مهدی رضا کمالی بانیانی

مهدی رضا کمالی بانیانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۷ مورد از کل ۲۷ مورد.
۲۱.

تطبیق تله پاتیکی آرکی تایپ شب در اشعار سهراب سپهری و رابیندرانات تاگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شب سیاهی آرکیتایپ نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۳
یکی از مباحثی که در ادبیات، امدروزه مدورد توجده قدرار دارد، مبحث آرکی تایپ است. این بحث به وسیله کارل گوستاو یونو ومکتب مردم شناسی تطبیقی دانشگاه شیکاگو مطرح گردید و در ادبیات راه یافته است. ناقدان ادبی ضمن مطرح کردن مباحثی از قبیل آنیما، آنیمو ، سایه، نقاب، تاریکی، شب، آب، دایره، اعداد و... به کند وکاو ضمیر ناخودآگاه جمای راه یافته و به تحلیل و نقد و بررسی هر اثر و خالق آن می پردازند. بدیهی اسدت تاریکی شب نیز چونان دیگر آرکیتایپ ها، نمادها و سمبلهای گوناگونی را در بر می گیرد که بعضی از این نمادها بوسیله ناخودآگاهی جمای در ذهن شاعران و نویسدندگان مشترک می باشد. ازین رو در این مقاله ضمن بررسی نمادهای سیاهی و تاریکی شب، به واکاوی و تطبیق نمادهای خاص این آرکیتایپ در میان اشاار سهراب سپهری و رابیندرانات تاگور پرداخته شده است.
۲۲.

سنجش تأنیثِ خلاقِ محی الدین عربی با شاعران و نویسندگان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنیما محی الدین عربی شاعران و نویسندگان معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۳۴
در روانش ناسی  یونگ  اصطلاحات  مهمی  چون  ناخ ود آگاهی  ،  درونگ رایی، برونگرایی، صور اساطیری ( آرکی تایپی )مطرح می باشد که همه در مباحث جدید نقد ادبی مخصوصا نقد روانشناسانه و نقد اسطوره گرا  مطمح نظرند . نگرش و  شخصیت  بیرونی  آن  چیزی است که یونگ آنرا پرسونا یا نقاب می نامد ، اما او معتقد بود که همه آدمها نگرش و شخصیت درونی هم دارند که در صحبت دنیای نا خود آگاه است. در این مقاله لایه ای از این نگاره ها که شکل ژرف تر آن به عنوان خلاقیت فعال در سیر و سلوک محیی الدین ابن عربی اندلسی وجود داشته ، در آثار شاعران معاصر چون سهراب، شاملو، بوف کور هدایت و نیز احمد عزیزی به طور ویژه بررسی شده است.
۲۳.

تطبیقی مابین عناصر زبانی سبک اصفهانی و شعر نیمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک اصفهانی نیما یوشیج عناصر زبانی سبک هندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۴۶
بیان اندیشه در ادبیات با زبان صورت می گیرد. از این رو تجلی سبک گوینده در زبان اوست. در دوره های مختلف ویژگی های متفاوتی از زبان به عنوان ویژگی مهم یا درخور توجه، نظر افراد را به خود جلب کرده است. تحولات تاریخی و اجتماعی، و تغییراتی که در زبان هر دوره حاصل می شود، مجموعاً سبب می شود که در هر عصر شاعران یا نویسندگان به زبانی خاص سخن بگویند. در سبک هندی شاعران در تحلیل عناصر و پدیده های اطراف خود، جزئی نگر بوده و در جست وجوی معنای بیگانه، بسیاری از قواعد و هنجارهای مرسوم و سنتی را در هم شکستند. این نوآوری در بطن خود ویژگی هایی را داراست که نیما یوشیج نیز در در نوآوری هایش آنان را به کار برده است. شباهت های حاصله از سنجش این دو سبک، روابطی بینامتنی را مابین آن ایجاد می کند که در این مقاله به واکاوی این تشابهات و تناسبات پرداخته شده است.
۲۴.

تیپیزاسیونِ سنجشی مابین مکتب مارکسیست و بیان شیوه های شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایدئولوژی ایده مارکس شکسپیر آنالیز قیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۴
فمنیسم (طرفداری از حقوق زنان)، نیوهیستوریسیسم ، مادیگرایی فرهنگی ، تئوری پست استعماری و تئوری کوئیر ، همگی در مورد تولید فرهنگی (که می تواند به مارکس نسبت داده شود) ایده هایی ارائه می کنند و همچنین هر یک رابطه معناداری با تحقیقات ادبی رنسانس دارند. با وجود این ایده های اصلی مارکس به ندرت به طور مناسب در آثار مربوط به شکسپیر توضیح داده می شود و در برخی دوره ها حتی ادعا می شود که آنها رابطه خود را از دست داده اند. هدف این مقاله، توضیح تاثیر گذشته و فعلی مارکسیسم بر ادبیات شکسپیری است؛ همچنین نشان دادن راه هایی که در آن، این ادبیات می تواند تأثیر مهمی در آینده آنالیز فرهنگی و نقد نمایشی و ادبی سیاسی ایفا کند. 
۲۵.

کارکردهای تداعی در بدخوانیِ خلاق حکایت درویش صاحب کرامات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدخوانی خلاق عناصر داستانی مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۴۴
بدخوانیِ خلاق مبتنی بر ایده وجودِ رابطه ای موروثی میانِ آثارِ ادبی است؛ اما، نه رابطه ای بر پایه هم سویی و ادامه مسیرِ یکدیگر؛ بلکه، رابطه ای جدید متضمنِ دیالکتیکی بنیادین، میان بازشناسیِ قدرتِ گذشته و انحراف از جباریتِ آن. شاعرِ متأَخّر، با هدفِ کسبِ هویّتِ مستقل ادبی، با خارج شدن از زیرِ سایه پدر ادبیِ خود، حرکتی تدافعی را آغاز می کند که نه تنها، آن حرکت، جهت و رویکردی انفعالی ندارد؛ بلکه، در نهایت، به آفرینشِ هنری، ختم می شود. ترفندهای بدخوانیِ خلاق، می توانند به صورتِ ارادی(خودآگاه) و یا غیرِ ارادی(ناخودآگاه)، متنِ متأَخر را از اضطرابِ تأثیر، رهایی بخشند. یکی از عواملِ مؤثر بر بدخوانیِ خلاق آثار داستانی، عنصرِ تداعی است. در مقاله پیشِ رو، حکایتی از مثنوی برگزیده شده است که مولانا آن حکایت را با تلفیق و اقتباس، از دو حکایتِ دیگر ساخته است. بی زمانی و بی مکانیِ حکایتِ مولانا، نزدیکیِ زاویه دیدِ سوم شخص به اوّل شخص و نکره ذکر شدنِ شخصیّتِ اصلی و گرایش به راویِ مفسّر به جای راوی مشروح، تداعی شدنِ گروهِ فتیان در اثرِ شخصیت پردازیِ شاعر، تک گویی های درونی، حدیثِ نفس گویی های شاعر، جریانِ سیالِ ذهن و اطناب در گفت و گوها و...، از جمله ترفندهایی است که به تأثیر از عنصرِ تداعی، در جهتِ بدخوانیِ خلاق، در ساختِ حکایتِ جدید به کار گرفته شده است؛ ازین رو، در ادامه، پس از معرفی و شناختِ نظریه بدخوانیِ خلاق، آشنایی با عنصرِ تداعی و شاخصه های آن، به توضیح و تحلیلِ چگونگیِ تأثیرِ تداعی بر عناصرِ داستانی در جهتِ رهایی از اضطرابِ تأثیرِ دو حکایتِ مبدأ، پرداخته شده است.
۲۶.

از خداجویی تا خداخویی در اشعار شمس مغربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شمس مغربی وحدت وجود عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱
وحدت وجود به عنوان دیدگاهی با منشا عرفانی، قدمتی دیرینه دارد که ردپای آن را می توان در هند باستان و در افکار فلاسفه پیش از سقراط در یونان و روم پی گیری کرد. هرچند در عرفان اسلامی نیز ابن عربی، نخستین عارف معتقد به این اصل نیست، اما اولین کسی است که با وارد کردن این اصل به مباحث نظری و فکری به آن توسع و تثبیت بخشید. از جمله شاعران دیگری که به این مطلب نظر داشته اند می توان به عراقی، مولوی، عطار نیشابوری و... اشاره کرد. شمس مغربی نیز از شاعرانی است که توجه زیادی به این مطلب و دیدگاههای ابن عربی داشته است.با عنایت به این که نظریه مذکور، ذاتا پارادوکسیکال و متناقض نما است و ادراک آن نوعی حیرت و هیبت در اندیشه و نفس شخص مدرک پدید می آورد، ازین رو بیان مطالب عرفانی مغربی، در نظر خواننده مبهم به نظر می رسد. در این مقاله به واکاوی شاخصه های وحدت وجود در اشعار شمس مغربی و ایضاح شاخصه های آن پرداخته شده است.
۲۷.

از آیینه داری تا آیینگی در اشعار صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آینگی آیینه داری خداجویی و خدا خویی صائب تبریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۴
در عرفان، دیدن و دیده و بیینده، در وجود انسان به یگانگی می رسند و شعله یکتای عشق، در دو آیینه عاشق و معشوق به ازل و ابد می پیوندند. آیینه در ادب عرفانی، از رازهای تو در توی عشق، در طول سده های رفته، پرده ها برداشته است که شاید یکی از ژرف ترین شان، یگانگی بودی ِدوگانه های نمودی است. عارفانِ ما، به مدد این ابزار، مجاز انسان را در مجاز جهانضرب کرده و در نهایت شگفتی، حقیقت حق را حاصل آورده اند و حاصل ضرب منفی در منفی همیشه مثبت خواهد بود. ازین رو تا دل، همچون آب و آیینه و جام پاک و صافی نشود، در خور نور و آتش تجلی نخواهد گشت. صائب تبریزی نیز یکی از شاعرانی است که با گرایشات عرفانی ای که در اشعارش دارد، سیر تحول سالک را از آیینه داری تا آینگی را به تصویر کشیده است. در این مقاله، به شاخصه ها و مراحل این روند پرداخته شده است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان