تحقیق حاضر با بررسی ترجمه استعاره در دیوان حافظ سعی دارد کارایی راهکارهای مختلف مترجم را در یاری رساندن به مخاطبان ترجمه برای درک معانی ضمنی استعارات مشخص کند. در این تحقیق از ترجمه ویلبرفرس کلارک (1881) استفاده شده است.
از جمله موانعی که در راه ترجمه وجود دارد، می توان به ترجمه جناس اشاره کرد. در تحقیق حاضر نحوه برخورد پنج مترجم انگلیسی گلستان سعدی (اندرسون (1861)، برتن (1890)، ایست ویک (1859)، راس (1879) و ریهاتسک ((1956) مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. پس از ارایه تعاریف مختلف جناس توسط زبان شناسان و ادیبان هر دو زبان به نحوه گروه بندی جناس در انگلیسی و فارسی اشاره شده است. اگر چه یک راه حل قاطع و مشخص برای ترجمه انواع جناس نمی توان ارایه کرد، ولی برخی راهکارها گاهی موثر می افتند. بنابراین در این تحقیق به بررسی راهکارهایی پرداخته شده است که پنج مترجم مذکور در ترجمه انواع جناس موجود در گلستان به کار برده اند. در ضمن مشخص شده است آیا آنها تنها به یک یا چند راهکار مشخص بسنده کرده اند؟ و آیا ایشان در ترجمه تمامی جناسهای هم نوع از راهکار یکسانی استفاده کرده اند؟
ترجمه تلمیح را می توان یکی از دشوارترین جنبه های ترجمه یک متن دانست زیرا در این عنصر فرهنگ محور با اشارات ضمنی در زبان و فرهنگ مبدا (و نه الزاما در زبان و فرهنگ مقصد) روبرو هستیم. تحقیق حاضر به بررسی تلمیح اسامی خاص در گلستان سعدی و پنج ترجمه انگلیسی آن به قلم اندرسون (1861)، برتن (1890)، ایستویک (1859)، راس (1879) و ریهاتسک (1956) پرداخته است تا کارایی راهکارهای متفاوت مترجمان در برخورد با چنین تلمیحاتی مشخص شود.