فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۵۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مسئله مرگ همواره از مهم ترین دغدغه های بشر بوده و هرکسی قصد داشته در این زمینه به حقایقی دست پیدا کند و یا به دنبال توجیهاتی برای پذیرش این درد درمان ناپذیر باشد. بسیاری از حکما، عرفا و متشرّعان مسلمان، در این باب به بیان نظرات و تحقیقات خود پرداخته اند؛ یکی از آنان که در این موضوع، هم چون سایر موضوعات، داد سخن داده است، سنایی غزنوی است. در این پژوهش، برای تبیین عقاید عرفانی، دینی و حکیمانه سنایی، با استفاده از حدیقه الحقیقه، دیوان و نیز مثنوی های وی، ابتدا مطالبی از قبیل: تعریف، شمول و فواید مرگ مطرح و ضمن ارائه تصویری نامحبوب از دنیا، از آن به عنوان مزرعه و آزمایشگاه منزل آخرت یاد شده است؛ سپس برای تکمیل اثبات جاودانگی آدمی، مباحثی نظیر: نسبی بودن پدیده مرگ و نیز ضرورت آن در نظام احسن با تکیه بر قرآن و حدیث ذکر شده است. نتیجه آن که مرگ پایان حیات آدمی نیست؛ بلکه تحولی رو به رشد و در جهت کمال است که او را در مسیر دستیابی به سعادت ها و کمالات اُخروی قرار می دهد؛ مجموعه این عوامل سبب می گردد که یقینی به مرگ حاصل شود که ممکن است زندگی محدود دنیوی را در نزد انسان، کم ارزش تر از زندگی جاوید آخرت جلوه دهد.
بن مایه های پژوهش علمی در هفت پیکر نظامی گنجه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر دستاوردهای علمی بشر، بر پایه تحقیق و پژوهش استوار است و تولید علم، مرهون کوشش و تلاش پژوهندگانی است که در عرصه های مختلف دانش بشری گام نهاده اند. این پیشرفتهای چشمگیر در سایه دستیابی به روش منظم برای حل مشکلات خویش به دست آمده است.
توجه به عنصر «روش» از ضروریات انکارناپذیر پژوهش است. در اروپا نخستین گامها در راه تحقیق روشمند از اوایل قرن هفدهم میلادی برداشته شد؛ در حالی که در مشرق زمین، فرهیخته ای چون نظامی گنجه ای به مراحل پژوهش روشمند نظر داشته و حتی در مقدمه اثر گرانبهایش، هفت پیکر، با زبان شعر به موضوعاتی چون پیشینه تحقیق، طرح پژوهش، گردآوری منابع و مآخذ و نوآوری و نوگستری علمی تصریح کرده است. توجه سخنسرای گنجه به ظرافتهای تحقیق و روش پژوهش در آن روزگار بسیار مهم و قابل اعتناست.
مکان ها و نامکان های غزل
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
نقد و تحلیل تحریفات دیوان فلکی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم نجم الدین محمّد فلکی از شعرای معروف قرن ششم هجری است که در قصبه شماخی از توابع شروان متولّد شد. فلکی گوینده ای نازک خیال و شیرین سخن است که بر خلاف معاصران خود، به سهولت کلام و روانی سخن متمایل بود. دیوان ناقص و ناتمامی از وی در سال 1929 میلادی در لندن توسط محمد هادی حسن خان به چاپ رسیده است. در ایران نیز محمد طاهری شهاب دیوانی از این شاعر را در سال 1345 تصحیح کرده و از سوی انتشارات کتابخانه ابن سینا به چاپ رسانده است. از آنجا که مشخص نیست، نسخه اساس و یا نسخه بدل های در دسترس این مصحّح کدام است و متن دیوان ظاهراً بر اساس نسخه های نامعلوم، نامستند و متأخّر، تصحیح و تدوین گردیده، نگارنده بر آن است تا با در دسترس داشتن چهار نسخه خطی تازه یافته، برای نخستین بار ابیاتی از دیوان این شاعر را تصحیح نموده و تحریفات این دیوان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
کارناوالی از تشنج و کلمه
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
نقد و تحلیل نگرش هرمنوتیکی عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادب فارسی بویژه ادبیات عرفانی، نگرشهای تاویلی، جایگاه ویژه ای دارد. در این میان، عین القضات همدانی نمونه برجسته این نگرشهای تاویلی است. آشکارترین ویژگی دیدگاه ادبی عین القضات، دریافت متمایز و خاص وی در باب مبحث «تاویل» است. شاید به جرات بتوان گفت در کل آثار منثور فارسی نمی توان فردی را یافت که تا این حد و با این گستردگی به «تاویل» و بررسی جزئیات آن پرداخته باشد. عین القضات تقریبا در تمامی آثارش بر این است که به تاویل آنچه به زبان رمز بیان شده است، بپردازد و به بیان چگونگی فهم درست اهتمام دارد. وی افقهای تازه ای در تاویل بیان می کند که در نوع خود بسیار بی نظیر است.
این مقاله می کوشد به بررسی جایگاه عین القضات همدانی در جستارهای هرمنوتیکی - در عرصه های رایج هرمنوتیکی مانند فهم متن، رابطه لفظ و معنا، لذت متن، تک معنایی و چندگانگی معنایی - بپردازد و به دور از کژروی و افراط گرایی و خلط مباحث، پیوند او را با مباحث هرمنوتیکی، که در دهه های اخیر به رویکردی گسترده در فهم دانشهای بشری تبدیل شده است بیان کند و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا می توان نگرشهای سنتی نویسنده ای ژرف اندیش را که حدود هزارسال پیش می زیست در چارچوب نظریه پردازی هرمنوتیکی نوین و رویکردهای جدید نقد ادبی جای داد و تعمیم و بازسازی کرد یا نه.
راوی معنویت های فراموش شده (در باب شعر و جایگاه محمد رضا آقاسی در میان مردم)
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل عناصر داستانی فرائد السلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل عناصر داستانی ِفرائدالسلوک می پردازد و مباحثی مانند اوصاف قصْه و داستان، نوع داستان، حجم، زبان، گفتگو، شخصیت، راوی و گویندگان، زاویه دید، کنش داستانی، زنجیره مشترک بن مایه داستان ها، نتایج اخلاقی و زمان و مکان مورد کنکاش قرار می گیرد. در داستان ها و قصه های فرائدالسلوک خصوصیاتی چون تاکید بر حوادث، محکم نبودن روابط علت و معلولی میان رویدادها، مطلق گرایی، ختم شدن به نتایج اخلاقی، تغییر ناپذیری شخصیت ها، کیفیت روایت، بن مایه های مشترک و فرضی بودن زمان و مکان دیده می شود. مجموعاً 58 داستان در فرائدالسلوک وجود دارد. داستان های اصلی ابواب، بلندتر از داستان های فرعی است. گفتگو بیشتر میان اشخاص اصلی ِداستان ها برقرار می شود. اختصاصات زبانی نثر فنی قرن 6 و7 در این اثر دیده می شود. در داستان های این اثر از 289 شخصیت استفاده شده است. بیشترین شخصیت ها از حیوانات (29 درصد)، مردان و پسران (5/19درصد) و صاحبان مشاغل(14درصد) استفاده شده است. گویندگان اصلی داستان ها عبارتند از:نویسنده کتاب که 31 درصد داستان ها را نقل می کند.17درصد داستان ها توسط بهروز از شخصیت های داستانی،9درصد توسط پسر بازرگان و 5 درصد توسط قصیر از شخصیت های دیگر داستانی، نقل می گردد. راویان اصلی اغلب ناشناخته اند و جز دو داستان که راویان معینی دارد، سایر داستان ها با عباراتی مانند «شنیدم، گویند، آورده اند و اصحاب تاریخ و ارباب حکایات»روایت می شود.زاویه دیدِ داستان ها اغلب سوم شخص است.45 درصد داستان ها دارای کنش و 55 درصد فاقد کنش است،بن مایه های مشترک (دو عنصر وابسته،یک عنصر متضاد و واسطه) در این کتاب بسامد زیادی دارد. همچنین 95 درصد داستان ها دارای نتایج و توصیه های اخلاقی است و 5 درصد فاقد این امر است. تنها در 7درصد داستان ها به حوادث خارق العاده اشاره شده، 38 درصد داستان ها دارای زمان و70 درصد دارای مکان است.
قابوسنامه، روح زندگی
حوزه های تخصصی:
نقب و نقدی بر عنوان شناسی کتاب ها و اشعار سلمان هراتی
حوزه های تخصصی:
جدل های سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن برشمردن معنای جدل که از زمانهای باستان شیوة اصلی درس و بحث در مدرسه و سایر محافل عملی بوده و گویا نخستین بار در یونان قدیم مورد استفاده قرار گرفته، به حکایتی از باب چهارم بوستان میپردازد که در آن فقیهی کهن جامه، به محفلی وارد میشود و به جدل میان دیگر فقیهان گوش میسپارد و در نهایت خود با اقتدار علمی، به رفع مشکل برمیآید. نویسنده کوشیده است تا نخست، در باب این جدل و در ادامه به موضوع تواضع و تناسب آن با این حکایت بپردازد. و با نگاهی به حکایت جدال سعدی با مدعی در گلستان ویژگیهای این جَدلهای سعدی را برشمارد.
اخلاق در مطلع الانوار امیرخسرو دهلوی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد پاسخ دادن به این پرسش است که با توجه به عرفانی، تحقیقی و تربیتی بودن مثنوی «مطلع الانوار»، کدام یک از عناصر اخلاقی در آن به کار رفته است. برای پاسخ به این پرسش ابتدا عناصر اخلاقی از آن استخراج شد و ملکات اخلاقی که در اصطلاح، مقامات نامیده می شوند، همچنین حالات روحی، که به احوال مشهورند، از آنها جدا شد. از دیگر مواردی که در این مقاله به آنها پرداخته شده است، اخلاق فردی و اجتماعی است. همچنین نگارنده در مقاله خود نگاهی به نقد امیرخسرو نسبت به صوفی نمایان دارد.
از این پژوهش این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو در مطلع الانوار با مشرب اخلاق عارفانه به آموزه های اخلاق فردی مانند شناخت هدف خلقت آدمی، خودشناسی، معرفت خداوند متعال، اخلاص، دنیاگریزی، خلوت، همت، پیروی از پیر و قناعت دعوت کرده است.
وی در اخلاق اجتماعی (با تسامح در تفکیک عناصر اخلاق فردی و اجتماعی) به سخاوت، احسان، امانتداری، احترام به پدر و مادر، حفظ جوارح از گناه و تعدی به دیگران، آداب دوستی و مانند آنها پرداخته است.
در مجموع اخلاق در «مطلع الانوار» را می توان اخلاق عملی تلقی کرد.
همبستگی سطوح روایت و فراکارکردهای هلیدی در داستان «حسنک وزیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به سطوح داستان و متن روایی و ویژگیهای آن دو، سپس به همبستگی و تناظر میان این سطوح و فراکارکردهای هلیدی از دیدگاه زبان شناسیِ نقش گرا پرداخته می شود. در این راستا، با اشاره به فراکارکردها و ویژگیهای زبانی آنها، امتزاجِ عملکردهای سطوح روایی و فراکارکردها با ذکر پاره هایی از داستان حسنک، پی گرفته خواهد شد. به نظر میآید هریک از فراکارکردهای هلیدی در دو سطح داستان و متن کارایی داشته باشند. کارکرد اندیشگانی در سطح داستان و متن، جهان داستانی نویسنده را رقم میزند. فراکارکرد بینافردی در سطح داستان، نحوة ارائة جهان داستانی را تعیین میکند و در سطح متن، کسی را که این جهان داستانی را نقل میکند (راوی). فراکارکرد متنی در سطح داستان، ناظر به توالی و نظم رخدادهاست و در سطح متن، ناظر به زمانمندی، ساختار اطلاعات متن و انسجام متن روایی. این فراکارکردها توانمندیهایی در تحلیل سطوح داستان و متن روایی برمیگشاید
تحلیل سندبادنامه از دیدگاه روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر دیدگاه کلاسیک آن می پردازد. برخلاف نظریه کلاسیکِ استعاره که استعاره را موضوعی صرفاً ادبی و زبانی می¬داند، نظریه معاصر ادعا می کند نظام ادراکی انسان اساساً سرشتی استعاری دارد و استعاره به شکل ناخودآگاه و غیراختیاری، در زندگی روزمره انسان فراوان به کار می رود. این دیدگاه نخستین بار در سال 1980 توسط جورج لیکاف و مارک جانسون با انتشار کتاب استعاره هایی که با آنها زندگی می کنیم مطرح شد. این تحقیق با ارائه گزارشی از «نظریه استعاره مفهومی»، به معرفی و نقدِ انواع، ماهیت و کارکردهای استعاره مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون می پردازد.
هنجارگریزی در خمسه نظامی
حوزه های تخصصی:
نظامی گنجوی، در شعر زبانی پیچیده و استعاری دارد. او با واژگان بسیار بازی می کند و برای تاثیرگذاری عاطفی، بر مخاطب می کوشد. این نوشته، پژوهشی درباره زبانِ شعریِ او بر اساس نظریه های فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهم ترین وجه هنجارگریزی، دوری از تکرار لفظ و معنای عادی است، آن چیزی که شاعر همیشه در پی آن بود. ما با بررسی عناصر این بافت می توانیم ترفندهای هنری و شاعرانه وی را در خلق آثار ادبی کشف کنیم. نظامی، با عدول از زبان معیار و آشنایی زدایی، به خلق این زبان پرداخته است. البته، هنجارگریزی باید بر اساس زبان هنجار و زمان کاربرد آن بررسی شود. در ساختار شعر وی، هنجارگریزی های موسیقایی، واژگانی، دستوری و معنایی نقشی اساسی دارند.
بررسی و نقد روایی گلستان بر اساس نظریه تحلیل انتقادی گفتمان
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، جستاری با رویکردی گفتمان شناسانه در زمینه زبان شناسی ادبیات است که به بررسی چگونگی توزیع ساخت های گفتمان مدار در سطح عبارات، جملات و متن گلستان سعدی می پردازد؛ تا میزان صراحت و پوشیدگی مؤلفه های زبانی به کار رفته در بیان مفاهیم گلستان را مورد مطالعه قراردهد. این نوشتار می کوشد تا از این گذار، جنبه ای از راز ماندگاری سخن سعدی در گذر زمان را تحلیل کند.
مقاله حاضر، بر مبنای این باور که توجه به ساخت گفتمانی در بررسی انواع متون می تواند در شناخت، درک و تفسیر هرچه بهتر آن مؤثر افتد و با اتکا به این امر که گفتمان قطعه ای زبانی و بامعناست که از چهار ویژگی نظام مندی، جهت مداری، هدف مندی و کلان زبانی برخوردار است؛ دست به بهره گیری از جنبه زبان شناختی الگوی ون لیوون (1996)، که الگویی مطرح در زمینه تحلیل گفتمان انتقادی است، زده است و در صدد پاسخ به این سؤال است که چگونه یک اثر با بهره گیری از مؤلفه های زبانی، محتوا و درونه خود را در ساخت فرهنگی نسل های مختلف جاودان می سازد؟
ازاین رو، مقاله پس از مروری مختصر بر ارتباط زبان شناسی و ادبیات، به بیان مسئله و شیوه به کار رفته در انجام تحقیق می پردازد. سپس گفتمان، تحلیل گفتمان، گفتمان شناسی انتقادی و الگوی ون لیوون، به عنوان مفاهیم پایه معرفی و تشریح می گردند و به دنباله، مؤلفه های مطرح در الگوی ون لیوون، تحت دو دسته مؤلفه های پوشیده و صریح، ارائه و با آوردن مثال های متعدد تبیین می شوند.
در ادامه، ضمن تقسیم ساخت های متنی گلستان به دو دسته ساخت های گفتمان مدار روایی و پیام گزار، متنی از باب نخست مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و نشان داده می شود که مؤلفه های گفتمان مدار مبتنی بر پوشیدگی از قبیل حذف، منفعل سازی، تشخص زدایی، نوع ارجاعی و طبقه بندی، در مقایسه با مؤلفه های مبتنی بر صراحت، از بسامد بالایی در گلستان برخوردارند.
در آخر، پس از محاسبه میزان رازآلودگی و تبیین آن، چنین استنباط می شود که یکی از ابعاد راز ماندگاری سخن سعدی بهره گیری وی از مؤلفه های گفتمان مدار مبتنی بر پوشیدگی (از دیدگاه گفتمان شناسی نه عرفان و ادبیات) است که برای وی این امکان را فراهم آورده است تا به خلاف بسیاری از متون، با بافت زدایی زمانی، مکانی، تاریخی، سیاسی و پوشیده کردن کارگزاران، کنش گران و کنش پذیران حکایات، پیام خود را از زبان اینان برجسته کرده و اثر خود را در ورای زمان، برای تمامی عصرها و نسل ها جاودان سازد.