ابراهیم استاجی

ابراهیم استاجی

مدرک تحصیلی: استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۸ مورد از کل ۲۸ مورد.
۲۱.

تحلیلِ استعاره های هستومند و مادّه مربوط به «عشق» در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره مفهومی استعاره هستومند و ماده خرده استعاره و کلان استعاره عشق غزل مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۴۴۰
برپایه رویکرد شناختیِ زبان، تجربه انسان از هستومندها (هست + پسوند دارندگی اومند) و مادّه، بنیانی تجربی برای ادراک مفاهیم انتزاعی پدید می آورد. این پژوهش با بهره گیری از نظریه استعاره مفهومی به شواهدی می پردازد که مولانا در غزلیّات خود، حوزه های ملموسِ هستومند و مادّه را بر حوزه انتزاعی عشق فرافکنی کرده است. نتایج پژوهش بیان کننده سیطره چهار کلان استعاره «خداوند سلطان است»، «عشق نیروست»، «معرفت خوراک است» و «معرفت نور است» بر متن و سامان یافتگی گستره ای از خرده استعاره های هستومند و مادّه بر محور این کلان استعاره هاست. این خرده استعاره ها برپایه تناظرهای موجود، شماری از مهم ترین مفاهیم مرتبط با عشق مانند فنا، بقا، جذبه، تسلیم، بسط، تجلّی، وصال را مفهوم سازی می کند. بررسی این استعاره ها ازنظر قلمروهای منبع، بیانگر قدرت تجسّم بخشی آنهاست و ازنظر تنوع و اصلِ «برجسته سازی   حاشیه رانی»، پیچیدگی مفهوم عشق را نشان می دهد. همچنین مقایسه بسامد استعاره ها و کارکردهای شناختی آنها بیانگر سه گونه استعاره است: استعاره چندکارکردی با بسامد بالا، تک کارکردی با بسامد بالا، تک کارکردی با بسامد کم. استعاره های گونه نخست به سبب داشتن میدان تناظری گسترده، توانش ویژه ای در مفهوم سازی جنبه های گوناگون عشق دارد؛ ولی استعاره های گونه دوم و برخی از استعاره های گونه سوم می تواند بر کارکرد خاصی تأکید کند. همچنین مقایسه کارکردهای مثبت و منفی عشق در استعاره ها، عشق را نزد مولانا تجربه ای مثبت، شیرین، خوشایند و مستانه معرفی می کند که هرچند فناکردن هستیِ ظاهری لازمه آن است، زیستن بدون آن ممکن نیست.
۲۲.

تحلیل رجز های شاهنامه بر پایه ی نظریه ی روان شناختی نیازهای هِنری موری

کلید واژه ها: رجز نقدروان شناسی شاهنامه نیازها موری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۵۳
رجز در لغت به معنی مباهات، فخرفروشی و لاف زنی است. در اصطلاحِ حماسه نیز به گفت وگوی دو پهلوان گفته می شود که با زبانی تهاجمی به خودستایی، بیان افتخارات خود و تحقیر دشمن می پردازد. مطمئناً دست یابی به تمامی فضاهای روانی حاکم در رجزها ، فقط با تکیه بر معنای ظاهری واژگان آن بدون دخالت دیگر علوم امکان پذیر نیست. امروزه رویکردهای بینا رشته ای در سیاست گذاری های علمی، آموزشی و پژوهشی مورد توجه و اشتیاق عمومی قرار گرفته است. در این میان تأثیر علم روان شناسی برای درک بهتر متون ادبی ، غیرقابل انکار است. نقد روان شناسانه توانسته حوزه ی وسیع و کاملا ناشناخته ای را در ادبیات مورد بررسی قرار دهد. این نوع نقد می تواند ابزاری دقیق و کامل برای خوانش واژگانی باشد که در اثر، نوشته نشده و مدّ نظر نویسنده بوده است. یکی از مؤلفه های نقد روانشناسانه در متون ادبی، «فهرست نیازها»ی «هنری موری» است. بررسی شخصیّت، از مهم ترین مفاهیم ارائه شده در این فهرست به شمار می آید. در این تحلیل می توان تأثیر مستقیم بار روانی واژگان به کار رفته در رجزها را بر ادامه ی نبرد پهلوانان به روشنی مشاهده کرده. این کار با تکیه بر نیاز به پرخاشگری، خویشتن پایی، تحقیرگریزی، عمل متقابل، احترام و خواری طلبی نموده شده است. نوشتار حاضر برآن است تا بر پایه ی فعالیّت های بینا رشته ای ضمن بررسی روان شناختی رجزهای شاهنامه بر اساس فهرست نیازهای موری، تأثیرات روانی ناشی از رجزخوانی را در نبردهای تن به تن، به تصویر بکشد.
۲۳.

بررسی ظرایف معناییِ نوع تعلیمی در بخشی از هفت پیکر بر پایه سبک شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لایه های زبانی معنا تعلیمی هفت پیکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۳۴۳
آثار ادبی متناسب با نوع ادبی، شاخصه هایی می یابند. تنوع محتوایی در بعضی از آثار ممکن است زمینه آشفتگی و عدم تناسب زبان با شاخصه های نوع را فراهم آورد. هفت پیکر اثری است که تنوع محتوایی از ارزش های آن نکاسته است. تناسب زبان با شاخصه های صوری و محتوایی در انواع ادبی و ظرایف پیوند هنری زبان و معنا در لایه های مختلف، از عوامل اعتلای این اثر است. از آنجا که اثرِ ادبی متشکل از لایه های درهم تنیده ای است، تحلیل متن هفت پیکر با رویکرد سبک شناسی لایه ای ، شیوه ای کارآمد در کشف ظرایف هنری و ظرفیت های زبانیِ به کاررفته در هر لایه است. لایه های زبانی هفت پیکر متناسب با تغییر محتوا در هر بخش، شاخصه هایی در لایه های زبان می یابد. نظامی فراخور محتوا که رنگ تعلیمی، غنایی و حماسی به خود می گیرد، با ایجاد تناسب میان شاخصه های زبان و محتوا، گزینش و نحوه کاربرد واحدهای زبانی، پیوند درونی لایه های زبان، تنش در عناصر زبان و ایجاد دلالت مندی، سبب حرکت زبان در راستای تقویت محتوا و تبلور نوع ادبی در آن بخش می شود. در بخش های تعلیمی، بهره مندی از شاخصه های صوری و محتواییِ این نوع، سبب استحکام زبان در این اثر شده است.  
۲۴.

بازشناخت تطبیقی پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک میرچا الیاده در عرفانیّات تمهیدات عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۵۸۴
میرچا الیاده، در جایگاه پدیدارشناس و اسطوره پژوه دینی، با تأکید بر تأویل دینی - تاریخی، هرمنوتیک را بهترین شیوه برای کشف معانی و تأویل پیام های پنهان اساطیر، نمادها و آیین ها می داند. یکی از وجوه بررسی شده او در پیوند با آیین شمن ها، جنبه عرفانی آن است. در این پژوهش تلاش شده است باتوجّه به دیدگاههای تکثّرگرایانه میرچا الیاده در اسطوره شناسی، پدیدارشناسی دینی، مطالعه دینی مبتنی بر هرمنوتیک، باور به دین به مثابه تجربه امر قدسی، زمان و مکان قدسی واسطوره به منزله روایت کننده تاریخ قدسی، با نگاهی تطبیقی، به بررسی عرفانیّات تمهیداتعین القضات همدانی بپردازد و ازاین رو، نگرش های الیاده، صرفاً به مثابه رهیافتی در تحلیل نگره های عرفانی عین القضات استفاده می شود. تمهیداتعین القضات همدانی ازجمله متون ارزشمند عرفانی است که در آن، هدف غایی، رسیدن به مرتبه انسان مذهبی/ کامل و دست یافتن به زمان و امر قدسی است که در قالب کرامت رخ می نماید. درحقیقت انسان در ازل صاحب زمان قدسی بوده است؛ امّا در فرایند دنیوی، این مفهوم را از دست داده و به انسان تاریخی تبدیل شده است. نگارندگان با کاربرد چارچوب فکری الیاده در شواهد مستخرج از کتاب تمهیدات، بر این باورند که ﺑﺴیﺎری از اﻧﺪیﺸﻪ ﻫﺎی اﺳﻄﻮره ای، ریﺸﻪ در اﻋﺼﺎری ﺑﺴیﺎر دور و ﻋﺎداﺗی ﺑﺲ کﻬﻦ دارﻧﺪ کﻪ در ﮔﺬر ﻫﺰاره ﻫﺎ ﺗﻐییﺮ ﺷکﻞ داده و کﺎرکﺮدی دگرﮔﻮنه یﺎﻓﺘﻪ اﻧﺪ؛ اﻣّﺎ ﻫﻨﻮز ﻣﻮﺟﻮدیّﺖ ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ کﺮده اند و ﺑﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺗﻘﺪّس و ﺿﺮورت ﺷﺎن، ﺗکﺮار می شوند. در این اثر، علاوه بر شرح چگونگی آفرینش جهان هستی و انسان و نیز چرایی آفرینش و اهداف آن، روایت های ناب و تجربه های عرفانی فراوانی آمده است. دراین مقاله کوشیده می شود به تحلیل تمهیدات عین القضات همدانی از دریچه پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک و با نگاهی تطبیقی در حوزه های عرفان، فلسفه و دین پژوهی پرداخته شود.
۲۵.

واکاوی زیست بوم گرایانه گزاره های اساطیری اوستا با تأکید بر دیدگاه ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اوستا زیستبومگرایی تأثیر الهیات محیط زیست اسطوره رویکرد تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۲
گذار از بحرانهای زیستمحیطی بدون تغییر نگرش و سبک زندگی بشر، امری ناممکن است. زیستبومگرایان با تکیه بر همین تغییر نگرش و سبک زندگی کوشیدهاند با ورود به علوم مختلف، از ظرفیتهای آنها برای بهبود وضعیت محیط زیست بهره ببرند. الهیات و متون دینی به سبب گستره نفوذ خود قابلیت ایجاد چنین تغییری را دارند. متن اوستا به سبب ارزش دینی و اسطورهای آن و بسامد موضوعات در پیوند با محیط زیست از این دیدگاه درخور بررسی است. پژوهش پیشرو با رویکرد زیستبومگرایانه و با نگاهی تطبیقی، در پی آن است که به چگونگی تأثیرگذاری گزارههای اوستا بر سبک زندگی و نگرش افراد بپردازد و ضمن نقد برخی از پیامدهای احتمالی منفی، به ارزیابی جامع از قابلیتهای این متن برای صیانت از محیط زیست دست یابد. نتایج پس از پژوهش بر گزارههای اوستا نشان دادند منشأ کهنالگویی روایتهای نمادینآن، متأثر از ناخودآگاه جمعی و نیز تأثیرگذار بر ناخودآگاه انسان است؛ این، امتیاز اصلی متنهایی است که ارزش دینی اسطورهای دارند.گذشته از معدود گزارههای اوستا که با اهداف زیستبومگرایانه تناقض دارند، بسامد بالای مفاهیمِ در پیوند با محیط زیست و ارزش اسطورهای آنها ظرفیتی بالقوه و شایان توجّه برای زیستبومگرایان است. افزون بر تأثیرگذاری مستقیم این اثر بر باورمندان دیانت زرتشتی، تأثیر ژرف آن بر گویشوران زبانهای هند و اروپایی درخور توجّه است. این پژوهش، عمدتاً بر پایه نظریه ژیلبر دوران در حوزه تخیل و نمادپردازی برآمده از تخیّل با رویکرد اسطورهشناسی تطبیقی است.
۲۶.

ساختار و ویژگی های داستان های عاشقانه- حماسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: داستان عاشقانه حماسی شاهنامه ساختار ویژگی های داستان ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۵۶۵
تجلی عشق در حماسه ها داستان های عاشقانه حماسی است که چنان که از نامشان پیداست، از دیدگاه انواع ادبی آمیزه ای از نوع حماسی و غنایی است. در این مقاله کوشش شده است ساختار و ویژگی های این داستان ها در یکی از بزرگ ترین حماسه های ایران و جهان یعنی شاهنامه بحث و بررسی شود و آن ها را از نظر راوی، وزن، استقلال یا عدم استقلال، هدفدار بودن، منجر شدن به ازدواج، نوع عشق مطرح شده، حوادث و حالات عشق، پند و موعظه و... مورد بررسی قرار داده شود و به نتایجی دست یافته شود که آن ها را از منظومه های غنایی متمایز نماید و وجوه تشابه و افتراق آن ها بر شمرده گردد.
۲۷.

بررسی ظرایف معنایی در بخش هایی از هفت پیکر بر پایه تحلیل لایه نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ظرایف معنایی لایه نحوی هفت پیکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶
در آثار برجسته ادبی، ظرایف هنریِ خاصی در نحوه کاربرد واحدهای زبانی در لایه های مختلف وجود دارد. هفت پیکر نیز از آثاری است که در سطوح مختلفِ آن از ظرفیت های زبانی متنوّعی به منظورِ برجستگی، تولید و القای محتوا استفاده شده است. بعضی از تمهیدات زبانی در لایه نحوی، نوعی تشخّص سبکی را در این اثر ایجاد می کند . اثرِ ادبی متشکّل از لایه های درهم تنیده است؛ ازاین رو تحلیل هفت پیکر با رویکرد سبک شناسی لایه ای، شیوه مناسبی برای کشف ظرفیت های زبانی و کارکردِ هنریِ واحدهای زبانی است. ازآنجاکه بخشی از ظرایف سبکی و معنای متن، بسته به گزینش ساخت های نحوی و نحوه کاربرد آن هاست، واکاویِ لایه نحوی در کشف ظرفیت های زبانی و پیوند هنری زبان و معنا کارآمد است. در این پژوهش سعی بر آن است که با بررسی لایه نحوی، در بخش هایی از هفت پیکر به ویژه تحمیدیه و نصیحت فرزند، کارکردهای هنری واحدهای زبانی در تولید و القای مفاهیم کشف شود. کارکردهای معناشناسی در چینش عناصر زبانی، صدای نحوی، طول جملات، الگوهای نحوی نوبنیان و دلالت های ضمنی در وجهیت نمونه هایی از تمهیدات زبانی در سطح نحوی است که تحلیل آن ها سبب درک عمیق تری از محتوا می شود.
۲۸.

روابط بینامتنی داستان گنبد سیاه با قرآن بر پایه ی تحلیل لایه ی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط متنی قرآن لایه ی واژگانی هفت پیکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۶۶
هفت پیکر از آثار برجسته ی ادبی با بیانی رمزی است که بسیاری از ظرفیت های زبانی آن ناشناخته است. ازآنجاکه محتوای یک اثر ائتلافی از معانی واژه ها است و نمود واژگانی سبک در اثر به مراتب بیشتر از لایه های دیگر است، واکاوی لایه ی واژگانی در کشف ظرفیت های زبانی و پیوند هنری زبان و معنا کارآمدتر است. در این پژوهش با بررسی لایه ی واژگانی به ویژه هنرِ واژه گزینی، نقش این سازه ی زبانی در بازنماییِ روایت ثانوی در داستان «گنبد سیاه» مشخص می شود. سراینده به منظور اثربخشی و درک عمیق ترِ خواننده از پیام متن، داستان آدم (ع) را به موازات داستان گنبد سیاه در سطح زیرین روایت می کند. گزینش واژه ها متناسب با ارزش آن ها در بافت متنی و نقششان در پیوند با فرامتن است؛ ازاین رو واژه هایی که در بازنمایی روایت ژرف ساختی ایفای نقش می کنند، رمزگانی نمادین هستند که ازنظر محتوایی، قابلیت دریافت های چندگانه به متن می بخشند و از دیدگاه ساختاری، عامل انسجام در روایت ژرف ساخت و تداعی رخدادهای آن هستند. بسامد و تکرار واژگان به متن قابلیت ارجاع به روایت ثانوی را می دهد. استفاده از شگردهایی مانند نقش منادایی، صفت جانشین اسم و آوردن ضمیر شخصی قبل از واژه ها، شیوه هایی مناسب برای برجسته سازی رمزگان است.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان