فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۰۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
نوآوریهای نیما محدود به وزن و قالب و قافیه نیست. زبان شعر او نیز تازه است. وی تا آنجا که میتواند، زبان شعر را ساده می سازد و آن را به زبان نثر و نمایش نزدیکتر میگرداند. پرداختن به طبیعت و به کارگیری عناصر طبیعی و و بهره گیری از مفاهیم نمادین آنها در آفرینش تصاویر شعری نیز موجب محسوس تر و ملموس تر شدن اندیشه و احساس او میگردد. هرچه در شعر نیما هست ، طبیعی و از تحمیل و تکلف به دوراست. کلماتی که در شعر خود به کار میبرد یا تخیلی که آن را به تصویر میکشد ، غالباً با انگیزه ها و شور و شوق شاعرانه او متناسب است. زبانی زنده و خلاق که حقیقت مفهوم ذهنی شاعر را یکراست و آنچنان که هست، به ذهن هوشیار خواننده انتقال میدهد. وی سخنی را میپسندد که برخاسته از دل و جوشیده از جان باشد. او شعر را جدا از شاعر نمیداند و آن را جزئی از زندگانی میشمارد ، بنابراین زبان شعر او به زبان مردمان عادی نزدیکتراست. البته پرداختن به مسائل اجتماعی و بیان مفاهیم و مضامین مربوط بدان نیز از این لحاظ بیتاثیر نیست. توسل به شیوه تمثیل، حکایت پردازی و روایتگری نیز نزدیکی بیش از اندازه او به فرهنگ و زبان عامه را نشان میدهد. وی زیبایی را در سادگی میجوید. از پیچیدگیهای زبانی بیزار است و آن را نوعی انحراف میداند. سادگی زبان شعر نیما در نمونه های غنایی او مشهودتر است. حتی در سخنان بسیار عادی نیز روح شاعرانگی میدمد و بدانها زندگانی دوباره میبخشد. از این رو، دنیایی که در شعر خود میآفریند، آکنده از لطافت، طراوت، زیبایی و آکنده از زندگی است.
بررسی سمبولیسم اجتماعی در سروده های دهه ی سی مهدی اخوان ثالث با تکیه بر کودتای 28مرداد سال1332(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودتای28 مرداد1332تأثیرگذارترین رویداد تاریخ معاصر است که بر ذهن و زبان و بیان شاعران تأثیرات آشکار به جا گذاشت. مهدی اخوان ثالث از نوپردازان معاصر است که شعرش آیینه ی تمام نمای تجلّی این رویداد و پیامدهای آن در جامعه ی ایران است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، چگونگی انعکاس پیامدهای کودتا را در سروده های پس از کودتا تا1340مهدی اخوان ثالث بررسی کرده است.
نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که اخوان ثالث با بهره گیری از وزن و بحر عروضی مناسب، جمله های کوتاه، تکرار فعل ها، استفاده از قیدهای کثرت، شک و تردید و افعال منفی، پیامدهایی نظیر سقوط دولت مصدّق، زندان، اعدام، کشتار و پناه بردن به افیون و باده را با زبانی نمادین و با رویکردی اجتماعی و نو در سروده های خود نشان داده است.
نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که اخوان ثالث با بهره گیری از وزن و بحر عروضی مناسب، جمله های کوتاه، تکرار فعل ها، استفاده از قیدهای کثرت، شک و تردید و افعال منفی، پیامدهایی نظیر سقوط دولت مصدّق، زندان، اعدام، کشتار و پناه بردن به افیون و باده را با زبانی نمادین و با رویکردی اجتماعی و نو در سروده های خود نشان داده است.
تن من یا تن مردم، همه را با تن من ساخته اند
منبع:
گلستانه ۱۳۷۸ شماره ۵ و ۶
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی نظریة گفت وگویی نیما یوشیج و میخاییل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مکالمه گرایی» بنیان نظریة نیماست که از آن به «روایت نمایشی» تعبیر می کند. اما اصطلاح مکالمه گرایی با نظریة منطق گفت وگویی میخاییل باختین مطرح می شود. او این اصطلاح را در برابر تک آوایی در ادبیات و هنر مطرح می کند؛ از نظر او شعر تک صدایی را نمایندگی می کند و نثر، به ویژه رمان، عرصة چندصدایی است. از این رو، رمان عالی ترین نوع بیان ادبی است. با بررسی نظریات نیما که اغلب در قالب نامه بیان می شود، تلاش نیما در نزدیک ساختن شعر به نثر و به ویژه داستان نیز در همین راستا ارزیابی می شود. او نیز به سان باختین، داستان را عرصة حضور صداهای گوناگون می داند، از این رو فرم شعر را به گفتة خودش به مدل «وصفی و روایی» تبدیل می کند و از تحت سلطة اقتدار «من» بیرون می کشد. بدین ترتیب، تخیل مکالمه ای را در شعر عینیت می بخشد.
این مقاله در بخش مبانی نظری، با تشریح نظریة مکالمه ای باختین به تبیین مفاهیم بنیانی نظریة او همچون مکالمه، دگرمفهومی، دیگربودگی، سخن تک آوا، و چندآوا می پردازد و سپس با انطباق نظریة نیما با او، به این نتیجه می رسد که نیما نیز هم زمان با باختین، نظریة مکالمه در شعر را مطرح می کند و مهم ترین دستاورد او در شعر، حرکت از سوی شعر ذهنی و تک صدا، به سوی شعر عینی و چندصداست.
دغدغه های نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرحی که «نیمایوشیج» از «شاعری» ارائه می داد، یک طرح انتزاعی، آکادمیک و گسسته از زندگی و زمانه ی او نبود،بلکه طرح زندگی و گزارش احساسات،آرزوها،وآرمان های مردم معاصرخود بود و از این چشم انداز با سنت های شاعرانه ی سرزمین او هیچ گونه همانندی نداشت!
پیش از نیما، شیوه های سنتی شعر فارسی «شاعری کردن» را از پیوند با زندگی و واقعیت های دردناک آن دور کرده بود و آن را در قرنطینه و قُرق «قدرت های سیاسی» یا «سرمستی های صوفیانه» یا «عشق های آتشناک» و یا «دغدغه های خصوصی شاعران» درآورده بود. یعنی شعر کهن ما بر روی چهار استوانه ی اصلی بالا رفته بود و اندیشه های شاعرانه در پیرامون این چهار محور می چرخید:
«ممدوح»،«معبود» «معشوق»، و «خودِ» شاعر. در روزگار نیما نیز موجه ترین تفسیرهای شاعری، شعر را وسیله ی تبیین احساسات و عاطفه ی درونی شاعر و یا به تعبیر روشــن تر آزهـــای رنگارنگ او می خواندند، و آن را از ورود درعرصه های زندگی اجتماعی منع کرده بودند! هنر بزرگ نیما فرو ریختن این استوانه های دیرپای شعر فارسی و دادن جای آنها به انسان روزگار خود بود.
و کتابی که در آن باد نمی آید : نقدی بر کتاب نقد شعر سهراب سپهری
منبع:
کیان ۱۳۷۱ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
انعکاس فرهنگ و ادب کلاسیک در شعر محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمّدرضا شفیعی کدکنی (م. سرشک) از شاعران معاصر ماست که هم در حوزه نقد و تصحیح متون هم در حوزه شعر و شاعری و تحقیقات ادبی دستی توانا دارد. توغّل او در میراث شعری و فرهنگی و تنوّع مطالعات او سبب شده است که در شعر او حضور گذشته را در حال ملاحظه کنیم. مجموعه این میراث و مطالعات مختلف- که ساختار ذهنی او را شکل داده و اندوخته ذهنی وی را غنا بخشیده است- آگاه و ناآگاه در شعر او متجلّی است. این نوشته تنها عهده دار نشان دادن بخشی از این تجلّی در حوزه تصویر و کنایات و عبارات و مضامین است که در میراث گذشتگان و گهگاه در شعر بعضی از معاصران نیز به کار رفته است.
من بر آن عاشقم که رونده ست
حوزه های تخصصی:
معرفی - نقد/ بوطیقای شعر نو (نگاهی دیگر به نظریه و شعر نیما یوشیج)
منبع:
پاییز ۱۳۸۵ شماره ۴۹
حوزه های تخصصی:
نگاهی به مهم ترین گونه های هنجار گریزی زبانی در شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند شعر نو و محورهای آن
حوزه های تخصصی:
از زمان سرایش«افسانه» اثر وزین نیما (1301 ش.) تا کنون شعر نو در انواع و سبکهایی خاص همواره مسیر هایی متفاوت را پیموده است. شاید به جرات بتوان اذعان کرد که بیشتر این مسیرها از روند اصلی و هدف وجودی شعر فاصله گرفته و همواره در تنگناهای گوناگونی قرار گرفته است.
اگرچه در ادب امروزین، نیما را پدر شعر نو فارسی نامیده اند، اما به نظر می رسد وی نتوانست به اوج قله های این بدعت تازه دست یابد و پس از او کسان دیگری به این جایگاه دست یافتند؛ اما از این زمان به بعد مشاهده می شود که بسیاری از شاعران یا شاعرنمایان به تمسخر یا از روی عشق و علاقه راه هایی را در بیان احساسات خویش پیمودند که درخور نقد و بررسی و بازبینی است. از این رهگذر، شعر هایی چون شعر نو، شعر سپید، شعرحجم،طرح و... پدید آمد. در حقیقت بسیاری از این بدیع سرایان که می خواستند طرحی نو درافکنند، با ادبیات هزار ساله زبان فارسی بیگانه بودند و تنها قالب و فرم این طرح نو را می دیدند؛ اما غافل از آنکه بخش اعظم این هنر، برخلاف هنر هایی، چون نقاشی، موسیقی و...، زبان و قواعد به هم پیچیده زبانی است که بدانها نمی توان بی توجه بود؛ در این میان، کسانی موفق و پیروز شدند که با توجه به آن پشتوانه زبانی، بیانی رسا، شیوا و گیرا داشتند. نیز باید گفت در این نوع شعر قله ها برخلاف شعر کلاسیک انگشت شمارند.
نیما یوشیج: توازی شعر و داستان و نمایش در تئوری و سرایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر اثر نمایشی هستی و بنیان خویش را بر عناصری بنا می نهد که شدت و ضعف هر یک از این عناصر صرف نظر از تأثیر در مانایی و ماندگاری اثر را در آمد و شدی هنری، میان داستان و نمایش شناور می سازند. این عناصر شامل شخصیت، زمان و مکان، گفت وگو، و... هستند.
نیما یوشیج، در پی گذار از مؤلفه های سنت در شعر گذشته، عناصر نمایشی داستانی را برای گسترش و وسعت بخشیدن به دامنه توصیفی شعر و جولان اندیشه شاعر، به ساحت شعر وارد کرد. وی در تداوم همین راه «افسانه» را، که نمودار نگرش نوینی در عرصه ادبیات بود، سرود.
این پژوهش در آغاز به بازخوانی و استخراج نظریه های نیما یوشیج درباره چیستی و چگونگی حضور عناصر نمایشی داستانی در شعر، در آثار منثور نیما، می پردازد. آن گاه همة موارد یاد شده به صورت عملی در مجموعه اشعار نیما جست وجو و بررسی و تبیین می شود، تا از این رهگذر میزان و چگونگی به کارگیری این عناصر در اشعار او نشان داده شود.
بر اساس آمار به دست آمده از اشعار نیما میزان به کارگیری عناصر نمایشی در این شعرها، به طور تقریبی از این قرار است: طرح 68 درصد، شخصیت 5/46 درصد، گفت وگو 50 درصد، زمان 57 درصد، و مکان 57 درصد. بر همین اساس می توان گفت همه اشعار نیما از تئوری های او پیروی نمی کنند.