فاطمه فریدی مجید

فاطمه فریدی مجید

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

برآمدن و بر افتادن «گروس» در ساختار تقسیمات کشوری ایران ( بر مبنای مدل قدرت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروس بیجار کردستان تقسیمات کشوری ایران حاکمان گروس نظریه قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۵
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) می شناسند، براساس منابع در دسترس، منطقه ای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکم نشین مستقل اداره می شد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظه فرهنگی باقی مانده اما در پیکره جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر می رسد قدرت گرفتن ایل گروس در دوره صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دوره قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیین کننده ای داشته است.
۲.

قلمرو و مفهوم سیاسی ایران در نیمه نخست حکومت صفوی بر مبنای نقشه های تاریخی اروپایی (1511-1600م/ 907-1008ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
برآمدن صفویان و تحولات بنیادین شکل گیری یک امپراتوری، توجه اروپاییان را در مدتی کوتاه به ایران معطوف کرد. این دوره همزمان با پیشرفت های دانش نقشه نگاری در اروپا و ثبت دقیق مکان های جغرافیایی، از جمله سرزمین های آکنده از ثروت شرقی بود. این پژوهش با روش تحقیق تاریخی، به دنبال یافتن پاسخ این پرسش اصلی است که آیا قلمرو ایران و مفهوم آن در دوره نخست حکومت صفوی، در نقشه های اروپاییان متأثر از واقعیت های سیاسی، جغرافیایی و نیز مقاصد حکومتگران ایرانی ثبت شده است؟ بدین منظور هفت نقشه (1511-1600م/ 907-1008ق) گزینش، توصیف و مطابقت داده شده است تا تصویری روشن از انعکاس قلمرو جغرافیایی و مفهوم سیاسی ایران در عصر صفویه در این اسناد به دست آید. نتایج نشان می دهد همسویی معنادار (غیرمستقیمی) میان اراده شاهان صفوی با اهداف سفارش دهندگان اروپایی نقشه ها وجود دارد.
۳.

ایالت گیلان و هیرکانی در دوره صفوی بر مبنای نقشه جغرافیایی آدام اولئاریوس در1656م./1066ق. در تطابق با کتاب مختصر مفید 1087ق.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایالت گیلان متون جغرافیایی نقشه های تاریخی الئاریوس عصر صفویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۵۲
آنچه اولئاریوس را در تاریخ ایران پرآوازه کرده، سفرنامه و نقشه ایران از اوست که الهام بخش اروپاییان در ترسیم ها و نگارش ها درباره ایران در دهه ها و قرن های بعد شده است. از اولئاریوس اما، یک نقشه منطقه ای گیلان برجای مانده که حاکی از اهمیت این قسمت از ایران در دوره صفوی است. در شرایطی که در منابع عصر صفوی در اطلاق واژه هایی چون ایالت و ولایت بر مناطق ایران ابهام وجود دارد، ایالت گیلان برای نخستین بار با دقت بالایی ترسیم شده است. آنچه بر ارزش نقشه او افزوده مشاهدات شخصی و تحقیق میدانی وی از آگاهان محلی در گذر از گیلان بوده که سندیت نقشه گیلان را به عنوان اسناد معتبر شناخت جغرافیای تاریخی این منطقه در قرن هفدهم میلادی دوچندان کرده است. نقشه سال 1656م الئاریوس، قدیمی ترین و شاید نخستین نقشه مستقل منطقه ای گیلان در کارتوگرافی نوین اروپا است که به تصحیح داده های پیش از خود پرداخته است. از دوره صفوی نقشه ای برجای نمانده و لاجرم مفاهیم نقشه با مهم ترین و شاید تنها منبع جغرافیایی عصر صفوی یعنی کتاب مختصر مفید تطابق داده داده شده تا وجوه تمایز نگاه از درون و بیرون به یک نطقه جغرافیایی مشخص گردد. تطابق این اطلاعات با جغرافیای گیلان در کنار نام شناسی این منطقه از اهداف پژوهش به یاری روش تحقیق تاریخی و جستجوی کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد اطلاعات درج شده در نقشه اولئاریوس ازنظر کمیت و درج جزییات به میزان قابل توجهی بیشتر از متن جغرافیایی مختصر مفید است.
۴.

Die Untersuchung von Damāwand in den geografischen Texten und islamisch-historischen Landkarten(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۳۴۶
Der Mensch betrachtet von Anfang an die natürlichen Phänomene mit Respekt, sodass er zuerst den Himmel als Vater, die Erde und den Berg als Mutter und den Fluss als die Tochter des Berges wusste, aber im Laufe der Zeit hat der Beg die Rolle dese Vaters angenommen . Die Völker von Mesopotamien glaubten sogar, dass der Berg die erste Heimat ist und den Himmel mit der Erde in Verbindung bringt . In den historischen iranischen Geschichten findet man öfters Erzählungen, die auf einem Berg oder an einem Fluss geschehen . Unter den iranischen Bergen haben Alburz und Damāwand in den iranischen Erzählungen und mythischen, historischen, literarischen und geografischen Quellen eine besondere Stellung. In Avesta wurde der Name von Alburz erwähnt, aber in diesem Buch finden wir keinen Hinweis auf Damāwand. In Bundehesh wurde auf die beiden Bergen hingewiesen . In Schāhnāma von Firdausī gibt es Hinweis auf die beiden Bergen. Es ist bemerkenswert, dass nach der Meinung vieler Forscher Alburz in Schāhnāma mit jetzigem Alburz identisch ist. Daher haben einige ihn in in Indien , Balkh und Ghor in Afghanistan angenommen. Ebenso vertreten einige die Meinung, dass dieser Berg einen religiösen und symbolischen Wert hat oder mit dem Berg Ghaf in Kaukasus identisch ist. Es gibt sogar Quellen, in denen dieser Berg als Taftān im Osten des Iran erklärt wurde.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان