در خلال حیات نسبتآ طولانى حکومت اسلامى در اندلس، سلسله اى به نام موحدین با راه انداختن یک قیام دینى توانستند امپراتورى بزرگ خود را میان سالهاى (524 هق تا 7 66ه ق) بر آن سرزمین حاکم نمایند. در پرتو حکمرانى این سلسله، اوضاع فکرى، فرهنگى، اجتماعى و سیاسى جامعه شاهد بروز تحولاتى اساسى بود. از نقطه نظر ادبیات عربى در پرتو سلسله موحدین، ظهور نوعى شعر که نگارنده از آن به ""نعلیات "" یاد نموده- پدیده اى بارز و مقوله اى در خور تحقیق و مطالعه است. در این فرصت تلاش شده است تا با ذکر شواهد متنوع، تحلیل ویژگیهاى محتوایى این نوع سروده ها و بیان انگیزهء سرایندگان آنها به معرفى پدیدهء ادبى ""نعلیات "" پرداخته شود. در این میان با طرح سه سوال اساسى، چهارچوب بحث در مسیرى معین، هدایت و از آن پس به موضوع ""تمثال نعل "" پرداخته شده و هر چند ماهیت تحلیلى موضوع وکند وکاو در سروده هایى خاص چندان مستلزم ذکر ارجاعات پیاپى نیست ولى همیان امر از نگاهى دیگر موید این نکته است که ""نعلیات ""- به طور خاص- پس از ""مقرى تلمسانى "" جز از سوى دکتر محمد تاویت مورد بحث واقع نشده است.
این مقاله به بررسی حضور نظامی زنان مسلمان در صدر اسلام پرداخته است. با بررسی و تحقیق در متون تاریخی، شواهد متعددی از حضور زنان مسلمان در عرصه های گوناگون جهاد ارائه شده است. این شواهد تنها محدود به جهاد دفاعی نیست. بر اساس این اسناد تاریخی اثبات میشود که سیره معصومین (ع) و عرف حاکم بر مسلمانان در صدر اسلام با مشارکت اجتماعی زنان در زمینه نظامی مخالف نبوده است. البته این حضور بیشتر در حوزه هایی مانند پشتیبانی و تدارکات، کمک های پزشکی و تشویق به مبارزه و پایداری، نمود می یابد؛ امّا در صورت لزوم، زن مسلمان اسلحه به دست گرفته و رو در رو با دشمن جنگیده است.