وجود معانی عمیق در آیات قرآن، موجب می شود که برخی مفسران عصر کنونی بدون محدود کردن فهم قرآن در روش ها و نگاه مفسرین گذشته و با استفاده از شیوه های جدید، البته با مبنا قرار دادن اصول حاکم بر تفسیر قرآن، روز به روز به نتایج نو و گاه دقیق تری از قرآن دست یابند، یکی از این شیوه ها تفسیر بیانی است؛ در عصر حاضر بنت الشاطی با نامگذاری تفسیر خود به نام «التفسیرالبیانی» خواسته است تفاوت و تمایز روش خود را نسبت به تفاسیر ادبی گذشته نشان دهد؛ این مقاله در صدد معرفی شیوه های به کار رفته در این تفسیر است که مؤلف آن توانسته با بهره گیری از آن یافته های دقیق تری را در تفسیر چندین سوره پایانی از قرآن ارائه دهد. مؤلف در این تفسیر روش های منظمی را مبنای کار خود قرار داده؛ از جمله: ضرورت تفسیر قرآن به صورت موضوعی البته به سبک خاص خود با استقصای همه آیات مربوطه؛ بهره گیری از روایات سبب نزول صرفا با هدف شناخت فضای نزول آیات؛ تبیین دلالت الفاظ قرآن در محدوده فهم مردمان عصر نزول؛ محوریت سیاق در فهم نصوص قرآن؛ و معیار قراردادن متن قرآن در مباحث نحوی، اعرابی و بلاغی.
ابن عتایقى حلّى (متوفى 786 هجرى)، از دانشمندان قرن هشتم حِلّه و صاحب آثار فراوانى است که بیشتر آنها تاکنون چاپ نشده است. یکى از آثار چاپ نشده او، خلاصه اى است که از تفسیر علىّبن ابراهیم قمى (دانشمند شیعى قرن چهارم هجرى) فراهم آورده و نزدیک به یکصد و پنجاه مورد تعلیقه بر آن افزوده است. در این گفتار، 24 تعلیقه ابن عتایقى در مباحث کلامى براساس دو نسخه خطى از تفسیر مزبور آمده است.
شیخ طوسی در تفسیر التبیان، صاحب نظرات و آراء ویژه تفسیری و قرآنی است. این پژوهش بر آن است، تلاشها و اجتهادهای ایشان را در دریافت معناشناسی واج و نشانه شناختی تغییر صامت و مصوّت در ایفای معنا، به تصویر بکشد. برای این منظور، موارد قابل توجهی از استنباطها و فهم ظریف ایشان در این خصوص شناسایی، بررسی و تبیین، و یافته ها به روش توصیفی تحلیلی ارائه شده است. در این بررسی، مشخص گردید اندیشمندان و علمای اسلامی، نبوغ و ذکاوت فراوانی در این خصوص داشته اند و با وجود نوپیدا بودن علم «واج شناسی»، اما نشانه شناختیهای قابل توجهی در تفاسیر قرآن کریم در سده های اولیه اسلامی می توان یافت که تفسیر التبیان شیخ طوسی، مصداقی بارز و شاهدی محکم بر این مدعا است.