این مقاله، دو مسالة اصلی دارد: نخست برای تعیین جایگاه شعر سنایی در تکوین لغت نامه دهخدا به بررسی زبانی شاهد مثال هایی پرداخته ایم که مؤلفان لغت نامه از شعر سنایی انتخاب کرده اند. در این میان موارد زیادی یافت شد که شعر سنایی تنها شاهد مثال است و وجود یک کلمه یا تعبیر کاملاً وابسته به شعر سنایی است. در این بخش هم کلمات و ترکیبات زبان رسمی وجود دارد و هم کلماتی که مربوط به جغرافیای خیال هستند و به احتمال زیاد برساختة خود سنایی اند. علاوه بر این، برخی اشعار سنایی در لغت نامه به عنوان نخستین شاهد مثال ثبت شده اند. از آنجا که مؤلفان لغت نامه در ثبت شاهد مثال ها غالباً ترتیب تاریخی را رعایت کرده اند، این موارد هم جایگاه شعر سنایی را در تکوین لغت نامه آشکار می کند. دیگر شاهد مثال های سنایی در لغت نامه نیز به حیث کمیت و کیفیت اهمیت خاص خود را دارند. مسألة دوم مقاله، مقایسة نسخه شناسانه شاهد مثال های لغت نامه با نسخة خطی نویافته ای از حدیقه است که در دسترس مصححان قدیمی حدیقه و یا مؤلفان لغت نامه قرار نداشته است. این مقایسه نشان می دهد که اصلاح شاهد مثال های موجود در لغت نامه بر اساس چاپ های جدید تا چه میزان ضروری است.
در سال 1375 که مامور تدریس در دانشگاه داکا ”بنگلادش“ بودم، در نسخه های خطی آن دانشگاه به فرهنگ قرآنی کوچکی به نام ”مستخلص المعانی“ برخوردم که دو نسخه از آن در کتابخانه ”بنکی پور“ هند و ”ایندیا آفیس“ انگلستان وجود دارد. چیزی که بیش از همه در این فرهنگ جالب توجه است، وجود واژه های کهن فارسی است تا جایی که کهنگی آن را تا قرن پنج و شش پیش می برد.
کتاب از نویسنده ای ناشناس است که از خود با واژه «ضعیف» یاد می کند و انگیزیه پرداختن به آن را خواهش دوستان (غیر عرب زبان) که به علت غفلت در دوره جوانی به علوم دینی نپرداخته و نیازمند مطالعه در کلام آسمانی بودند، بیان می کند.
معانی قرآنی با کلماتی موجز و غیرمکرر از انتهای قرآن یعنی از سوره «الحمد و قل اعوذ برب الناس» آغاز و به سوره «بقره» پایان می پذیرد.