ابراهیم کنعانی

ابراهیم کنعانی

مدرک تحصیلی: استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کوثر بجنورد
پست الکترونیکی: ebrahimkanani@kub.ac.i

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

بررسی جلوه های آیین قلندری و عیاری در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
رمان کلیدر اثر محمود دولت آبادی، یکی از رمان های برجسته ی معاصر است که بسیاری از آیین ها و باورهای پهلوانی و قومی منطقه ی خراسان را شناسانده است، به طوری که با پژوهش در آن، می توان به گنجینه ای ارزشمند از فرهنگ عامه ی خراسان دست یافت. وجود این گنجینه، نشان دهنده ی آن است که رمان کلیدر به پایگاه مناسبی برای انباشت و پاسداشت ذخیره های پهلوانی و قومی تبدیل شده است. آیین قلندری و آیین عیاری، از آیین هایی است که در شخصیت و رفتار برخی از شخصیت های رمان مورد بحث، نمود یافته است. در مقاله ی پیش رو، جلوه هایی از آیین قلندری و عیاری که در رمان کلیدر به آنها اشاره شده، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بر این اساس، پرسش بنیادین پژوهش این است که جلوه ها و مظاهر آیین قلندری و عیاری در رمان کلیدر چیست و کدام شخصیت های رمان توانسته اند صفات و ویژگی قلندران و عیاران را در شخصیت خود به نمایش بگذارند. در واقع، هدف از این پژوهش ردیابی اشارات، ویژگی ها و صفات قلندری و عیاری در شخصیت های رمان کلیدر است. پژوهش حاضر نشان می دهد بسیاری از ویژگی ها و صفات قلندران و عیاران در رفتار و صفات برخی از شخصیت های رمان مانند ماه درویش، گل محمد، مدیار، ستار، گودرز بلخی و خان عمو قابل مشاهده است و همین امر، نشان دهنده ی رواج و گستره ی تاریخی و قومی آیین قلندری و عیاری در خراسان است. باید اشاره کرد که در رمان مورد بحث، عناصر و مظاهر فرهنگ عامه به گونه ای غیرمستقیم در فضا و بافت داستان و در گفت و گوی شخصیت ها و یا در رفتار و کردار آنها، پنهان شده است. به همین دلیل، پژوهش در این اثر می تواند لایه های پنهان رمان را نیز بر ما مکشوف کند.
۲۲.

بررسی نظام مقاومتی گفتمان در اهل غرق منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مقاومت گفتمان نشانه- معناشناسی اهل غرق منیرو روانی پور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۴۳۷
مقاومت گفتمانی از کارکردهای مهم گفتمان است که می تواند امکان استعلای گفتمان را فراهم کند. در مقاومت گفتمانی، شرایط ایجابی نفی می شود تا چشم انداز جدیدی بر روی حرکت گفتمان بازشود و همین چشم انداز با ممارست گفتمانی زمینه ساز حضور استعلایی کنش گران و سیال شدن کنش می شود. مقاومت گفتمانی قدرت گفتمانی را بازتعریف می کند و سبب تعدیل، تثبیت و یا تشدید آن می شود. مقاومت گفتمانی و در کنار آن ممارست، از کارکردهای مهم گفتمان اهل غرقمنیرو روانی پور است. در این رمان، وجوه مختلف مقاومت گفتمانی بازنمایی می شود و قلمروهای گفتمانی با تأثیرگذاری بر یکدیگر و یا تأثّر از هم انرژی های مختلفی را به گفتمان وارد می کنند. در مقاله پیش رو، گونه های مقاومت گفتمانی در رمان اهل غرقبازکاوی و ویژگی ها و کارکردهای آن ها بررسی و تحلیل می شود. پرسش اصلی ما این است که در رمان حاضر از چه شگرد ها و راهکارهایی برای مقاومت گفتمانی استفاده می شود. همچنین کارکردها و ویژگی های مقاومت گفتمانی در رمان مورد بحث چیست؟ درواقع هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیل ویژگی مقاومتی گفتمان از دیدگاه  نشانه- معناشناختی جهت تبیین شرایط شکل گیری و استعلای معناست. این پژوهش نشان می دهد که در رمان پیش رو، گونه های مقاومت اسطوره ای، استعلایی، پدیدارشناختی، شوشی و هویتی نقش می آفرینند و قلمروهای گفتمانی براساس قدرت ها و انرژی هایی که به آن ها تزریق می شود، پیوسته بازپردازی می شوند.
۲۳.

نشانه- معناشناسی هستیمحور: از برهمکنشی تا استعلا براساس گفتمان رومیان و چینیان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نور رنگ نشانه - معناشناسی رومیان و چینیان مولانا حضور هستی محور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها نشانه شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۲۰ تعداد دانلود : ۸۲۴
در این مقاله، کارکردهای نشانه- معناشناختی «رنگ» و «نور» را در داستان «مری کردن چینیان و رومیان در علم نقاشی و صورتگری»[1]، از دفتر اوّل مثنوی، بررسی کردیم. در این گفتمان، مولانا با معرفی نگاه پدیدارشناختی خود، چگونگی تجلی وجه دموکراتیک عرفان شرق را نشان داده است. پرسش اصلی مقاله این است که چگونه و براساس کدام شرایط و کارکردهای گفتمانی و فرهنگی، گذر از فضای فیزیکی- کنشی به فضای نمادین و استعلایی فراهم می شود. هدف از پژوهش، مطالعه ویژگی های تعاملی و برهم کنشی رنگ و نور و نشان دادن جایگاه سمیوسفرهای فرهنگی در گفتمان مولانا است. فرض ما این است که حضور هستی محور و پدیدارشناختی نور، فضای گفتمانی رنگ را از انحطاط هستی محور نجات و آن را در وضعیت استعلایی قرار می دهد؛ بنابراین، نور و رنگ در یک فضای بی رنگی سبب استعلای معنا می شوند. در چنین فضایی، ما با دیگری و هستی حضور یکی می شویم و همه چیز به محتوایی از موسیقی زیبایی شناختی روح جهان تبدیل می شود.
۲۴.

بررسی کارکردهای نشانه معناشناختی نور بر اساس قصّه ای از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان گفتمان نور مثنوی نشانه معناشناسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۱۸۰ تعداد دانلود : ۷۲۶
یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه معناشناسی، به مثابة یکی از روش های نقد ادبی نُو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعه این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّه «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. درواقع هدف از این پژوهش مطالعه شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصّه برای نشان دادن سیالیّت معناست. عنصر نور در این قصّه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیّال آفریده می شود. فرضیّه اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شَوِشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه معناشناختی نور می تواند ظرفیّت های داستانی و گفتمانی قصّه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.
۲۵.

تحلیل نشانه معناشناختی شعرِ «باران»(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۶۶
نشانه- معنا شناسی گفتمانی، برآیند نشانه شناسی ساخت گرا و پساساخت گراست. این دیدگاه، جریان تولید معنا را تابع فرایند پیچیده ای می داند که عوامل نشانه- معنایی بسیاری در آن دخیل اند. کنشگر گفتمانی پیوسته مرزهای معنایی را بازنگری می کند و معنا از زاویه دید او آفریده می شود و در رابطه تطبیقی بین احساس، ادراک و شناخت، نشانه- معناها، به گونه های سیال، متکثر و تنشی تبدیل می شوند. در این مقاله نحوه شکل گیری فرایند حسّی- ادراکی و زیبایی شناختی گفتمان ادبی شعر «باران»، سروده گلچین گیلانی، بررسی می شود و نشان می دهد که چگونه باران به عنوان نشانه واسطه ای از طریق رابطه حسی- ادراکی و زیبایی شناختی، سبب شکل گیری فرایندی می شود که «منِ» شخصی شاعر را در گسست با خود قرار می دهد. نتیجه این جدایی، عبور از مرزهای «منِ» شخصی و پیوند با «منِ» استعلایی و دست یابی به «راز جاودانگی» و «هستی آرمانی» است.
۲۶.

رویکرد نشانه- معناشناختی فرآیند مربّع معنایی به مربّع تنشی در حکایت دقوقی مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان مثنوی داستان دقوقی نشانه- معناشناسی فرآیند تنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۴ تعداد دانلود : ۹۳۰
نشانه- معناشناسی به عنوان یکی از شیوه های نقد ادبی نو، در قالب فرآیندها و در ابعاد مختلفی مطرح می شود که یکی از آن ها، فرآیند تنشی است. در فرآیند تنشی، بین عناصر نشانه- معنایی، رابطه ای به وجود می آید که معنا از کم رنگ ترین تا پُر رنگ ترین شکل آن، در نوسان است. بر این اساس، در جریان فعّالیت حسّی- ادراکی می توان فرایندی را تبیین کرد که مجموع عناصر فضای تنشی، حضور فعّال دارند. شوِش گر، با کمک گرفتن از این عناصر و در فرآیندی گفتمانی، در مرکز تنش های حسّی قرار می گیرد. سپس در ارتباط با عمق فضای تنشی، سبب شکل گیری مدلول های معنایی می شود. این حضور، گفتمان را به سوی نوعی نظام ارزشی هدایت می کند که درونه های گفتمانی بر آن استوار است و ما را با معنای تولید شده مواجه می سازد. این مقاله در پی آن است تا ضمن تبیین ویژگی های نشانه- معناشناختی «داستان دقوقی» از مثنوی، با روش تحلیلی و توصیفی فرآیند گذر از مربّع معنایی را به مربّع تنشی و نحوه شکل-گیری فرآیند تنشی را در این داستان، بررسی و تحلیل کند تا از این رهگذر بتوان پاسخی برای این پرسش مهم یافت که چگونه فرآیند تنشی، شرایط گفتمانی را تغییر می دهد و منجر به تولید معناهای سیال می گردد. در واقع هدف از این مقاله، آن است که نشان دهد چگونه عارفی راهیافته، به عنوان «منِ» خردگرا، از طریق رابطه احساسی و تنشی، در گسست با خودش قرار می گیرد. سپس در سیری عرفانی و در فرآیندی استعلایی، به دیدار با ابدال و در مرتبه ای بالاتر، به مقام وحدت با خدا نایل می شود.
۲۷.

تحلیل اشعار سهراب سپهری بر اساس دیدگاه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی سهراب سپهری نشانه - معناشناسی خواننده محوری تأویل هوسرل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
پدیدارشناسی (Phenomenology)، یکی از نظریّه های برجسته در نقد ادبی معاصر است، به طوری که پیروان نقد ادبی خواننده محوری (reader-response theory)، اساس تئوری های خود را بر پایه آن نهاده اند. اساس نظریه ادموند هوسرل (Edmond Husserl)، پدیدارشناس برجسته، بر این اصل استوار است که پدیده های موجود در جهان، تنها در فهم و درک ادراک کننده آنها دارای مفهوم اند و ذهن انسان منشاء همه معانی است. کلید درک این دلالت، نشانه ها و کلید واژگان زمینه ای این نشانه ها، نگاه شهودی است. اساس نظام پدیدارشناختی هوسرل، رویکردی ناب و تازه به پدیده ها برای رسیدن به «اصل چیزها»ست که در این حالت، نوع رابطه حسی- ادراکی با پدیده ها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این دریافت حسّی-ادراکی، زمینه ساز تحول نشانه شناسی کلاسیک (semiology) به نشانه- معناشناسی سیال و هستی مدار (sémiotique) است. این رویکرد، روشی کارآمد برای تجزیه و تحلیل است. تحلیل پدیدارشناسانه آثار ادب فارسی، می تواند افق های نوی بر روی تحلیل شعر فارسی بگشاید و زمینه ساز خوانشی تازه از آنها شود. سپهری، به عنوان شاعری تاثیر گذار و صاحب سبک، برای تبیین حالات شهودی خود، به نگاهی نو و نامتعارف دست یافته؛ به طوری که عنوان شاعر «نگاه تازه و شهودی»، شایسته اوست. نگاه سپهری به جهان هستی، نگاهی پدیداری و مکاشفه ای است. او در گفتمانی تاویلی و هستی مدار، نگاه خود را از موجودیت عینی و ذهنی پدیده ها به ساختار تاویلی و نشانه شناختی آنها انتقال می دهد و در فرایندی حسی- ادراکی، آن را به پدیداری معنا دار تبدیل می کند. کشف چنین ساختاری، در پرتو نقد پدیدار شناختی امکان پذیر است. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی و در ارتباطی تعاملی با نشانه- معنا شناسی، نمونه هایی از اشعار سهراب سپهری را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و گفتمان جدیدی را در شعر سپهری، معرفی و ارائه کرده و در پرتو نگاهی نو و سیّال، به برداشت تازه ای از اشعار زایشی او دست یافته است.
۲۹.

سیاوش، شخصیّتی آیینی و رازناک در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۰ تعداد دانلود : ۸۲۸
یکی از پدیده های رازناک جهان ما خواب و رؤیاست. در این پدیده اشیا، به صورت نمادین ظاهر می شود و از این رو برای دریافت مفهوم حقیقی آنها، باید به تعبیر و واکاوی آنها پرداخت. واکاوی و تعبیر نمادهای رؤیا از دیر باز معمول بوده و گرد آوری و تدوین آنها باعث بوجود آمدن خوابنامه ها شده است. در خوابنامه های فارسی، نمادهای بسیاری به زن و مسائل زنانه گزارده شده اند. بررسی و تحلیل این نمادها می تواند تصویر روشنتر و کاملتری از دیدگاه قدما نسبت به زن ارائه دهد؛ از جمله نمادهایی که به زن تعبیر شده اند، ظروفند. رویکرد قدما در پاره ای تعابیر؛ بویژه تعبیر ظروف به زن، با رویکرد فروید در تحلیل رؤیاها که اشیاء مجوّف را دالّ بر زن می دانست، شباهت دارد. پاره ای از ریاحین و پرندگان و جانوران نیز در خوابنامه ها، مفهوم نمادین زنانه دارند. در بررسی مفاهیم این نمادها، دوبن مایه دیده می شود: یکی پیوند و ازدواج و تمتّع جنسی یا مالی از زنان و دیگری جدایی از آنها به طلاق یا مرگ. پریدن مرغان از دست و خانه، چیدن گل از شاخه و دسته گل نمادهایی هستند که بر مفهوم جدایی از زنان دلالت دارند؛ اما دیدن گل بر شاخه و کشتن مرغان، نمادهای تمتّع جنسی از زنانند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان