فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۳٬۹۵۱ مورد.
حکمت به روایت حکیم
در الهیات بین ابن سینا و ابن رشد
حوزه های تخصصی:
حل شبهه تعارض آفرینی مفهوم «بی رویت» در تعریف سنتی اخلاق بر اساس الگوی چهار مؤلفه ای اخلاق ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق در تعریف سنتی، ملکات نفسانی دانسته می شود که سبب صدور فعل «بدون رویت» یعنی بدون نیاز به فکر، سنجش و درنگ می شود. قید «بی رویت» این پندار را به میان می آورد که رفتار اخلاقی، امر اختیاری و سنجیده نیست. در حالی که براساس آموزه های اسلام و نیز براساس دیدگاه متفکران مسلمان و مغرب زمین، سنجش و تفکر، مقوم فعل اخلاقی تلقی می شود. بررسی شبهه تعارض میان قید «بی رویت» و ابتناء رفتار اخلاقی بر تفکر و رفع آن بر اساس الگوی چهارمؤلفه ای مسأله نوشتار حاضر است که با روش تحلیلی- منطقی به آن پرداخته شده است. دراین پژوهش با توجه به الگوی چهار مؤلفه ای که در آن، رفتار اخلاقی، حداقل مبتنی بر فرایندهای حساسیت اخلاقی، قضاوت اخلاقی، انگیزش اخلاقی، و منش اخلاقی دانسته می شود، بی رویت بودن به معنای سهولت در اراده و عدم تردید در اقدام به دو فرایند سوم و چهارم دخیل در رفتار اخلاقی قابل انتساب است. البته بی رویت بودن به معنای عدم تأمل و تفکر به فرایند اول و دوم دخیل در رفتار اخلاقی منسوب نمی شود؛ بلکه در مراحلی از بروز یک رفتاراخلاقی باعث صدور بی رویت می گردد و نه در همه مراحل و هیچ رفتار اخلاقی بدون تأمل و سنجش قابل تصور نیست.
فلسفه اخص
حوزه های تخصصی:
ملی گرایی باستان گرا و بحران در هویت انسان ایرانی؛ بازخوانی پاسخ مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات صورت گرفته در غرب منجر به بروز شکاف و فاصله بسیار بین غرب و سایر کشورها - به ویژه کشورهای حوزه تمدن اسلامی - شد که نخستین بار در شکست های نظامی خود را نشان داد. نخبگان فکری این جوامع در مقام تبیین علل عقب ماندگی و نحوه جبران آن، رویکردهای متفاوتی در پیش گرفتند. در تاریخ معاصر ایران، در میان برخی از روشنفکران اواخر دوره قاجاریه، نوعی از ملی گرایی باستان گرا شکل گرفت که اسلام را از عوامل اصلی عقب ماندگی و از بین برنده مجد و عظمت ایران می دانست. این شکل از ملی گرایی در دوره پهلوی به مرامی رسمی تبدیل شد. به نظر می رسد این تلقی از ملی گرایی، به ظهور بحران دوگانگی هویت ملی و دینی ایرانیان انجامید و بسیاری از اندیشمندان ایرانی را به فکر چاره برای حل این مسئله واداشت. این مقاله بر آن است تا با بررسی اندیشه های مرتضی مطهری به واکنش و راه حل این متفکر معاصر در پاسخ به بحران هویت ایرانیان بپردازد. لذا ابتدا عوامل مطرح شدن پرسش از هویت انسان ایرانی را می کاود و در ادامه پاسخ مطهری به این بحران را بررسی می کند.
تأملی در ماهیت خدای دکارتی از دیدگاه فلسفه اسلامی (1)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا و اندیشه های عرفانی او
حوزه های تخصصی:
تأملی در حدوث جسمانی نفس
بحثی در عقاید فلسفی ابن سینا - علم برین -ارزش و منفعت آن
حوزه های تخصصی:
تکامل و صیرورت نفس در پرتو تخلق به آموزه های اخلاقی با تکیه بر آراء صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگاره تاثیر «حکمت عملی و اخلاق» در تکامل نفس، علاوه از اهمیَت فوق العاده اش در نیل به «مرتبه فوق تجرد عقلی» در حکمت ملاصدرا، از ترابط میان این دو رهیافت نزد وی خبر می دهد. توجَه به اندیشه های فلسفی صدرالمتألهین شیرازی هم چون «جسمانیة الحدوث بودن نفس، حرکت جوهری، تشکیک مراتب نفس و اتحاد عاقل به معقول»، که نقطه عزیمت پژوهش حاضر و مدخل آن نیز بشمار می روند، تاثیر بسزایی در طرح، درک و چگونگی تجرد نفس از ماهیت و فوق تجرد عقلی دارد. هم چنین در نظرگاه وی، التزام به حکمت عملی در کنار حکمت نظری، به منزله بال هایی برای عروج انسان تا مرتبه فوق تجرد هستند که وی را در مسیر قدس حقیقی و اتصال به عالم علوی همراهی نموده و او را کتاب علوی الهی می نمایند. از منظر ملاصدرا هر دو قسم حکمت دارای نتیجه واحدی هستند، بدین بیان که علیرغم برتری حکمت نظری بر حکمت عملی نزد وی، ملاصدرا غایت حکمت عملی را همان هدف از حکمت نظری، بلکه مکمل آن بر شمرده و آن را « سعادت انسان در دارین و تشبّه نفس به الله » معرفی می نماید. پس اگر سخن ملاصدرا مبنی بر تشبّه نفس به الله در جریان تهذیب اخلاقی دینی را با سخن دیگر وی مبنی بر اینکه «خداوند انسان را در ذات و صفات و افعال بر مثال خود آفریده است» - که این سخن مبتنی بر تشبّه ساختار وجودی انسان به حق متعال می باشد - جمع نماییم، می توان بیان کرد که از نظر وی التزام نفس بر علوم و ادراکات مکتسبه و نیز تهذیب اخلاقی، مسبب ترقَی نفس به مرتبه فوق تجرد عقلی می گردد.
دوانی و مکتب اشراق
قضا و قدر در آثار آیت الله میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسنده پس از مروری گذرا بر نظریات ابن سینا و ملاصدرا و سهروردی در مورد قضا و قدر، به تفصیل در مورد آراء میرزا مهدی اصفهانی سخن می گوید. اصفهانی در سخنان خود، درباره معنای کلمة قدریّه در روایات و اشکال ""ترجیح بلا مرجّح"" و بداء توضیحاتی ارائه کرده است.