فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۹۶۲ مورد.
راوی بوف کور، رانه مرگ و شکاف در نظم نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظم نمادین ساحت مرگ ابژه هاست. دال و نماد با مرگ گره خورده اند. با طلوع دال ها، مدلول ها غروب می کنند و خرسندی های پیشانمادین از زندگی بشر رخت برمی بندند و نگاه سنگین و خیره ای بر زندگی حاکم می گردد که سوژه را از ذاتی ترین بخش وجودی خود محروم می کند. اما نظم نمادین خود پیرامون یک هسته تروماتیک برساخته شده است؛ پیرامون چیزی که از نمادینه شدن می گریزد. رانه مرگ در روان کاوی نوفرویدی لاکان عنصری است انقلابی که نظم نمادین را مختل می کند. بوف کور رانه مرگ است؛ نظم نمادین در بوف کور به دیده تردید می نگرد. راوی بوف کور مازادی است که تن به دام دال های نظم نمادین نمی سپارد. بوگام داسی، دختر اثیری و لکاته استعاره و تجسمی از خوشی هایی هستند که در نظم نمادین از راوی دریغ شده اند. این فقدان و محرومیت راوی را به جستجو و تکرار خوشی ها و ابژه های از دست رفته برمی انگیزد. این مقاله تلاش می کند با استفاده از تلقی ژاک لاکان از رانه مرگ، اصرار راوی بوف کور را در شکستن ممنوعیت های نظم نمادین مورد بررسی قرار دهد تا نشان دهد که بوف کور برخلاف نظر بعضی از منتقدان اثری منفعل نیست.
نقدی بر یک نقد ( نقد گلشیری بر کلیدر دولت آبادی )
حوزه های تخصصی:
نام ها و سایه ها در پرده ابهام (نقدی بر رمان نام ها و سایه ها ، نوشته محمدرحیم اخوت)
حوزه های تخصصی:
نقد کتاب پسامدرنیسم در ادبیات داستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پاره ای از کشورهای جهان، اواخر نیمة دوم قرن بیستم تا عصر حاضر با عنوان دورة پسا مدرن نام گذاری شده است. این نام گذاری سبب شد که فرهنگ، هنر، دانش، و کنش های اجتماعی این دوران در این جوامع، همواره با صفت پسا مدرن تلازم یابد. از این رو و به طریق اولی، ادبیات این عهد نیز با این صفت همراه شد و هریک از منتقدان و فیلسوفان غربی، ویژگی هایی برای ادبیات این دوره تعریف کردند. مقالة حاضر، ضمن بررسی این ویژگی ها، به نقد کتاب پسامدرنیسم در ادبیات داستانی ایران، نوشتة منصوره تدینی می پردازد و فراز و نشیب و کفایت سخنِ علمی این کتاب را بررسی می کند.
جمال زاده، منتقد ادبی (تحلیل نگرش انتقادی جمال زاده در بررسی آثار داستانی معاصر بر اساس نامه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نامه نگاری ، در کنار داستان نویسی ، سردبیری مجله ، ترجمه و نگارش مقاله های پژوهشی و انتقادی ، کارنامه ادبی جمال زاده را تشکیل می دهد . تأثیر شیوه داستان نویسی جمال زاده در زبان نامه نگاری و طرح مباحث ادبی به عنوان یکی از مضامین اصلی ، نامه های این نویسنده را از جایگاه ادبی ممتازی برخوردار می سازد . از عمده مباحث ادبی می توان به نقد ، معرفی داستان هایی اشاره کرد که نویسندگان با انگیزه های مختلف برای جمال زاده ارسال می داشتند . . شیوه انتقادی جمال زاده در این نامه ها امپرسیونیستی ( تأثرگرا ) و ذوقی است ؛ یعنی بر اساس اصول اعتقادی و اولویت های شخصی او صورت گرفته که گاه ، با لحنی رسمی و در مقام استاد و پیشکسوت وگاه با لحنی صمیمی و محبت آمیز ، در مقام دوست و همکار نوشته شده . در حالت اخیر بیشتر به گپ زدن های انتقادی و گفتگوهای دوستانه بین دو شخص فرهیخته شباهت دارد . موضوع ، زبان و شیوه نگارش ، مباحث اصلی این نقد هاست . این نامه ها همراه با مقالات انتقادی جمال زاده ، تصویر کاملی از او در مقام منتقد ادبی ، ارائه می دهد و نشان می دهد اصول اعتقادی جمال زاده در زمینه داستان نویسی و نثر فارسی ، از زمان صدور مانیفست ادبی تا سال های پایانی زندگیش ، بدون تغییر باقی مانده و همین اصول ثابت ، ملاک ارزیابی وی در نقد آثار داستانی نسل نو قرار گرفته است .
تحلیل و بررسی رمان«از به» رضا امیرخانی بر اساس الگوی کنشگرای گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان «از به» رضا امیرخانی سرگذشت شخصیت های یک روایت است که به شکل 47 نامه از طرف عدّه ای از شخصیت های داستان به گروهی دیگر از شخصیت ها فرستاده می شود. این رمان به دلیل ساختار منحصربه فرد خود از منظر شکل گیری روایت و شخصیت پردازی، اثری درخور توجّه و قابل تأمّل است. رضا امیرخانی این رمان را در سال 1380 با موضوع دفاع مقدّس خلق کرده است. الگوی کنشگرای گرماس به عنوان محمل تحلیل این روایت می تواند با نگرشی جامع و کامل، نقش هر یک از شخصیت های رمان را در الگویی دقیق پیرامون سه محور «میل» «انتقال» و «قدرت» به نمایش بگذارد.
نتایج به دست آمده از این تحقیق، انطباق الگوی کنشگرای گرماس را در تبیین و تحلیل شخصیت های این رمان نشان می دهد. در محور میل؛ کنشگر اصلی «مرتضی مشکات» و اهداف او «شوق پرواز» و «فرزندخواندگی فرانک ناصری» است. در محور انتقال با فرستنده هایی مرتبط به هدف اصلی و هدف فرعی از نوع، شوق پرواز(مرتضی مشکات)، طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان و فرانک ناصری مواجه هستیم.گیرنده یا ذینفع های روایت به ترتیب؛ طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان، فرانک ناصری، مرتضی مشکات، عموی فرانک، سیروس؛ پسرعموی فرانک می باشند و در محور قدرت؛ یاریگران این روایت، سرگرد خلبان رحیم میریان، طیبه همسر مرتضی، فرانک ناصری، عموی فرانک، پیرزن و سر سرگرد خلبان آرش تیموری می باشند و بازدارندگان، فرماندهی نیروی هوایی و سرگرد خلبان آرش تیموری هستند.
چوبک و اندیشة وجودی (تحلیل داستان «انتری که لوتی اش مرده بود» در پرتو فلسفه اگزیستانسیالیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار برخی از مؤلفه های اگزیستانسیالیسم همانند حذف واجب الوجود از مناسبات اجتماعی و فردی، وانهادگی، تنهایی و دلهره را در یکی از موفق ترین داستان های چوبک به نام «انتری که لوتی اش مرده بود» مورد بررسی قرار داده ایم؛ نتایج حاصل از دریافت و تشریح این اثر حاکی است که داستان به شدت تحت تأثیر فلسفه اگزیستانسیالیسم قراردارد؛ داستان با بیانی سمبولیک به دغدغه های وجودی انسان محصور در دنیای درهم شکسته معاصر می پردازد و به رنج های بی پایان این موجود وانهاده در عرصه هستی اشاره می کند. مخمل نماد و نماینده انسان معاصر است که برای برون رفت از بحران های دنیای مدرن و بحران ذوب شدن در مفاهیم و مقولات کلی تلاش می کند و با جداشدن از پایگاه معنوی نیرومند خود، به عنوان بزرگ ترین عنصر ارزشگذار، به امید بازیابی تفرد و قرارگرفتن در جایگاه عامل ایجاد ارزش های مستقل پیش می رود. اما واقعیت های موجود، امکان توجه به ساحت آینده را از او سلب می کند و او درنهایت به دلیل عقبگرد به گذشته تاریک، به بن بستی نفوذناپذیر برخورد می کند.
در خلوت راوی
مرگ صادق هدایت
شهر کهن «ری» در بوف کور : بازخوانی عناصر فرهنگی، اجتماعی و جغرافیای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صادق هدایت از نام دارترین داستان نویسان ایرانی و رمان «بوف کور» مهم ترین نوشته ی اوست. هدایت در حوزه های مختلف جغرافیای تاریخی و اقلیم شناسی شهرهای کهن ایران، مطالعات نسبتاً گسترده ای داشته است که نمود پاره ای از این مطالعات را می توان آشکارا در برخی از آثار او از جمله «بوف کور» دید. تاکنون درباره ی بوف کور بسیار نوشته شده است. اما آن چه در این مقاله در کانون توجه قرار گرفته؛ همانندی توصیفات مکان قصه با موقعیت قدیم شهر ری، در سده های سه تا هفت هجری قمری ست. انطباق جغرافیای تاریخی ری با توصیفات بوف کور که برای نخستین بار به گونه ای مستند در این مقاله صورت پذیرفته؛ نشانه ای دیگر از دقت نظر هدایت در پرداخت داستانی بوف کور، و تأییدی ست بر این گفته ی او که: «بوف کور، پر از شگرد است و حساب و کتاب دقیق دارد». فضای این داستان به رغم پیچیدگی و بدعت، عناصری از جهان واقعیت را باز می تابد که به بخش مجزایی از ری سده های سه تا هفت هجری قمری نظر دارد. در این مقاله همانندی توصیفات مکانی «بوف کور» با جغرافیای تاریخی شهر قدیم ری، بر پایه ی پنج عنصر اصلی: سازه های شهر، ویژگی های مدنی شهر، موقعیت تجاری شهر، توپوگرافی شهر و عناصر فرهنگی و اجتماعی آن، مورد بررسی و بازشناسی دقیق تطبیقی قرار گرفته است.
بررسی ساز و کارهای هوش داستانی در نثر روایی آوینی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی روایت شناختی و سبک شناختی روایت محرم اثر سیدمرتضی آوینی در چارچوب نظریه هوش داستانی رندال (1999) است. گرچه تاکنون مطالب بسیاری در مورد منحصربه فرد بودن روایت های این نویسنده بیان شده، هیچ پژوهش علمی به واکاوی ویژگی های خاص روایت شناختی در آثار او نپرداخته است. بررسی آثار آوینی بر مبنایی علمی و مبتنی بر نظریه های معتبر روایت شناختی، گامی موثر در جهت فهم بهتر ویژگی های این آثار و استفاده از این ویژگی ها در شکل ها و موقعیت های دیگر خواهد بود. در این مطالعه، ساز و کارهایی که در ارتقای هوش داستانی در چارچوب تحلیلی رندال دخیل هستند، و نمود آن ها در متن روایت محرم، با بهره گیری از مدل روایت شناختی لبوف (2001) مورد بررسی و ارزیابی کیفی و کمی قرار می گیرد. همچنین بخشی از ویژگی های روایت شناختی نثر آوینی با ذکر مثال هایی از نثر وی و از دیدگاهی سبک شناختی و در قالب نمودهای زبانی تبیین می شود.
”داستان کلان“ به مثابه ی ژانری جدید در شکار سایه، اثر ابراهیم گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده ها دارای دو ساختار خرد و کلان هستند. ساختار خرد به اجزای یک اثر و زنجیره ی جمله ها در گفتمان می پردازد و ساختار کلان در سطحی بالاتر به پردازش اثر که پیرنگ یا مفهوم کلی اثر را شامل می شود. در اثر تعامل میان این دو ساختار، ساختار دیگری ایجاد می شود که داستان کلان نامیده می شود. این ساختار عبارت است از داستان های غیر مرتبطی که دارای ساختارهای طرح واره ای مشابهی هستند، به طوری که ساختار کلان فضای طرح واره ای پیرامتن با فضای دیگر متون موجود در یک اثر ادغام شده و به فضایی جدید منجر می شود.
پرسش این پژوهش چیستی داستان کلان و چگونگی کارکرد آن در گفتمان داستانی است و اینکه چگونه ساختارهای خرد و کلان برای ساختن یک داستان واحد با یکدیگر سازگار می شوند؟ فرضیه ی این پژوهش وجود ساختاری است که در اثر تعامل ساختار کلان و خرد در “شکار سایه”، اثر ابراهیم گلستان رخ می دهد و به مثابه ی لایه ای عمل می کند که ساختارهای ازهم گسسته را به واسطه ی استفاده از ابزارهای پیرامتنی به هم پیوند می دهد و رمان گونه ای متشکل از داستان های کوتاه شکل می دهد. پیوند این داستان ها به واسطه ی داستانی ناگفته که همان داستان کلان است، شکل می گیرد و در نتیجه، جامعه ای را به تصویر می کشد که همه ی افراد آن علی رغم تفاوت هایشان، الگوی یکسانی را در زندگی خود تکرار می کنند و آن انتخاب راه غلطی است که منجر به بیهودگی و پوچی می شود. از ویژگی های بارز داستان کلان، روایت داستان به واسطه ی ساختار و چیدمان اثر و نه به واسطه ی بیانگری است.
نگاهی به رمان: زندگی و زمانه مایکل ک (نوشته: جی . ام . کوئتزی و ترجمه آناهیتا تدین)
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۶
حوزه های تخصصی:
جلوه های ترس و اضطراب در رمان «زمین سوخته»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه جنگ سبب ایجاد شدید ترین نوع ترس، استرس، اضطراب و احساس ناکامی در افراد درگیر جنگ و غیر آن می شود؛ خواه ناخواه این مؤلفه ها در آثار جنگ و دفاع مقدس بروز می یابند. رمان «زمین سوخته» در بیان وقایع جنگ تحمیلی و فشار های روحی روانی ناشی از جنگ نگاشته شده است و می توان آن را از جنبه های مختلف ازجمله روانکاوی فروید بررسی کرد. در این رمان تأثیرات و ویژگی های جنگ و دفاع مانند: ترس، اضطراب، مکانیسم های دفاعی و پایداری در مقابل دشمن بیان شده است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل جلوه های ترس، اضطراب و مکانیسم های دفاعی در رمان «زمین سوخته» است. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی است. برخی از اشخاص برای کاهش آسیب های روحی روانی ناشی از ترس و اضطراب جنگ، به راه های مقابله و مکانیسم های دفاعی (البته بیشتر ناآگاهانه) مانند: استفاده از مواد مخدر، سرکوب خاطرات، فرار از موقعیت، فحاشی به دشمن، توسل به دعا، نیایش و گریه برای شهیدان متوسل می شوند.