ظهور احزاب سیاسی در عصر مشروطیت درایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربة دموکراسی در ایران، پیشینه ای صد ساله دارد. اولین احزاب سیاسی در ایران همزمان با نهضت مشروطیت، پیش تر از غالب کشورهای آسیایی، به وجود آمده اند. هرچند اولین احزاب رسمی همزمان با دورة دوم مجلس شورای ملی ایجاد شدند، سال ها پیش از آن، انجمن های مخفی، با اهداف سیاسی و مبارزاتی، با اقتباسی از تشکل های پنهان و نیمه پنهان غربی، ازجمله فراماسونری، از یکسو، و بهره گیری از پیشینة انجمن های سیاسی و عملیاتی جنبش های شورشی در تاریخ ایران، به وجود آمدند و الگوی اولیة احزاب سیاسی در ایران شدند؛ الگویی که خود نابه سامانی و ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران را پایه ریزی کرد. این فرایند، با اقتباس بازهم سطحی از گروه های چریکی و مبارز مارکسیست و شبه مارکسیست روسیه در دوران انقلاب روسیه، بیش از پیش وجوه مرموز، پنهان، عملیاتی، غیر پاسخگو، غیردموکراتیک و نهایتاً اقتدارگرای احزاب سیاسی در ایران را تقویت کرد و نخبگان ایران را از تأسیس یک سامان سیاسی حزبی دموکراتیک برای رقابت سیاسی مسالمت آمیز و استحکام بخشیدن به نظام دموکراتیک نوپای ایران، دور کرد و به هرج و مرج و نابه سامانی کامل نظام مشروطه کمک کرد.شیفتگی نخبگان، به خصوص عرف گرا، به بیگانگان و تقلید سطحی و غیرعالمانة آنان از الگوهای غربی، عدم درک آنان از شرایط جامعه و فرهنگ عمومی، فقدان تعلقات ملی عمیق و مستحکم و اهتمام به استقلال ملی درمیان نخبگان ایران و احزاب سیاسی، انجام فعالیت های ماجراجویانة پنهان احزاب سیاسی، ازجمله ترور و ایجاد هرج و مرج، اختلافات و درگیریهای میان احزاب سیاسی و انزوای آنان درمیان مردم، به دلیل این سوءرفتار، اختلافات میان نخبگان روحانی و نخبگان عرف گرا و غیرمذهبی، کناره گیری روحانیت از فعالیت های حزبی براثر این اختلافات و تضعیف متقابل احزاب و روحانیت براثر آن و نهایتاً عدم درک درست نخبگان جامعه از نقش و ضرورت حیاتی احزاب در یک نظام دموکراتیک و عدم نگرانی آنان از فروپاشی نظام حزبی در یک جامعه، همه در نابه سامانی و نهادینه نشدن احزاب سیاسی در ایران و عدم استقرار یک سامان سیاسی مستحکم، پس از نهضت مشروطیت مؤثر بودند؛ فرایندی که درنهایت، بیگانگان را بار دیگر برای دخالت استعمارگرانه در ایران به طمع انداخت و نهایتاً به فروپاشی نظام مشروطه و استقرار یک دولت اقتدارگرا منجر شد.