نعمت الله ایران زاده

نعمت الله ایران زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

بازنمایی انگاره مرگ اندیشی در نسبت با امید و ناامیدی در ملکوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ زندگی امید ناامیدی ملکوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 567 تعداد دانلود : 440
مرگ به عنوان مقوله ای رازناک موجد بسیاری از تأملات فلسفی، انگاره های ذهنی و تخیلات ادبی- هنری است. مرگ طلبی و مرگ هراسی از نمودهای مرگ اندیشی و درنتیجه مرگ آگاهی اند. مرگ طلبی ممکن است برای گریز از رنج و دشواری های موجود باشد و مرگ هراسی نیز می تواند انسان را به پوچی بکشاند یا زمینه ای باشد برای رشد و جستن معنای زندگی؛ زیرا برخی رستگاری را در مرگ می بینند و مرگ ممکن است به استحاله و دگرگونی درونی انسان منجر شود. درواقع این نوع مرگ اندیشی در پیوند با معنای زندگی قرار می گیرد و مرز بین مرگ و زندگی از میان می رود؛ یعنی مرگ فارغ از وجه ویرانگرانه اش مفهوم زندگی را دربردارد. امید و ناامیدی نیز از حالات مهم بشری هستند که همواره انسان را در سیطره دارند و می توان به پیوند این دوگانه با مرگ توجه کرد. این پژوهش بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی انگاره مرگ اندیشی در رمان ملکوت بهرام صادقی را در پیوند با دوگانه امید و ناامیدی بررسی و تحلیل کند و نشان دهد که مرگ اندیشی و به طور کلی پدیدار مرگ در ملکوت علاوه بر ارتباطش با ناامیدی، امید را نیز بازنمایی می کند. بنابراین، در رمان مزبور باید به این بُعد مرگ اندیشی توجه کرد.
۲۲.

ساخت شکنی «هویت» در تمثیل پردازی های عرفانی از منظر نظریه گفتمان لاکلائو و موف (مطالعه موردی: هویت گناهکار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت گفتمان لاکلائو و موف بلاغت تمثیل عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 737 تعداد دانلود : 896
نقش زبان در ساختن هویت، از مهم ترین بحث های نظری مدرن در باب هویت است. نظریه گفتمان لاکلائو و موف نیز با پذیرش این انگاره اساسی پساساختارگرایی ، تأکید می کند که «کیستی» یا «هویت» ، امری نسبی و غیرذاتی است و هویت ها را باید به مثابه «موقعیت های سوژگی» در یک ساخت گفتمانی فهمید که هیچ گاه نمی توانند برای همیشه تثبیت شوند. پژوهش پیش رو می کوشد با ارائه الگوی مناسبی از بررسی هویت در متون عرفانی، با اتکا به مبانی نظری و روش شناختی «نظریه گفتمان» نشان دهد چگونه کاربرد زبان تمثیلی در آثار عرفانی ، انگاره «معنای واحد» یا حضور «معنای قطعی» را متزلزل می کند و هویت «بنده گناهکار» را به عنوان یکی از سوژه های مهم متون عرفانی، به اشکال متفاوت بازنمایی می کند. بازنمایی هویت گناهکار در تمثیل های عرفانی قرن سوم تا هفتم، در سه گفتمان اصلی دسته بندی می شود: الف. گفتمان «دشمن و طغیانگر»: که در آن با بازتولید گفتمان قرآنی، برخی گناهان به منزله جنگ با خدا و گناهکار به منزله دشمن حق بازنمایی می شود؛ ب. گفتمان «بیمار و ناخلف»: با رویکردی اخلاقی، گناهکار فرزندِ ناخلف یا بیماری است که به مراقبت بیشتر نیاز دارد؛ ج. گفتمان «محبوب و خاص»: با ساخت شکنی رابطه گناه و محبت، گناهکار را «غلام خاص سلطان» یا «فرزند محبوب و زیبارو» بازنمایی می کند. بررسی تمثیل ها نشان می دهد در دوران تکوین تصوف، هویت گناهکار ماهیتی بیناگفتمانی دارد اما در آثار متأخرتر، به تدریج مفصل بندی تازه ای ارائه می شود که حاکی از تحول هستی شناختی مفهوم گناه از منظر صوفیه است و گاه حتی در تخاصم آشکار با سایر گفتمان های مسلط در جهان بینی اسلامی قرار می گیرد.
۲۴.

نقش هبوط، فراموشی و اسارت روح سالک در تجربه موقعیت های مرزی (با تکیه بر داستان های رمزی سهروردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 759 تعداد دانلود : 740
داستان هبوط روح از تمهیدات بیانی فیلسوفان، عرفا و ادبا در ادوار گذشته بوده است. بررسی قاعده مند این تمهید بیانی در آثار سهروردی، که غالباً به شکل داستان ظهور یافته، رهیافتی است که بر پیوند این تصویر ازیک سو با نظریه تذکار فلاسفه و ازدگرسو با اسطوره یاد و فراموشی صحه می گذارد. نظام فکری و هستی شناختی متفاوت سهروردی «تصویر هبوط» را به رمزی معنی واره مبدل کرده است که از رهگذر آن، حال وهوای فراموشی به منزله گشودگی برتر انسان به نمایش درآمده است. موتیف هبوط که در اکثر داستان ها در هیئت پرنده ممثل شده است سرگذشت روحِ سالکی است که از اصل نخستین خویش جدا شده و به عالم جسمانی فرو افتاده است. شخصیت های داستان های رمزی سهروردی پس از هبوط به فراموشی گرفتار می آیند و این مرحله، مقدماتی را فراهم می کند که به واسطه آن روحِ سالک به محدودیت ها و امکاناتش پی می برد و بسیاری از باورهای یقینی اش به اعتباراتی سست بدل می شود. فراموشی و هبوط در داستان های مذکور مقدماتی را فراهم می کنند تا سالک در موقعیت های مرزی قرار گیرد؛ موقعیتی که واقع شدن در آن اسباب شناخت و تعالی یا جهش را فراهم می کند. این جستار، با روش توصیفی و تحلیلی و با بررسی داستان های عقل سرخ، رساله الطیر، لغت موران و قصه غربت غربی، نشان داده است که فراموشی، نوعی پیش آگاهی یا پیش فهمی است که در تجربه موقعیت های مرزی نقشی محوری برعهده دارد.
۲۵.

بازخوانی مؤلفه های گفتمان مدحی نظامی گنجوی در دیباچۀ اقبال نامه، بر بنیاد نظریۀ فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظامی اقبال نامه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف مدح پادشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 167 تعداد دانلود : 82
اقبال نامه آخرین مثنوی نظامی گنجه ای است که بخشی از دیباچه اش حاوی ستایش ممدوح است. نورمن فرکلاف، زبان شناس انگلیسی، از بنیان گذاران تحلیل گفتمان انتقادی است. فرکلاف برای تحلیل متون، الگویی سه بُعدی پیشنهاد داده است: توصیف، تفسیر و تبیین. هدف نهایی او، روشن ساختن ارتباط میان متن، گفتمانی که متن در آن تولید می شود و مناسبات قدرت و ایدئولوژی و هژمونی است تا سرانجام مشخص شود که متنْ گفتمان و ایدئولوژی مسلط را بازتولید می کند، به چالش می کشد، یا تغییر می دهد. پرسش این است که نظامی در مدح پادشاه، با گفتمان مسلط چه مواجهه ای داشته است؟ دریافتیم که با وجود چندین گفتمان، گفتمان اشعری- صوفیانه، گفتمان اصلی است که اگرچه گاهی به چالش کشیده می شود، در مجموع نظامی آن را به نفع شاه و در جهت تداوم سلطه اش بازتولید می کند. شاعر در مشروعیت بخشی به ممدوح، به خوبی توانسته است از ظرفیت های واژگانی و دستور زبانی -گزینش واژگان و تعبیرات خاص، حُسن تعبیر، تقابل معنایی، وجه اخباری افعال، استفهام، جملات معلوم، ضمایر و قیود- و اصول عقاید اشاعره بهره بگیرد.
۲۶.

در جست وجوی نشانه های «پیر ما» در غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیر ما شیخ صنعان حسین بن منصور حلاج حافظ شیرازی عطار سبک شناسی نشانه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 537 تعداد دانلود : 839
مضامین و تصاویر اشعار حافظ به همان میزان که برگرفته از سنت شعری پیش از خود است از شعر شاعران زمان خود نیز متأثر است. شناخت نظام حاکم بر تصویرهای شعر قرن هشتم به میزان زیادی در تحلیل مضامین حافظ راهگشای پژوهشگران است. داد و ستد شعری شاعران این دوره به حدی است که می توان با ردیابی مضامین و تصاویر مشترک شعری ایشان، مشخصه های اصلی شعر این قرن را استخراج کرد. در میان این اشتراکات لفظی و معنوی، غزلی هم زمینه در دیوان خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، ناصر بخارایی و حافظ شیرازی دیده می شود که با توجه به شباهت انکارناپذیر مطلع آن ها، می توان بحث های پژوهشگران را دربارۀ مدلول پیر ما در دیوان حافظ، سامان داد. در این تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، برای معرفی دقیق تر چهرۀ پیر ما، ابتدا سابقۀ آن در غزلیات عطار کاویده شد و پس از استخراج مختصات پیر ما در غزل عطار و ترسیم چهرۀ او، این تصویر در شعر قرن هشتم با مقدمه ای بر گلشن راز شیخ محمود شبستری و با تمرکز بر غزلیات هم زمینۀ پیر ما بررسی شد. بررسی نشان داد که تطبیق چهرۀ پیر ما با شخصیت تاریخی «حسین بن منصور حلاج» ناشی از کم التفاتی به سنت شعری قرن هشتم و روابط بیناذهنی دخیل در خلق تصاویر شعری این دوره است. بر اساس اصل گفت وگوی متن ها با یکدیگر با شناخت و مطالعۀ دقیق دیوان شاعران هم عصر حافظ و نیز مفروض دانستن تأثیرپذیری و استفادۀ او از خلاقیت این شاعران علاوه بر این که بسیاری از ابهامات دربارۀ منابع مضامین حافظ برطرف می شود، می توان خلاقیت های حافظ را در سنجش با این شاعران نیز کشف کرد.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان