فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی شناختیْ رویکردی در مطالعه زبان است که به بررسی رابطه زبان انسان و ذهن او می پردازد و بر این اصل استوار است که زبان، نوع اندیشه و ویژگی های ذهن گوینده را بازتاب می دهد. این دانش مطالعه زبان را به معنای مطالعه الگوهای مفهوم سازی درنظر می گیرد تا ساختار افکار ذهن گوینده مشخص شود. بررسی آیات قرآن با نظریات شناختی و درک مفهوم سازی های آن در موقعیت های مختلف، ابزار تحلیلی مناسبی را در اختیار مفسر برای فهم بهتر مقصود خداوند قرار می دهد. این پژوهش، اشاره ها و تحلیل های آیت الله جوادی آملی را در تفسیر تسنیم درباره مفهوم آیه در بخش های مرتبط با پدیده های طبیعی، ازنظر شناختی بررسی و برای یافتن مفهوم سازی های این پدیده ها، از زاویه ای نو در تفسیر تسنیم کنکاش می کند. مفسر تسنیم در لابه لای مباحث تفسیری، به نظریات شناختی همانند استعاره مفهومی و پنجره های علّی اشاره می کند و نتایج تفسیر خویش را با مفهوم سازی های آیه عرضه می کند.
تطبیق گونه های معناشناختی روایات تفسیری بر تفسیر آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
کشف مقصود آیات، هدف نهایی پژوهش های قرآنی است؛ به طوری که عناصر متعددی در دستیابی به آن نقش دارند. روایات تفسیری، نگین عناصر موجود در دست یافتن به مقصود آیات هستند. قرابت اهداف علم معناشناسی با روایات تفسیری این فرضیه را تقویت می کند که می توان در یافتن نشانه های علم معناشناسی در شرع مقدس کاوش بسزایی کرد و با احراز جریان این علمِ به ظاهر نوپدید، در شیوه تفسیر اهل بیت: گامی برای بازاحیای علم تفسیر برداشت. چندوجهی بودن آیات قرآن کریم، که در آثار منقول از اهل بیت هم بر آن تأکید شده است، زمینه تفاسیر متعدد و متکثر را فراهم می آورد. تحلیل معناشناختی روایات تفسیری ازآن حیث مهم است که امکان قرائت های متکثر غیر نظام مند را بسیار کاهش می دهد. دستاوردهای مفسرین اسلامی، زمینه مناسبی برای کنکاش در علوم جدیدی مثل معناشناسی دارد و از آن نباید غفلت کرد؛ زیرا حاصلش متناقض یافتن تفسیر سنتی با الگوهای نظام مند جدید خواهد بود. مقاله حاضر درصدد است ازطریق تبیین برخی الگوهای معناشناختی و قرین سازی آن با نگاشته های تفسیری آیت الله جوادی آملی، این فرض را مطرح کند که می-توان دستاوردهای معناشناسی را بر این نگاشته ها منطبق کرد و تاحدودی ثابت کرد که ردپای بسیاری از قواعد معناشناختی در تحلیل های قرآنی ایشان یافت می شود.
جایگاه تحلیل معناشناختی وحی در تفسیر تسنیم ( با تأکید بر رویکرد شناختی)
حوزه های تخصصی:
تأمل در متون دینی، به ویژه قرآن کریم و چگونگی فهم گزاره های گوناگون این متون از مشغله های دیرین دین پژوهان است. تلاش های تفسیری دلیل بر این مدعاست. ازسویی توجه به قرآن به عنوان متن آسمانی تحریف نشده، فرصت بهره گیری از روش های نوین بررسی متون را فراهم می آورد. یکی از این روش های نوین، بررسی های معناشناسانه است که می تواند باتوجه به ظرفیت هایش در خدمت قرآن و فهم معارف آن قرار گیرد. یکی از تفاسیر در دست تألیف در سده حاضر، تفسیر تسنیم است. آیت الله جوادی آملی در این تفسیر، ضمن بررسی ترتیبی آیات، از روش تفسیر قرآن به قرآن مدد گرفته اند. گزینش این روش تفسیری و نیز نوع نگاه ایشان، باعث وجود برخی ملاحظه های معناشناسانه شده است؛ مانند توجه به شبکه های معنایی، روابط بینامتنی، سیاق آیات و مباحث لفظی. البته رسالت اصلی مفسر، تفسیر برمبنای اصول و قواعد معناشناسی، به ویژه معناشناسی شناختی نبوده است؛ ازاین رو به کارگیری آن پراکنده و نامنسجم است.
گونه شناسی «تعلیق حکم بر وصف» در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» از قواعد مهم زبانی است که از دیر باز در علوم گوناگون مانند بلاغت، فقه، اصول و تفسیر بدان توجه شده و دانشمندان اسلامی و بویژه اصولیان و فقها در تحلیل های خویش از آن بهره جسته اند. نویسنده کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» نیز با اشرافی که بر علوم مختلف داشته، در تفسیر برخی آیات قرآن کریم از این قاعده استفاده کرده است. مقاله حاضر قاعده مذکور را مورد بازخوانی دقیق قرار داده است. نویسنده بدنبال پاسخ به این سؤال هاست که در تفسیر المیزان، گونه های وصفی که حکم بر آنها معلق شده چیست و مبانی علامه طباطبائی در بکار گیری این قاعده و روش استفاده از آن ذیل آیات گوناگون کدام است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد علامه طباطبائی معنای «وصف» در قاعده را بسیار گسترده تر از صفت نحوی و به معنای هر قیدی که بتواند دائره معنایی جمله را محدود کند می داند. وی در تحلیل آیات برای بیان قاعده از سه شیوه استفاده کرده است. در برخی آیات از قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» به صراحت نام می برد و در ذیل آیات زیادی نیز از تعبیر «وضع المظهر موضع المضمر» و نیز تعبیر «بما أنه، بما أنهم»، «من حیث» و مانند آن استفاده می کند. آشنایی با مبانی و روش تحلیل علامه طباطبائی بعنوان یکی از مفسران قرآن کریم، زمینه استفاده از این قاعده، ذیل بسیاری از آیات دیگر قرآن را فراهم کرده و راه را برای کشف مدالیل التزامی نوین از کتاب الهی هموار خواهد ساخت.
معنا و شناخت در قرآن با نگاهی به تفسیر تسنیم
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
یکی از رویکردهای مهم زبان شناختی در قرن بیستم، زبان شناسی شناختی است. این رویکرد ادعاهای خاصی درباره رابطه زبان و واقعیت و نحوه مفهوم سازی ها در زبان و ارتباط آن ها با ذهن دارد. در این مقاله، نخست درباره ادعای اصلی این رویکرد توضیح کلی می دهیم و اصول مهم آن را برمی شمریم. این اصول عبارت اند از: اصل چشم انداز؛ اصل پویایی؛ اصل دایرة المعارف؛ اصل کاربرد و تجربه. اصالت تعابیر، مهم ترین دستاورد نگاه شناختی به قرآن است که بنابر آن، مفسر باید خود مفهوم سازی های قرآن را اصل قرار دهد، آن ها را تحلیل کند و از تحویل و تقلیل آن ها به مفهوم سازی های دیگر اجتناب کند. مفسران رویکردهای متفاوتی به مفهوم سازی های قرآن داشته اند: گاهی به خود آن ها پرداخته و گاهی آن ها را به مفهوم سازی های دیگری برگردانده اند. در ادامه، نمونه هایی از تأثیر این اصول را در فهم و تفسیر قرآن و سرنوشت اصالت تعابیر در آیات آورده و مواردی از تفسیر تسنیم را بررسی کرده ایم.
اصول و قواعد معناشناسی واژگان فقهی در تفسیر تسنیم
حوزه های تخصصی:
معناشناسی روشمند واژگان فقهی قرآن، نقش بسزایی در درک مراد الهی از معنای آن ها دارد. یکی از کارهای ارزشمند آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم قاعده مند کردن روش شناسایی معنای دقیق واژگان فقهی است. تفسیر تسنیم برای معناشناسی واژگان فقهی قرآن و کشف مراد الهی از معنای واژه، به سه اصل مهم توجه کرده است: 1) شناسایی معنای لغوی واژه فقهی؛ 2) کشف معنای قرآنی واژه فقهی؛ 3) شناسایی معنای اصطلاحی واژه فقهی. در تفسیر تسنیم برای آنکه هر اصل به صورت روشمند ارائه شود چند قاعده مهم رعایت و درمجموع چهارده قاعده ذیل این سه اصل آمده است. در این مقاله درباره این اصول و قواعد صحبت می کنیم تا خوانندگان با روش درست و جامع معناشناسی واژگان فقهی قرآن کریم آشنا شوند که یکی از ابتکارات علمی آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم است.
بررسی آراء سیوطی در اجمال و تبیین آیات قرآن کریم با محوریت اندیشه های علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث علوم قرآنی که توسط عالمان این علم مورد
توجه قرار گرفته موضوع مجمل و مبین در قرآن کریم است. جلال الدین سیوطی درکتاب الإتقان
فی علوم القرآن فصلی با عنوان « فی مجمله و مبینه » دارد و در آن فصل آیاتی که
از نظر او دارای اجمال هستند را برشمرده و معانی مختلف مترتب بر آن آیات را بیان
کرده است . او اسبابی مانند اشتراک لفظی ، حذف ، غرابت و... را برای اجمال برمی
شمارد و آیاتی را به عنوان مثال بیان می کند. به نظر می رسد در تفسیر المیزان، با
بررسی آیاتی که سیوطی آن ها را دارای اجمال برشمرده است، علامه طباطبایی در بیشتر موارد
، آن آیات را با توضیح و توجه به سیاق از شکل مجمل خارج کرده است. البته در برخی آیات
که طبق نظر سیوطی مجمل هستند ، علامه طباطبایی اظهار نظر صریح یا خاصی نداشته و تنها
به بیان وجوه مختلف معنایی آیه پرداخته است . این مقاله کوشیده است با بررسی اسباب
اجمال در آیاتی که در اتقان آمده و نیز پرداختن به روایات کتاب الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور ، دیدگاه
سیوطی درباره اسباب اجمال را مورد مطالعه قرار داده است و با مراجعه به کتب مختلف
علوم قرآنی و نیز تفسیر المیزان ، اجمال درآن آیات را تحلیل و بررسی نماید .
بررسی تطبیقی رابطه مشیت و اراده الهی در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود آیات به ظاهر متفاوت در قرآن کریم پیرامون مسأله هدایت و ضلالت، و آیاتی که بیانگر عمومیت مشیت و اراده الهی و حاکمیت آن بر نظام آفرینش می باشد، آن را به یک دل مشغولی فکری و دینی میان متکلمان، و مفسران اسلامی تبدیل نموده و موجب پیدایش آرای متفاوتی در این خصوص شده است و این امر در تفاسیری که با صبغه کلامی به نگارش در آمده اند از نمود بیشتری برخوردار بوده است و در این میان، فخر رازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه براساس مبانی، قواعد، و پیش دانسته های مبنایی، ابزاری و محتوایی تفسیری، مانند اعتقاد یا عدم اعتقاد، به نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح دیگر آیات، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت علیهم السلام در تفسیر که به نص حدیث ثقلین همتای قرآن دانسته شدند، حجیت عقل در تفسیر قرآن و حسن و قبح عقلی، برداشت های متفاوتی پیرامون آیات مرتبط با مساله هدایت و ضلالت و رابطه آن با اراده و مشیت الهی داشته اند، به طوری که فخررازی با تکیه برمبانی کلامی اشعری وقوع همه حوادث عالم و صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی، از جمله مسأله هدایت و ضلالت انسان، امری حتمی و جبری و تخلف از آن را محال دانسته، در حالی که علامه طباطبایی با استدلال به آیات قران و روایات معصومین علیهم السلام و دلایل عقلی ضمن اعتقاد به عمومیت مشیت و اراده الهی، نه تنها از آیات مربوطه استنباط جبر ننموده بلکه آیات مربوط به مشیت و اراده الهی را مبین و مؤید اختیار انسان نیز دانسته است. مقاله حاضر جستاری تطبیقی است از آیات تفسیر شده پیرامون موضوع فوق از دو مفسر مذکور، براساس تفسیر کبیر و المیزان تا وجوه اختلاف ادله و آرای تفسیری آنها باز نموده شود.
نشانه شناختی جایگزینی واج و تأثیر آن در ایفای معنا در متون تفسیری (مطالعه موردی تفسیر التبیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ طوسی در تفسیر التبیان، صاحب نظرات و آراء ویژه تفسیری و قرآنی است. این پژوهش بر آن است، تلاشها و اجتهادهای ایشان را در دریافت معناشناسی واج و نشانه شناختی تغییر صامت و مصوّت در ایفای معنا، به تصویر بکشد. برای این منظور، موارد قابل توجهی از استنباطها و فهم ظریف ایشان در این خصوص شناسایی، بررسی و تبیین، و یافته ها به روش توصیفی تحلیلی ارائه شده است. در این بررسی، مشخص گردید اندیشمندان و علمای اسلامی، نبوغ و ذکاوت فراوانی در این خصوص داشته اند و با وجود نوپیدا بودن علم «واج شناسی»، اما نشانه شناختیهای قابل توجهی در تفاسیر قرآن کریم در سده های اولیه اسلامی می توان یافت که تفسیر التبیان شیخ طوسی، مصداقی بارز و شاهدی محکم بر این مدعا است.
چگونگی نقد آراء فخررازی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر المیزان، به منزله میزان و سنجش بسیاری از تفاسیر دیگر است. از جمله آن تفاسیر، تفسیر مفاتیح الغیب فخر رازی است که علامه طباطبایی به طور گسترده به بررسی و نقد آن پرداخته است. در این بررسی علامه طباطبایی سه نوع دیدگاه نسبت به آراء تفسیری فخر رازی دارد: در مواردی از جمله: مطابقت با سیاق آیات قرآن، مطابقت با روایات، مطابقت نظر فخر رازی با نظر علامه، استناد به برخی از بیانات تفسیر مفاتیح الغیب، رأی فخر رازی را تأیید کرده است، در موارد متعددی از جمله: عدم تعیین معنای صحیح واژگان قرآن، عدم توجه دقیق به قواعد ادبیات عرب، ناسازگاری با سیاق آیات، عدم توجه به ارتباط بین آیات و ... نظر وی را نقد و رد کرده است و در مواردی نیز تنها به ذکر نظر رازی پرداخته است، بدون این که به تأیید یا رد آن مبادرت ورزد.
بررسی تطبیقی مسأله قضا و قدر و رابطه آن با جبر و اختیار در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود آیات متعدد پیرامون مسأله قضا و قدر الهی و آزادی و اختیار انسان باعث رواج گفتگوها در میان متکلمان، حکما و مفسران اسلامی و ارائه عقاید و آرائ متفاوتی شده است. این امر در تفاسیر کلامی از نمود بیشتری برخوردار است. در این میان فخررازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه برداشت های متفاوتی در این باره داشته اند؛ فخررازی با تکیه بر مبانی کلامی اشعری صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی و وقوع همه حوادث عالم را به دلیل تعلق قضا و قدر الهی امری حتمی و ضروری و تخلف از آن را محال دانسته و طباطبایی با استدلال به آیات و روایات و دلایل عقلی هیچ گونه ملازمه ای میان این دو قائل نیست. افزون بر این، اعتقاد یا عدم اعتقاد به مسائلی چون نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت در تفسیر، حجیت عقل در تفسیر و حسن و قبح عقلی، بخشی از دلایلی است که موجب برداشت های متفاوت فخررازی و طباطبایی از آیات مرتبط با مسأله مذکور شده است.
بررسی تطبیقی روش تفسیر روایی، در دو تفسیر طبری و ابن کثیر (جامع البیان و القرآن العظیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه تطبیقی بین اندیشه های متفکران در هر علمی یکی از عوامل فتح دریچه های علم به روی آیندگان است و علم تفسیر نیز از این قاعده مستثنی نیست از رهگذر این تطبیق ها، منشأ اصلی یک اندیشه و یا اثر پذیری یک مفسر از مفسر دیگر و هم چنین تحول موضوع های تفسیری آشکار می شود؛ لذا نویسندگان این نوشتار در پی آن هستند تا اثرپذیری روش دو مفسر، طبری و ابن کثیر از اهل سنت که هر دو مورخ و محدث بزرگی بوده اند را نسبت به هم بررسی کرده و تحول و گستردگی این تفسیرها در دو زمان مختلف را با هم مقایسه کنند. در این راستا دو تفسیر جامع البیان طبری و تفسیر قرآن العظیم ابن کثیر به لحاظ روش شناسی بررسی شده و ذیل پنج محور «احکام، اخلاقیات، عقاید، آیات ولایت محور و اسرائیلیات» مواضع آنها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته شده است که در ذیل برخی از این محورها دو مفسر دارای توافق و در بعضی دیگر دارای عدم توافق هستند.
شیوه تفسیر بیانی در «التفسیر البیانی»
حوزه های تخصصی:
وجود معانی عمیق در آیات قرآن، موجب می شود که برخی مفسران عصر کنونی بدون محدود کردن فهم قرآن در روش ها و نگاه مفسرین گذشته و با استفاده از شیوه های جدید، البته با مبنا قرار دادن اصول حاکم بر تفسیر قرآن، روز به روز به نتایج نو و گاه دقیق تری از قرآن دست یابند، یکی از این شیوه ها تفسیر بیانی است؛ در عصر حاضر بنت الشاطی با نامگذاری تفسیر خود به نام «التفسیرالبیانی» خواسته است تفاوت و تمایز روش خود را نسبت به تفاسیر ادبی گذشته نشان دهد؛ این مقاله در صدد معرفی شیوه های به کار رفته در این تفسیر است که مؤلف آن توانسته با بهره گیری از آن یافته های دقیق تری را در تفسیر چندین سوره پایانی از قرآن ارائه دهد. مؤلف در این تفسیر روش های منظمی را مبنای کار خود قرار داده؛ از جمله: ضرورت تفسیر قرآن به صورت موضوعی البته به سبک خاص خود با استقصای همه آیات مربوطه؛ بهره گیری از روایات سبب نزول صرفا با هدف شناخت فضای نزول آیات؛ تبیین دلالت الفاظ قرآن در محدوده فهم مردمان عصر نزول؛ محوریت سیاق در فهم نصوص قرآن؛ و معیار قراردادن متن قرآن در مباحث نحوی، اعرابی و بلاغی.
بررسی تآویل عرفانی تفسیر سهل تستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر تستری از منظر تاریخی به قرن سوم هجری باز می گردد که از نزدیک ترین تفاسیر قرآن به عصر نزول است. رنگ و لعاب عرفانی و نیز اشتمال آن بر جنبه های کلامی و ادبی از سوی دیگر بر اهمیت آن می افزاید. مهم ترین جنبه این تفسیر، صبغه عرفانی آن است که همواره عارفان و عالمان پس از او به آن توجه داشته اند و بر آنان تأثیر گذاشته است. تستری ضمن تأکید بر صبغه عرفانی، از حدیث و لغت نیز بهره برده است. او در کنار توجه به باطن و تأویل عرفانی آیات، و تمرکز بر آن، به مدد قواعد ادبی و احادیث نبوی، تفسیر ظاهری را نیز مغفول نگذاشته است. تأویلات تستری بدون قاعده و معیار نیست. استفاده های مکرر از نگاه انفسی در آیات آفاقی و نیز آیات ناظر به روابط بشری نشان از قاعده مندی این روش دارد. به دست دادن تبیین رحمانی و اخروی از آیات عذاب و آیات مربوط به دنیا از دیگر قواعد عرفانی است که وی از آن بهره برده است. استفاده از رویکرد موعظه ای در ذیل برخی آیات راجع به صبر، رضا و توکل و ... نیز از جمله رویکردهایی است که بعد از وی نیز دنبال شده است. این مقاله با نشان دادن ضابطه مندی تأویل عرفانی وی، در صدد به دست دادن معیارهایی در این زمینه است.
جایگاه تفسیر علمی و معیارهای آن در تفسیر نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که در قرآن کریم آیات فراوانی درباره هستی شناسی، طبیعت شناسی، زیست شناسی، پزشکی و خلقت انسان ها و موجودات وجود دارد، از همان آغاز نزول، قرآن محل گفتگوی دانشمندان و مفسران بوده است و هر یک تلاش نموده مقصود خداوند را در این آیات مشخص نمایند. بیشترین تلاش های تفسیری از قرن چهاردهم به بعد و پس از پیشرفت علوم در همه عرصه ها و مخصوصاً پس از مجادلات دامنه دار درباره تعارض علم و دین در میان دانشمندان مسلمان و بویژه مفسران قرآن دیده می شود. از جمله این مفسران آیت الله مکارم است که در تفسیر نمونه تلاش می کند تا به تبیین آیات علمی قرآن با روش صحیح بپردازد تا از این رهگذر اعجاز علمی قرآن را نیز ثابت نماید. ایشان با اعتقاد به اینکه قرآن کتاب هدایت و انسان سازی است و نه کتابی علمی، با توجه به معیارهایی به تبیین این گونه آیات می پردازد. برخی از مهم ترین معیارهای ایشان عبارتند از: تفسیر قرآن بر اساس علوم قطعی و بی توجهی به فرضیه ها؛ تفسیر قرآن بر اساس قواعد تفسیر؛ حقیقی دانستن زبان قرآن در آیات علمی؛ موافقت تفسیر آیات علمی با عقل؛ این مقاله پس از مطالعه کامل آیات علمی در تفسیر نمونه با هدف بررسی ژرف کاوانه جایگاه تفسیر علمی و تشخیص معیارهای صحیح آن در تفسیر نمونه سامان یافته است.
روش بهره گیری از روایات در تفسیر الفرقان
حوزه های تخصصی:
حجیّت روش تفسیری قرآن به قرآن با تأکید به روایات عرض در تفسیر تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های تفسیری که در عصر حاضر به سبب کوشش های علامه طباطبایی و پس از وی آیت الله جوادی آملی مورد توجه قرار گرفت، روش تفسیری قرآن به قرآن است. برای اثبات حجیّت این منهج تفسیری ادله متعددی نقل شده است. یکی از این ادله استناد به احادیث عرض است که در آن، قرآن میزان سنجشِ صحتِ روایات دانسته شده و لذا قرآن کریم در تبیین مراد خود بی نیاز از سنت تلقی شده است. با مراجعه به مجموع احادیث عرض و تشکیل خانواده حدیثی آن، آشکار می شود که این استدلال کاستی هایی دارد. این مقاله بر آن است که ابتدا به تبیین استناد مطرح شده بپردازد و سپس کاستی های آن را مورد بررسی قرار دهد. همچنین از آنجا که که آیت اللّه جوادی آملی از احیا گران معاصر این مکتب تفسیری به شمار می آید، این مقاله بر اساس آراء و نظریه های ایشان نگاشته شده است.
بررسی کارکرد روایات تفسیری در «متشابه القرآن» إبن شهرآشوب مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران و قرآن پژوهان «روایات تفسیری» را یکی از منابعِ مهم تفسیر دانسته و در شرح و تبیین آیات، بدان رجوع نموده اند. روایات تفسیری روایاتی هستند که به گونه ای در تبیین مفاد آیات قرآنی و مدالیل و مقاصد آن ها دخالت دارند. نوشتار پیش رو که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، در پی آن است تا با دقت در کتاب «متشابه القرآن» إبن شهرآشوب مازندرانی، ضمن شناسایی گونه های متنوع روایات تفسیری، مهم ترین کارکردها و کاربردهای آن ها را با استناد به برخی از نمونه ها، تحلیل و بررسی نماید. بررسی ها نشان می دهد: به رغم آنکه دامنه ی بهره گیری نویسنده از روایات تفسیری گسترده نبوده، اما وی سعی نموده است تا با روش های مختلف، از این گونه روایات جهت تبیین درست آیات و با هدف ارائة صحیحترین وجه تفسیری و بیان مقصود واقعی کلام وحی، استفاده نماید.
نقش و جایگاه عقل در تفسیر الجامع لأحکام القرآن قرطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرطبی، در دسته بندی تفاسیر، در گروه تفاسیر فقهی جای می گیرد و افزون بر مباحث فقهی مباحث گوناگون دیگری را نیز در خود جای داده است. یکی از موضوعات جالب توجه این تفسیر عقل است و جایگاه آن در سه حوزه فقهی، کلامی، و تفسیری قابل بررسی است. قرطبی در مقام نظر مجالی برای ورود عقل در حوزه های فقهی و کلامی نمی بیند، اما در عمل در مواردی به دلیل عقلی استناد کرده است. وی در حوزه قرآنی نقش پررنگی برای عقل در تفسیر قرآن قائل است. قرطبی در حوزه تفسیر با گشاده دستی نقش عقل در تفسیر را تبیین می کند و، با قبول تفسیر به رأی، عقل را منبعی مهم در تفسیر قرآن می داند و موافقان صرف تفسیر اثری را نقد و آن ها را تخطئه می کند. قرطبی روایات تفسیر به رأی را ناظر به دو دسته از مفسران می داند و، با قبول نقش عقل در تفسیر، در ذیل آیات به تعریف خود از عقل پرداخته است و بر اهمیت آن در تفسیر قرآن و ناکافی بودن اکتفای بر نقل تأکید دارد. مراد قرطبی از عقل طاعت الهی است و بر این اساس کسانی مانند کافران، که به طاعت الهی نمی پردازند، فاقد عقل اند. در این نوشتار درصدد بررسی تعریف عقل از دیدگاه قرطبی و نیز تبیین جایگاه آن در حوزه تفسیری هستیم.