فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
ادبیات داستانی مسیحی
ضمیمه ی ادبی: دشواری های رومان نویسی بومی (کالبدشکافی رومان فارسی - 19)
حوزه های تخصصی:
مقاله: الگوی ایرانی میل ناکام (1)
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۹
حوزه های تخصصی:
نگاهی کوتاه به استعاره ی تن پوشی و بدل پوشی در نمایشنامه ی «ندبه»
حوزه های تخصصی:
بررسی گرایش های نوظهور در رمان نویسی افغانستان (بعد از کودتای 7ثور 1357 ه .. ش. تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به رمان نویسی افغانستان و فراز و فرودهای آن، واقعیت هایی از تحولات فکری و ادبی این جامعه بر مخاطب آشکار می شود که نیازمند پژوهش های درازدامن است. یکی از این واقعیت ها رویکردهای مدرنیستی و پست مدرنیستی در ادبیات داستانی افغانستان است که جامعه رمان نویسان آن کشور را به جامعه داستان نویسی معاصر پیوند زده است و جنبه های زندگی انسان افغان، به ویژه خیل روشنفکران افغان را به تصویر می کشد. این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش کرده است با واکاوی رمان های معاصر افغانستان بعد از وقوع کودتای 7ثور 1357ه. ش. تا به امروز گرایش های مهم مدرنیستی و پست مدرنیستی رمان نویسان افغانستان را انعکاس دهد. از این تحقیق برمی آید که گرچه نمی توان از نهادینه شدن مکتب رمان نویسی مدرنیستی و پسامدرنیستی در ادبیات داستانی افغانستان سخن گفت، رشد فزاینده عناصر و مؤلفه هایی نظیر بحران هویت شخصیت های داستانی، پیامدهای جنگ و مهاجرت برای زنان و مردان افغان، تلاش برای واسازی تقابل مرد/زن در نظام نوشتاری مردسالار افغانستان، بازنمایی تقابل پرتنش میان سنت گرایی با تجددطلبی و... از پیدایش جریان های ادبی جدید در ادبیات داستانی افغانستان حکایت می کند؛ جریان هایی شبه مدرنیستی و گاه شبه پسامدرن که اغلب روشنفکران مهاجر به تبعیت و تقلید از تکنیک های داستان نویسی غرب در پیش گرفته اند.
مؤلفه های نوجویانة آثار بهرام صادقی و «رمان نو»؛تأثیر و تأثّر یا توارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عموم مطالعاتِ تطبیقی، آن چنان بر تقلید و اقتباس ادبیات داستانی معاصر ایران از ادبیات غرب تأکید شده که سهم عمدة تحولات تاریخی و اجتماعیِ این سرزمین در پیدایش نوجویی ها و نوآوری های صورت پذیرفته در ساحت ادبیات داستانی نادیده گرفته شده است، اما با توجه به آن که ادبیات هر جامعه در هر دورة تاریخی تا حدودی تحت تأثیر جریانات موجود در همان عصر و محیط است، می توان زمینه های بروز مؤلفه های مدرنیته در ادبیات داستانیِ فارسی را در زیرساخت های فرهنگی اجتماعی ایران جست وجو کرد. از این رو، بر این باوریم که ادبیات داستانیِ معاصر فارسی و تحولات نوجویانة آن، صرفاً با تأثیرپذیرفتن از ادبیات غرب شکل نگرفته و همواره مستعد شکوفایی و نوزایی بوده است. برای اثبات این فرض آثار بهرام صادقی را مطالعه و بررسی کرده ایم که به اذعان خودِ او، قبل از برخاستنِ بانگِ شهرتِ «رمان نو» نوشته شده اند و به باور همگان از نمونه های مهم و بارز مدرنیته در ادبیات داستانی فارسی به شمار می روند؛ بنابراین، نوشتارِ حاضر دو هدف کارکردیِ عمده دارد: اولاً درصددِ اثباتِ وجود مؤلفه های مدرن و نوجویانه در آثار صادقی برآمده است و ثانیاً با رویکردی درون سرزمینی، به جست وجوی ادلّه ای که می تواند پیدایشِ این مؤلفه ها را در ادبیات داستانی معاصر فارسی توجیه کند، پرداخته است.