فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۲٬۱۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
ابن سینا معتقد است که واجب الوجود در آفرینش عالَم هستی به دنبال غرضی نیست. وی در کتاب اشارات که جزو آخرین تألیفات فلسفی او به شمار می آید بر این مطلب پافشاری می کند که نباید در کارهای واجب الوجود هیچ حُسن یا اولویتی مدنظر باشد؛ زیرا هر فاعلی که برای به دست آوردن حُسن یا اولویتی، فعلی را انجام دهد، ازنظر ذات و صفات کامل نیست، بلکه چنین موجودی ناقص بوده، به دلیل همین نقصان نمی تواند واجب الوجود باشد.
ابن سینا بر آن است که مَلِک و شاهِ حقیقی هیچ نیازی در وجودش نیست، اما همگان به او محتاج اند و فعل او «جودِ» به معنای حقیقی است و در آن هیچ غرض و غایتی نیست؛ زیرا آنجایی که غرض درکار باشد، مسلّماً اولویتی برای فاعلِ آن لحاظ شده است، به بیان دیگر، از آنجا که واجب الوجود غنی بالذّات است، بر اثر غنای ذاتی او هیچ چیزی نمی تواند هدف و غرضِ ذات حق باشد؛ زیرا داشتنِ غرض با غنا و بی نیازی واجب در تضاد است؛ ازاین رو، حتی کارهای نیک جهان را نیز نمی توان به مثابة غرض برای واجب الوجود برشمرد، بلکه منشأ صدورِ عالَمِ هستی عنایتِ الهی است؛ یعنی ظهور نظام کلی جهان آفرینش با همة جزئیات و با اوقات و نظام شایسته آن، در علم أَزَلی واجب الوجود، سببِ افاضه این نظام با همان ترتیب و تفصیلِ معقولِ خود ازسوی ذاتِ حضرت حق می شود، پس با اینکه واجب الوجود فاعلِ مختار است، فاعلیتِ او از نوع فاعلِ بالعنایة می باشد.
جایگاه گرایش هاى فطرى در تعلیم و تربیت اسلامى از منظر علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
کنکاش «فطرت» به عنوان یکى از بنیادى ترین مباحث فلسفه تربیت اسلامى، همواره مورد توجه علامه طباطبائى بوده است. هدف این پژوهش این است که با پذیرفتن «فطرت» به عنوان تقریر دینى از سرشت مشترک انسان و نقش عمده آن در قلمرو ارکان تعلیم و تربیت اسلامى، تصویرى از گرایش هاى فطرى مؤثر در تعلیم و تربیت را با بهره گیرى از آراء این فیلسوف معاصر، ارائه نماید. روش پژوهش توصیفى تحلیلى بوده و به منظور گردآورى داده هاى لازم براى نیل به اهداف پژوهش، منابع موجود و مرتبط با استفاده از فرم هاى فیش بردارى از منابع، جمع آورى و با شیوه هاى کیفى مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از بررسى آراء علامه طباطبائى به دست آمد که ایشان گرایش هاى فطرى را در چهار حیطه ادراکى، الهى، اختیار و توانمندى عمل تقسیم بندى نموده است. این گرایش ها، توانمندى هایى هستند که به شکل گیرى نظام تعلیم و تربیت منطبق با آموزه هاى اسلامى که تضمین کننده سعادت انسان و تسهیل کننده فرایند دستیابى به حیات طیبه است، کمک مى نمایند.
ماده طبیعى در حکمت سینوى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ماده به منزله موضوعى مشترک براى علم و فلسفه، کانون بررسى و تحلیل قرار مى گیرد. در این مسیر، نخست به آراى برخى از فلاسفه و صاحب نظران متقدم و متأخر درباره ماده اشاره، و سپس ماده در مفاهیم ماده اولیه، ماده ثانویه و ماده تجربى و نسبت آنها با یکدیگر تحلیل مى شود. مفهوم ماده در فلسفه اسلامى طى سده هاى متمادى تغییرى نکرده و یافته هاى شگرف علمى در این باره، فیلسوفان مسلمان را متأثر و به روز نساخته است. در نتیجه این تعاریف هیچ گونه ربط و نسبتى با ماده مورد مطالعه علوم تجربى ندارد. در این مقاله نشان داده مى شود که چنانچه از منظر جدیدترى به ماده در فلسفه اسلامى بنگریم، مى توانیم ارتباط مناسبى میان ماده برهانى در فلسفه اسلامى و ماده تجربى در دانش جدید بیابیم.
بررسى برهان صدیقین صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معیار برهان صدیقین از نگاه صدرالمتألهین این است که از اصل وجود آغاز شود. چیزى غیر از واجب تعالى اصل وجود نیست. بنابراین در این برهان استدلال از ذات به ذات صورت مى گیرد. گرچه ظاهر این تعبیر مصادره به مطلوب است، در واقع چنین نیست؛ زیرا پس از نظر به اصل وجود مى فهمیم که اصل وجود با واجب یکى است و استدلال از ذات به ذات صورت گرفته است؛ نه اینکه از قبل، وجود واجب مفروض باشد تا مستلزم تناقض و مصادره گردد. این استدلال، برهان «لمّ» نیست، چون واجب علت و سببى ندارد تا مشمول ملاک این گونه براهین شود. این در صورتى است که معیار «لمّیت» را علیت خارجى بدانیم. ازاین رو مى توان آن را برهان شبه «لمّ» دانست؛ از این جهت که افاده یقین مى کند. همچنین مى توان از راه تعمیم برهان «لمّى» به علیت هاى تحلیلى، این برهان را نیز «لمّى» دانست و ازآنجاکه علیت تحلیلى نیز علیت حقیقى است، «لمّ» بودن آن نیز حقیقى خواهد بود.
شناخت حضوری و ساختار اتحادی؛ مبانی و دیدگاه صدرالمتألهین در باب ماهیت معرفت عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین با توجه به اصالت و تشکیک وجود، وحدت شخصیه عرفانی، حرکت جوهری و اشتدادی نفس، بازگشت همه علوم به علم حضوری و لزوم اتحاد عقل و عاقل و معقول، معتقد است انسان از طریق حرکت جوهری با ارتقا در مراتب عقل عملی و افزودن علوم خود و اتحاد با آنها، از نظر وجودی به تدریج و تشکیک، اشتداد می یابد و با متعلَّق خارجی علوم حقیقی خود متحد می گردد و بدین سان به اولین مراتب معرفت عرفانی دست پیدا می کند که با اتحاد جزئی انسان با برخی از وجوه وجودی عقل فعال (برخی صور موجود در آن) تحقق می یابد و به تدریج تا اتحاد کامل با تمام صور و شئون موجود در عقل فعال پیش می رود که در این حال، در عینِ بهره مندی هر دو وجود (نفس و عقل فعال) از ذات فی نفسه خود، از جهتی که هویت ارتباطیِ عقل فعال است، با یکدیگر متحد گشته، از یک رتبه وجودی برخوردار می شوند. در مقامات فنائی، با اضمحلال کامل تعین اولیه فرد سالک و شهود وحدت شخصیه عرفانی در آن مقام، معرفت عرفانی در این مرتبه، به معنای وحدت کامل عارف با معروف خود (وحدت شخصیه) و دارای ساختار تک وجهی (متشکل از معلوم فقط یا علم فقط) خواهد بود. این دیدگاه صدرا با پیشینه این بحث در فلسفه اسلامی، در تقابل است و وی در این زمینه، متأثر از ابن عربی و اَتباع وی است.
تبیین منطقی وحدت گرایانه حکمت متعالیه از عدالت قرآنی (با تأکید بر آیه 25 سوره حدید)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله سه وجه قرآنی، حکمی و منطقی دارد و از این جهت، مقاله ای میان رشته ای محسوب می شود. در وجه قرآنی ضمن تأکید بر موردپژوهی آیه 25 سوره حدید، نتیجه احصای کامل آیات قرآن که شامل واژه های قسط و عدل و مشتقات آنها هستند، مورد بهره برداری قرار گرفته است. از جهت حکمی، رویکرد وحدت گرایانه صدرالمتألهین شیرازی نسبت به مراتب هستی مبنای پژوهش می باشد. وجه منطقی پژوهش نیز بر اساس دستگاه فازی تبیین شده است. در حکمت متعالیه کامل ترین ظهور نفس انسانی آن گاه تحقق می یابد که ملکه عدل میان همه قوا و شؤون آن برقرار باشد. ازاین رو نفس انسان کامل رکن رکین صورت باطنی اش عدل است. این یافته های حکمی-تفسیری تبیین های منطقی متناسب طلب می کنند. منطق ارسطویی سینوی قدرت تبیین کنندگی این بخش از یافته های حکمت متعالیه و آرای تفسیری متناظر با آنها را ندارد. بدین جهت باید کاستی های این منطق را یا با تکمیل و ترمیم جبران نمود، و یا به منطق های توسعه یافته و جایگزین جدید اندیشید. در این مقاله از دستگاه فازی، خوانشی اصلاح شده برای تبیین مناسب منطقی حقیقت مجرد مادی نفس مطرح شده است؛ به وجهی که به ام القضایا در حکمت متعالیه (یعنی استحاله اجتماع نقیضین) نیز آسیبی وارد نشود.
بررسی انتقادی جنس انگاری جوهر در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی این مسأله می پردازد که آیا مفهوم جوهر، جنس و مقوم انواع جوهری است یا آنکه مفهومی انتزاعی و غیر ماهوی است؟ غالب حکیمان مسلمان از جنسیت جوهر دفاع کرده اند و تعداد اندکی که فخر رازی در صدر آنهاست قائلند که جوهر جنس و مقوم انواع جوهری نیست. ملاصدرا مدافع جنس بودن جوهر است و ادله منکرین را به نحو گسترده مورد نقد قرار داده است. در این نوشته نخست اهم ادلة منکرین جنسیت جوهر را گزارش می کنیم. سپس نقدهای صدرا بریکایک آنها را مورد بررسی قرارداده و نشان خواهیم داد که نقدهای حکیم نه تنها از قوت آن ادله نکاسته، بلکه در جای جای، ناخواسته مدعای منکرین را تقویت نموده است. در گام بعد دو دلیل بر اثبات جنسیت جوهر -یکی از صدرا و دیگری از علامه طباطبایی- گزارش شده آنگاه مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته اند، در نهایت بیان شده است که نظریة جنس بودن جوهر هیچ دلیل مستحکمی ندارد. حال آنکه بر نفی جنسیت جوهر ادله قابل اعتنایی وجود دارد. در پایان به این نکته پرداخته ایم که نفی جنسیت جوهر پیامد های فلسفی مثبتی خواهد داشت که سه مورد از آنها را مورد بررسی قرار داده ایم: الف- مقوله بندی جدید از جواهر. ب- رفع ابهام از جوهریت نفس وسایر بسائط. ج- رفع ابهام از جوهریت واجب تعالی.
آشنایی با حوزه فلسفی عرفانی تهران
حوزه های تخصصی:
نسبت معرفت آرمانی با معرفت دینی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در پی آن است تا به این مسئله پاسخ گوید که چه نسبتی میان معرفت آرمانی و معرفت دینی وجود دارد. برای این منظور مباحث گوناگون و پراکنده ملاصدرا در باب علم، عالم و معلوم در چارچوبی منظم بازسازی شده است. در این بازسازی منظم، علاوه بر این که جزئیات جدیدی از نظر ملاصدرا مطرح می شود، با نگاه جدیدی از ملاصدرا مواجه می شویم که نتیجه و حاصل بررسی علم، عالم و معلوم آرمانی از منظر اوست. به نظر می رسد او در این مباحث در پی نزدیک کردن معرفت فلسفی به معرفت دینی بوده و درنهایت این دو را دو روی یک سکه به شمار آورده است و با مباحثی که در این باره مطرح کرده ما را به استنباط این مطلب رهنمون نموده است که گوهر دین چیزی جز حکمت نیست و مابقی امور صرفاً صدفی جهت حفاظت از این گوهر گرانبها است.