تحلیل جامعه شناختی احساسات قهرمان داستان «لخضر» اثر یاسمینه صالح بر اساس نظریه کمپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساسات به عنوان مهم ترین سازه های زیستی، روانی و اجتماعی ابزار کلیدی بشر برای ایجاد رابطه پویا با جهان درون و بیرون به شمار می آید. با این استدلال که بخش عظیمی از احساسات از طریق جامعه در انسان تولید و نهادینه می گردد، در دهه های اخیر شاخه ای در جامعه شناسی ظهور کرد که به جامعه شناسی احساسات شناخته می شود. کمپر یکی از نظریه پردازان معاصر این شاخه، با تکیه بر احساسات اولیه غم، شادی، ترس و خشم و تقسیم آن به سه نوع ساختاری، انتظاری و پیامدی، قدرت و منزلتی را که فرد از طریق موقعیت های اجتماعی کسب می کند تحلیل می نماید. ازآنجاکه تطبیق الگوهای این شاخه مطالعاتی در متن ادبی به کشف لایه های تازه از عاطفه مندی متون کمک می کند جستار حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی احساسات در رمان «لخضر» نوشته یاسمینه صالح، نویسنده الجزایری می پردازد؛ تا نمایی از قدرت پنهان در ساختار اجتماعی را در کشورهای عربی آشکار سازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصه های قدرت و منزلت در تحلیل شخصیت قهرمان داستان منطبق با موقعیت های استدلال شده توسط کمپر است و به ترتیب بافت های موقعیتی غم (39%)و ترس (31%) نسبت به سایر احساسات اولیه دارای بیشترین بسامد است. قهرمان داستان برای رسیدن به رأس هرم قدرت به این باور رسیده است که در واکنش به محیط اجتماعی، با تمرکز بر عواطف انتظاری و پیامدی – توصیف شده توسط کمپر-می تواند به شکلی پویا، از انسانی منفعل و تحت تأثیر شرایط، به کنشگری فعال تبدیل شود و با اعمال سوژگی خود بر محیط اجتماعی، به قدرت مطلق تبدیل گردد.