بشیر جم

بشیر جم

مدرک تحصیلی: استادیار زبان شناسی، دانشگاه شهرکرد، چهارمحال و بختیاری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

بررسی واج شناختی مشتقات پرسش واژه «کو؟»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پرسش واژه «کو» ضمیر فاعلی پیوسته سوم شخص مفرد پی بست تیرگی واج شناختی واج شناسی زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۹
پرسش واژه «کو؟» برای سوم شخص مفرد و جمع به کار می رود. این پرسش واژه در گونه گفتاری معیار با افزودن جزء «ش» به صورت «کوش؟» و با افزودن دوباره آن به صورت «کوشش؟» به کار می رود که به ترتیب کاربردهای محدودتری دارند. برای سایر شخص ها، افزون بر جزء «ش» فعل های پی بستی )صورت های تصریفی و وابسته فعل «بودن»( نیز به این پرسش واژه می چسبند و صورت های کوشَم؟، کوشی؟، کوشیم؟، کوشین؟ و کوشَن؟ را ایجاد می کنند. هدف این پژوهشِ تحلیلی شناسایی چیستیِ جزء «ش» و تحلیل فرایندهای واجی ایجادکننده تلفظ مشتقات این پرسش واژه در چارچوب نظریه بهینگی (Prince & Smolensky, 1993/2004) است؛ بدین صورت که محدودیت هایی که تعامل شان با یکدیگر موجب رخداد این فرایندهای واجی شده است معرفی و رتبه بندی می شوند. پس از ارائه رتبه بندی اولیه مربوط به تلفظ «کوش؟،» رتبه بندی های مربوط به تلفظ مشتقات دیگر این پرسش واژه به تدریج تکمیل می شوند تا در نهایت، با دست یابی به یک رتبه بندی نهایی بتوان همهتلفظ های آن ها را در فارسی گفتاری معیارتبیین کرد. پیش از ورود به تحلیل های بهینگی ترتیب رخداد این فرایندها و تعامل شان با یکدیگر تحلیل می شوند. پژوهش پیشِ رو به این نتیجه رسیده که جزء «ش» ضمیر فاعلی پیوسته است؛ بدین صورت که گویشوران «کوش» را به عنوان مبنا و پایه برای همه شخص ها در نظر گرفته و فعل های پی بستی را به جای «کو» به آن چسبانده اند.
۲۲.

بررسی صورت آوایی واژه های جمع مختوم به همخوان در گویش قاینی بر پایه نظریه بهینگی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه جمع تیرگی عکس زمینه برچین تیرگی عکس زمینه چین نظریه بهینگی لایه ای قاینی فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۴
نشانه جمع در گویش قاینی در اسم های مختوم به همخوان به صورت [-u] بازنماییِ آوایی دارد. صورت زیرساختی نشانه جمع در قاینی فارسی بر خلاف فارسی معیار که /-hA» یا «ان/ -An» بوده، فقط پسوند /-An/است. این صورت زیرساختی تحت تأثیر دو فرایند واجی افراشتگی پیش خیشومی و حذف /n/ پایانی به صورت روساختی [-u] تغییر می کند که نمونه ای از تعامل تیره عکس زمینه برچین به شمار می آید. در مواردی که واژه یا تکواژی به اسم جمع افزوده شود، /n/ نشانه جمع با وجودِ فراهم بودن شرایط آن، حذف نمی شود. این عدم حذف /n/ پایانی پیامد تعامل فرایندهای حذف همخوان /n/ پایانی و حذف کسره اضافه /e/ است که نوعی تعامل عکس زمینه چین به شمار می آید. هدف این پژوهش، توجیه این تعامل های تیره در چارچوب نظریه بهینگی است. ولی از آن جاکه رویکرد بهینگی موازی از عهده تبیین این تعامل های تیره بر نمی آید، از رویکرد بهینگی لایه ای بهره جسته ایم.
۲۳.

فرایندهای اخفاء و اقلاب در قرائت قرآن کریم بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن کریم اخفاء اقلاب همگونی جایگاه تولید خیشومی نظریه بهینگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۸۹
قرائت قرآن کریم دارای ویژگی های واج شناختی خاص خود است که فراتر از چارچوب سنتیِ تجوید، قابلیت بررسی در چارچوب نظریه های نوین علم واج شناسی را نیز دارد. دو فرایند اخفاء و اقلاب دو گونه از فرایندهای همگونی جزئیِ همخوان /n/ با همخوان مجاور در جایگاه تولید به شمار می روند. فرایند اخفاء در بافتی رخ می دهد که همخوان /n/ پیش از پانزده همخوان گرفته دهانی یعنی/z/ ، /ẓ/، /s/،/ṣ/ ، /t/،/ṭ/ ،/d/ ،/ḍ/ ،/q/ ،/f/ ، /k/،/ʤ/ ، /ʃ/، /ð/ و /θ/ قرار داشته باشد. فرایند اقلاب نیز شامل همگونی در جایگاه تولید لبی است که در بافتی رخ می دهد که همخوان /n/ پیش از همخوان دولبی /b/ قرار داشته باشد. اقلاب را می توان یکی از گونه های فرایند اخفاء به شمار آورد، زیرا در هر دو فرایند «همگونی جزئی جایگاه تولید خیشومی» رخ داده است. ازاین رو، همخوان /b/ باید در فهرست همخوان های ایجادکننده اخفاء گنجانده شود و نباید اقلاب را فرایند جداگانه ای دانست. پس، همخوان های ایجادکننده فرایند اخفاء را باید شانزده مورد برشمرد. هدف از این پژوهشِ توصیفی تحلیلی در چارچوب نظریه بهینگی، پاسخ به این پرسش است که چه محدودیت هایی و در قالب چه رتبه بندی موجب رخداد این فرایندها می شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که محدودیت AGREE[place] عامل اصلی رخداد فرایند همگونی جایگاه تولید خیشومی در دو فرایند اخفاء و اقلاب است. همچنین، محدودیت *[-long N]Obs عامل کشش همخوان خیشومی پیش از همخوان گرفته است.
۲۴.

تحلیل تلفظ گفتاری صورت های مضارع فعل «دادن» بر پایه نظریه بهینگی موازی و رویکرد پیاپی گزینیِ هماهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فعل « دادن» التقای واکه ها تیرگی واج شناختی حذف هجا رویکرد پیاپی گزینی هماهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۸۷
صورت های مضارع فعل «دادن» شامل «می دهم»، «می دهی»، «می دهد»، «می دهیم»، «می دهید» و «می دهند» از افزوده شدن پیشوند مضارع اخباری (mi-) و شناسه های /-am/، /-i/، /-ad/، /-im/، /-id/ و /-and/ به بن مضارع فعل «دِه» ساخته می شوند. تلفظ این صورت ها از سه هجا در گونه رسمی به دو هجا در گونه گفتاری کاهش می یابد. طبق «اصل کوشش کمینه» دلیل کاهش شمار هجاها گرایش گویشوران برای صرف انرژی و کوشش کمتر در تولید عناصر زبانی است. هدف پژوهش پیشِ رو تحلیل فرایندهای واجی، ارائه و رتبه بندی محدودیت هایی است که برهم کنش شان موجب رخداد این فرایندهای واجی شده است. رتبه بندیِ به دست آمده به تدریج تکمیل می شود تا در نهایت بتواند تبیین کننده همه تلفظ های این صورت ها باشد. علت اولیه تغییر تلفظ این صورت ها رفع التقای واکه /e/ی فعل«دِه» با واکه های شناسه هاست که از رهگذر حذف واکه /e/ی فعل صورت می پذیرد. فرایندهای دیگری که در صورت های مختلف فعل «دادن» رخ می دهند شامل حذف همخوان /d/ی شناسه ها، درج همخوان [n] و افراشتگی هستند. در تلفظ گفتاری صورت های «می دهد» و «می دهید» تیرگی واجشناختی از نوع زمینه چین رخ داده است که با بهره گیری از محدودیت های ویژه دسترسی دار به اطلاعات ساخت واژی مورد تحلیل قرار گرفته اند. افزون بر این که تحلیل تیرگی در تلفظ گفتاری صورت «می دهد» در چارچوب رویکرد «پیاپی گزینیِ هماهنگ» انجام شده است.
۲۵.

چگونگی رفع التقای واکه های کشیده با واکۀ تکواژ جمع در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کوتاه شدگی جبرانی التقای واکه ها درج همخوان میانجی غلت شدگیِ واکه نظریه لایه ایکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۲
از شش واکه زبان فارسی واکه های /u:/، /i:/ و /A:/ کشیده هستند. التقای واکه ها ناشی از افزوده شدن تکواژ جمع /-An/ به اسم های مختوم به واکه /u:/ توسط غلت [w] و در اسم های مختوم به واکه های /i:/ و /A:/ توسط غلت [j] برطرف می شود. ضمن اینکه واکه های افراشته /u:/ و /i:/ کوتاه تر تلفظ می شوند؛ ولی تغییری در کشش واکه افتاده /A:/ رخ نمی دهد. هدف این پژوهش تحلیلی این است که مشخص کند در فاصله میان بازنمایی واجی و بازنمایی آوایی چه اتفاقی افتاده است. به این منظور، دو فرضیه تحلیل و بررسی شده اند: طبق فرضیه نخست، طی فرایند غلت شدگیِ واکه یک جزء از هریک از واکه های افراشته کشیده /u:/ و /i:/ به غلت معادل آن یعنی [w] و [j] تبدیل شده و به عنوان همخوان میانجی میان دو واکه قرار گرفته است. امّا براساس فرضیه دوم، التقای واکه ها از رهگذر درج همخوان میانجی برطرف شده و پیامد این درج رخداد فرایند «کوتاه شدگی جبرانی» است. در این پژوهش استدلال می شود که فرضیه دوم درست است. این فرضیه سپس در چارچوب نظریه بهینگی تحلیل می شود

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان