رجالی بیان نماید که در مواردی دیدگاهی خلاف مشهور گذشتگان نیز مطرح می کند. این تحقیق با توصیف و تحلیل دیدگاه های میرداماد، براساس روش تطبیقی مقایسه ای با سایر عالمان حدیثی متقدم شیعه به دستاوردهایی نائل گشته است؛ توثیق ابراهیم بن هاشم قمی و صحیح انگاشتن مرویات وی، تعریف دقیق اصطلاح قوی که از منظر عالمان متقدم دارای معنای موسّعی بوده اما میرداماد آن را تضییق کرده، عدم تمایز بین حدیث مستفیض و مشهور، جعل اصطلاح تخریج و تخرّج و ضبط متفاوت حدیث معضل را از جمله این موارد می توان برشمرد. همچنین تقسیم بندی های بدیع و دقت های لغوی وی از دیگر نوآوری های میرداماد در مباحث درایه ای است.
ترجمه طاهره صفارزاده، ترجمه ای ارتباطی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برگردان قرآن کریم از گذشته های دور مورد توجه بوده و بارها ترجمه شده و در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی داشته است. گاه مترجمان به علت ضعف در درک کتاب زندگی و یا تفهیم آن به زبان مقصد، نتوانسته اند ترجمه ای مناسب از آن ارائه دهند و گاه نیز شاهد ترجمه های ارزشمندی از این کتاب آسمانی بوده ایم. بدین جهت نقد ترجمه قرآن و به خصوص ترجمه صفارزاده که موردبررسی همه جانبه قرار نگرفته، از اهمیت زیادی برخوردار است. ترجمه طاهرهصفارزاده، ترجمه ای ارتباطی از قرآن کریم است. وی در ترجمه، در پی فهم پیام الهی در آیات قرآنو انتقال آن به مخاطب است و به الفاظ و واژگان متن، به عنوان وسیله ای جهت رساندن محتوا می نگرد. نگارنده در این مقاله به دنبال آن است که با روش تحلیلی، به نقد و بررسی میزان دقت مترجم در فهم و انتقال پیام الهی بپردازد. به نظر می رسد که این ترجمه، ترجمه ای دقیق و ارتباطی از قرآن کریم به زبان فارسی و وفادار به ارزش ارجاعی متن است.
بررسی تطبیقی روش شناسی فهم و نقد روایات در تفاسیر المنار و الفرقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع تفسیری، بهره گیری از روایات است. برخی از مفسران تنها به نقل روایات بسنده کرده و گروهی دیگر به تحلیل و نقد و بررسی آن ها پرداخته اند. تفسیر المنار عبده و رشیدرضا و الفرقان آیت الله صادقی تهرانی جزء گروه دوم هستند که با نگاهی نقادانه به روایات، به بررسی سند و متن آن ها پرداخته اند.
هدف این پژوهش کاوشی تطبیقی درباره روش های تحلیل و نقد و بررسی روایات در دو تفسیر المنار و الفرقان است تا از این رهگذر، نحوه مواجهه و تعامل شیخ عبده، رشیدرضا و صادقی تهرانی را با روایات تفسیری مشخص و همچنین شباهت ها و تفاوت های روشی این مفسران در برخورد با روایات متعارض را بیان کند. این تحقیق نشان داده است: الف. برخلاف دیدگاه مشهور، نه تنها در هر دو تفسیر، برای تفسیر قرآن از روایات بهره گرفته شده، بلکه مفسران به نقد و تحلیل روایات نیز پرداخته اند. ب. هرچند مفسران هم از روش نقد سندی و هم روش نقد متنی بهره برده اند، ولی روش نقد متنی عمده روش تحلیل روایات در این تفاسیر است. برای این منظور از معیارهایی همچون موافقت روایت با قرآن، سنت قطعی و مبانی شریعت، عقل، تاریخ قطعی و... بهره برده و از روایات متعارض نیز غافل نبوده و از راه های گوناگونی به حل تعارض پرداخته اند.
منابع تفسیری شیخ کلینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب های تفسیر روایی دسته ای از منابعی است که شیخ کلینی در تدوین کافی از آن ها بهره برده است. ازجمله این کتاب ها می توان به تفسیر هشام بن سالم، یونس بن عبدالرحمن، حسین بن سعید، ابوحمزه ثمالی، معلی بن محمد، محمد بن خالد برقی، وهیب بن حفص جریری، ثواب القرآن محمد بن حسان، کتاب فضل سوره انا انزلناه عبدالرحمن بن کثیر و برخی کتاب های حسن بن راشد اشاره کرد. مطالب برخی از تفاسیر نیز با واسطه کتاب های نسل های بعد وارد کافی شده است؛ ازجمله تفسیر ابوالجارود، علی بن حسان، محمد بن اورمه، جابر، منخل، علی بن مهزیار، علی بن اسباط، عبد الله بن صلت قمی، علی بن ابی حمزه بطائنی و پسرش حسن، سکونی، ابن فضال، تفسیر یاسین سلمه بن خطاب، ثواب القرآن و القراءات سیاری و برخی کتاب های ابوسمینه.
ابومخنف و جایگاه اخبار عاشورا در مقتل الحسین (ع) او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابومخنف از محققان و مورخان چیره دست و بهترین و بزرگ ترین وقایع نگار حوادث صدر اسلام ، به ویژه عاشورای حسینی است و با جست وجوی وسیع و دیدار و مصاحبه با شاهدان حادثه کربلا ی ا کسانی که به گونه ای از آن اطلاع داشتند، اطلاعات دست اول و گزارش های معتمد و مستند ی را گردآوری کرد؛ ازاین رو معرفی و تبیین شخصیت این محقق و مورخ و اخبار دقیقی که از حادثه عاشورا در مقتل ایشان به دست ما رسیده است، لازم به نظر می رسد. هدفی که در این مهم دنبال می شود، آن است که با مطالعه روشمند شخصیت این مورخ شهیر، ضمن تبیین نقش آفرینی ایشان در حوزه تاریخ نگاری حادثه عاشورا، به تحلیل و بررسی مقتلی بپردازیم که از ایشان به جا مانده و بارها به نام ایشان تجدید چاپ شده است. بدین سبب این مقاله بر آن است ضمن پاسخ دادن به شبهات عامی بودن ابومخنف و تأثیر بسزای گرایش شیعی بودن ایشان در نقل حوادث و استفاده وافر عموم مورخان شیعه و سنی از مطالب ایشان، به تبیین این مطلب بپردازد. آنچه ابومخنف از عاشورا آورده است، در طول تاریخ از بین رفته، جز نام آن یا نوشته هایشان در لابه لای کتاب های تاریخی به صورت پراکنده، چیزی در دسترس نیست و دیرینه ترین متن موجود که روایات هشام کلبی را از کتاب او به نقل از استادش ابومخنف روایت می کند، تاریخ طبری است. اما آنچه به نام مقتل الحسین به ابومخنف منسوب است و بارها در ایران و هند و عراق چاپ شده، یقیناً و قطعاً از او نیست. مطالب سست و گزارش های جعلی و کذب آن، بهترین دلیل بر انتساب دروغین آن به ابومخنف است.
آرای دانشمندان فریقین دربارة اهل بیت(ع) در حدیث ثقلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مسائل بسیار مهم در حوزة فهم و شناخت هر مکتب، وجود افرادی است که تبیین و توضیح مکتب به عهده آنان است تا افراد دیگر با دخالت های غیرعالمانه، زمینه سردرگمی را برای پیروان مکتب فراهم نکنند. حال در باب مکتب اسلام این پرسش مطرح است که آیا همان گونه که قرآن کریم تبیین دین را به عهده رسول خدا(ص) گذاشته، خود آن حضرت نیز تبیین دین را برای دوران پس از خود به عهدة کسی یا کسانی واگذار کرده که برای مسلمانان مراجعه به غیرمجاز نباشد و در نتیجه، اگر فرد غیرمسئول غیرمجاز به تبیین دین پرداخت، معتبر نیست یا واگذار نکرده است؟ همچنین اگر افرادی را برای این کار معیّن فرموده، آنان چه کسانند؟ خلاصه اینکه، مرجعیّت دین بعد از پیامبر(ص) به عهدة کیست؟ پاسخ اینکه احادیث زیادی برای این منظور از پیامبر بزرگوار اسلام(ص) به یادگار مانده است، به ویژه حدیث ثقلین که به جداناپذیری اهل بیت و عترت از قرآن و به تمسّک امّت به آنان و تضمین گمراه نشدن در صورت تمسّک بر قرآن و اهل بیت(ع) تأکید می نماید، این حدیث با تعابیر متعدّد در منابع فریقین آمده است، امّا به دلیل اینکه میان دانشمندان اسلام در مراد از اهل بیت اختلاف پیدا شده، عملاً رسالت این حدیث ناتمام مانده است! این مقاله با بررسی تطبیقی اقوال دانشمندان و محدّثین اسلام (اعمّ از سنّی و شیعه) در باب سند و محتوا (به ویژه محتوا)ی حدیث ثقلین، نظریّة جامع و مدلّل در این مورد را در اختیار خوانندگان قرار داده است و آن اینکه همة علمای شیعی و اکثریّت قریب به اتّفاق مفسّرین، دانشمندان و محدّثین اهل سنّت بر این باورند که مراد از اهل بیت در آیه تطهیر و حدیث ثقلین آن افرادند که همانند قرآن معصوم اَند و از سوی خدا از هر ناپاکی دورند و هرگز از قرآن جدا نیستند و آنان کسی جز علی(ع) و حضرت زهراء(س) و حسنین(ع) نمی باشد و امّت موظّف هستند تنها به اینها مراجعه کنند و تمسّک نمایند وگرنه به فرمایش نبوی گمراه خواهند شد.
بازسازی انگاره «اصل» در نظرگاه شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اصل» محوری ترین مکتوبه روایی در تاریخ حدیث امامیه است که نقشی بی بدیل در شکل دهی به جوامع رواییِ امامیه ایفا نموده است. از همین روی در طول تاریخ، عالمان امامی در مسیر دستیابی به تعریفی روشن از این مفهوم و شناسایی مصادیق آن تلاش کرده اند. در این میان، هرچند شیخ طوسی سعی بسیاری جهت معرفی اصول به نسل های بعد نموده است، اما جای خالی نظرگاه وی به عنوان شیخ طائفه امامیه پیرامون مفهوم «اصل» احساس می شود. این نوشتار تلاش دارد تا با دقت در گزارش های وی پیرامون اصول، این خلأ را جبران کند. این مطالعه نشان می دهد که شیخ طوسی با محوریت بخشی به عصر امام صادق(ع) در پیدایی اصول، «اصل» را در قبال «مصنَّف» تعریف کرده و آن را تنها مشتمل بر بیانات معصومان(ع) و عاری از باب بندی و آرای شخصی مؤلف می دانست. همچنین این مطالعه، منابع مورد استناد شیخ در اصل انگاری مکتوبات حدیثی متقدم را مورد بحث قرار داده است.
جایگاه یونس بن عبدالرحمن در کلام امامیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مطالعه آثار، روایات و روش کلامی متکلمان شیعه در عهد حضور ائمه نشان دهنده اصالت و استقلال کلام امامیه در محتوا و روش بوده و حتی نشانه هایی از خوشه چینی بزرگان معتزله از سفره کلام امامیه را به ما نشان می دهد. این تحقیق در پی بررسی احوالات شخصی،علمی و اجتماعی یونس بن عبدالرحمن و نشان دادن چهره کلامی او می باشد. یونس بن عبدالرحمن از جمله اصحاب جلیل القدر امام کاظم و امام رضا می باشد که علاوه بر توثیقات بسیار جواز رجوع به او در اخذ معالم دینی از سوی ائمه صادر شده است. وی اولین فردی است که با جریان انحرافی واقفیه به مبارزه پرداخته است.یونس در روش کلامی خود همانند متکلمان کوفه عقل گرایی متن اندیش را سرلوحه خود قرار داده است. وی در بخش استنباط راه هشام بن حکم را پیموده و در این راستا برخی از اندیشه های او را تبیین نموده است. در حوزه دفاع با وجود نقل مناظرات اصحاب توسط یونس هیچ مناظره ای از وی در دست نیست. اما نقل مناظرات متعدد از دیگر متکلمان شیعه نظیر هشام و مومن طاق نشان از پذیرش روش کلامی آنان در دفاع از سوی یونس می باشد.
بررسی گفتمان انتقادی در نهج البلاغه براساس نظریه ی نورمن فرکلاف(مطالعه موردی توصیف کوفیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، به عنوان رویکردی بین رشته ای علوم اجتماعی، فراتر از صورت های زبانی، به بررسی ایدئولوژی ادیب که بازتاب دهنده شرایط اجتماعی و فرهنگی فضای حاکم بر جامعه اوست، می پردازد. از آن جا که قدرت حاکم بر هرجامعه ای، گفتمان آن جامعه را سامان می بخشد؛ این رویکرد، چگونگی پیوند آثار ادبی با قدرت مسلّط بر جامعه را در سه لایه ی: توصیف، تفسیر و تبیین مورد بررسی قرار می دهد. بی شکّ، خطبه های نهج البلاغه سرشار از موضوعات گوناگون است که امام(ع) هر یک از آن ها را به منظور هدایت بهتر جامعه به سوی سعادت، در نهایت فصاحت و بلاغت و با توجّه دقیق به اوضاع سیاسی و اجتماعی مسلّط بر زمان بیان نموده اند.
این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و برپایه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، به بررسی چگونگی تعامل زبانی خطبه های امام (ع) با اوضاع خفقان آمیز مسلّط بر زمان را که کوفیان به آن دامن زده بودند، می پردازد. دست آورد این نوشتار، تبیین گفتمان روان شناسانه و هنری خطبه ها و اثبات تاثیر پذیری آن ها از شرایط سیاسی حاکم و بویژه رفتار کوفیان و نیز تاثیر متقابل امام(ع) بر آن هاست.
جستاری در معیارهای اعتبارسنجی روایات تفسیری شیعه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفاسیر روایی شیعه نقش قابل توجهی در ساده سازی فهم آیات قرآنی دارند؛ ولی این منابع از ضعف و کاستی خالی نبوده و جهت بهره مندی مؤثر از آن ها، اطمینان یافتن از صحت صدور و سلامت محتوا ضروری است؛ لذا محققین با استفاده از نقدهای بیرونی و درونی به ارزیابی این منابع پرداخته اند. مهم ترین ملاک های نقد بیرونی شامل بررسی اطلاعاتی پیرامون صحت انتساب منبع و اعتبار سند حدیث است و در نقد درونی به عدم مخالفت محتوا با قرآن، سنت، مسلمات دینی، عقل و تاریخ معتبر توجه می شود. در این پژوهش با مرور معیارهای نقد، تلاش شده مصادیق و نمونه های عینی از این ناراستی ها در تفاسیر روایی متقدم شیعه به نمایش گذارده شود.
کنکاشی پیرامون حدیث تفسیری بعوضه در تفسیر قمی و آسیب های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذر زمان، برخی از احادیث، دچار آسیب هایی شده اند که از جمله آنها، نقل به معنا بدون رعایت شرایط آن، تحریف و نیز تطبیق غیر دقیق با آیات قرآن است. این آسیب ها مانع از فهم صحیح و پذیرش بدون بررسی احادیث می شوند. بنابر این لازم است برای پذیرش یک حدیث یا نفی صدور آن و در صورت پذیرش، دست یابی به فهم صحیح از آن، نخست به کنکاش از مصدر و اعتبار آن پرداخت. از جمله احادیثی که بعضی از مفسران ادعا کرده اند جعلی است، حدیث بعوضه در تفسیر قمی از امام صادق (ع) است که در آن گفته شده مراد از بعوضه در آیه 26 سوره بقره، امیرالمؤمنین است. حدیث دیگری در تفسیر امام عسکری (ع) نقل شده که برخی آن را نشان جعلی بودن حدیث بعوضه دانسته اند، در برابر برخی تلاش کرده اند تا راه حلی برای جمع میان این دو حدیث بیابند. در این مقاله با بررسی علمی و روشمند سند و متن روایت بعوضه و نقد فنی آن، از جمله تشکیل خانواده حدیثی و تحلیل متنی احادیث مرتبط، بررسی امکان جمع دلالی یا ترجیح هر یک از احادیث، مشخص شده که حدیث بعوضه دچار آسیب نقل به معنای بدون رعایت شرایط شده که زمینه ساز آسیب فهم نادرست از تفسیر آیه است و نیز آسیب های تحریف در متن و تدلیس در سند روایت بعوضه قابل ریشه یابی است و نیز ثابت شده که تطبیق واژه ""بعوضه"" بر امام (ع) به عنوان بطن آیه 26 سوره بقره نادرست می باشد.
شأن انگیزشی عقل در حدیث(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از نگاه منابع دینی، عقل جایگاهی ارزشی دارد. شئون ارزشی عقل هم شامل دریافت و نیل به حقایق امور و ادراکات شایسته و بایسته است، که شأن علمی و ادراکی یا به تعبیری عقل نظری خوانده می شود، و هم شامل بعث و تحریک عقل و نقش آن در امامت و ادارة امور نفوس و ابدان مادی و مثالی موجود در انسان و تدبیر ادراکات و تحریکات نفوس و ابدان و، درپی آن، اراده و صدور فعل ادراکی و تحریکی از نفوس و ابدان است، که شأن تحریکی و انگیزشی یا به تعبیری عقل عملی خوانده می شود. لازمة فعلیت شأن ارزشی عقل در انسان تعلق گوهر عقل به انسان و تعبیة آن در فطرت اوست. عقل فطری تا به وجود انسان تعلق نگیرد (مرتبة آدمیت و وجه تمایز آن با حیوان) و بر نفوس و ابدان موجود در فطرت او اشراف و سلطة فعلی نیابد قوا و جنودش به فعلیت نرسیده، تکمیل نمی گردد (مرتبة انسانیّت با درجات آن). افعال و قوای ادراکی و تحریکی نفوس و ابدان تحت امامت و إمارت و سلطنت و اداره و تدبیر عقل از بند قوا و جنود جهل و افعال جاهلانة متعلق به نفوس و ابدان به سبب محدودیت های ابدان مادی و مثالی و نفوس نباتی و حیوانی، و اقتضائات آنها، از جمله امارت و سلطنت هواها و خواسته های نفس امّاره حیوانی، رهایی می یابند و به قوای عقل و افعال ادراکی و تحریکی عقلانی مبدّل می شوند. افعال ادراکی و تحریکیِ قوا و جنود عقل نیز قلب حیوانی را تحت تأثیر قرار داده، ادراکات و تحریکات حیوانی و امیال نازل را به ادراکات و تحریکات انسانی و امیال عالی و گرایش ها و رانش های متعالی تبدیل می سازند و قلب حیوانی را به قلب انسانی تغییر می دهند؛ همان گونه که در صورت سلطة نفس بر عقل، قوا و افعال عقلانی و انسانی به قوا و افعال جهلانی و حیوانی و شیطانی تبدیل می شوند و عقل در سایة آن، تغییر ماهیت داده، به دها و نکرا تبدیل می گردد.