محمدیاسین سیفی گندمانی

محمدیاسین سیفی گندمانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

سنخ شناسی فرزندپروری خانواده (ترکیب سبک فرزند پروری پدر و مادر) و تأثیر آن بر گرایش به مواد مخدر در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانواده نوجوانان فرزندپروری سنخ شناسی گرایش به مواد مخدر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده جوانان
تعداد بازدید : ۲۴۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۰۶
هدف: مواد مخدر و پیامدهای مصرف آن یکی از چالش های بزرگ جوامع امروزی است. از آنجا که خانواده و شیوه های فرزند پروری نتایج مهمی را در رشد روانی-اجتماعی فرزندان به بار میآورند، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سنخ شناسی فرزند پروری خانواده بر گرایش نوجوانان به مواد مخدر انجام شده است. روش: به این منظور، 375 دانش آموز از بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی عادی پسرانه شهرستان بروجن در سال تحصیلی 90-1389 به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه اصلاح شده شیوه های فرزندپروری شفر-که شیوه فرزندپروری پدر و مادر را به طور جداگانه میسنجد- و نیز پرسشنامه محقق ساختهی گرایش به مصرف مواد مخدر را تکمیل کردند. سپس با ترکیب شیوهی فرزندپروری پدر و مادر، سنخ فرزندپروری هر خانواده مشخص شد. به دلیل پایین نبودن فراوانی برخی سنخ های فرزندپروری، تنها 6 سنخ وارد تحلیل شده و نمرات گرایش به مواد مخدر در بین این سنخ ها به روش تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه با هم مقایسه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که داشتن پدر و مادری مقتدر بهترین نتیجه را برای فرزندان به دنبال دارد و کمترین گرایش به مواد را به دنبال داشته است و از سوی دیگر بیشترین گرایش به مواد مخدر در سنخ هایی دیده شده است که هردو والد سهل گیرند یا حداقل یک والد سهل گیر را در بر میگیرند. نتیجه گیری: این یافته ها نشان دهندهی اهمیت بالای کنترل والدینی در گرایش نوجوانان به مواد مخدر است.
۲.

اثربخشی برنامه آموزش فلسفه به دانش آموزان دختر بر عزت نفس و توانایی حل مسئله آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عزت نفس حل مسئله دانش آموزان دختر آموزش برنامه فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۷ تعداد دانلود : ۹۰۷
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر عزت نفس و توانایی حل مسئله در دانش آموزان دختر سال اول راهنمایی شهرستان بروجن در سال تحصیلی 89-88 انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. در این پژوهش از 1720 دانش آموز دختر اول راهنمایی، دو کلاس به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه پرسشنامه سبک های حل مسئله لانگ و کسیدی(1996) و عزت نفس کوپر اسمیت (1967) را تکمیل کردند و سپس برنامه فلسفه، به کودکان گروه آزمایش به مدت 15 جلسه، هر هفته 2 جلسه آموزش داده شد. به گروه گواه آموزشی در این زمینه ارائه نشد. در پایان دوره مجددآٌ هر دوگروه پرسشنامه های مذکور را تکمیل کردند. نتایج با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه مذکور به طور معناداری عزت نفس گروه آزمایش را افزایش داده و از سوی دیگر به افزایش معنادار استفاده از سبک حل مسئله مسئله مدار و کاهش معنادار در سبک هیجان مدار منجر شده است. نتیجه گیری: این برنامه می تواند در بهبود مهارت های شناختی و اجتماعی دانش آموزان موثر واقع شود هدف از برنامه آموزش فلسفه به کودکان این است که کودکان تبدیل همانگونه سازندگان آن معتقدند هدف این برنامه این است کودکان، انسان هایی متفکرتر، انعطاف پذیرتر، باملاحظه تر و منطقی تر شوند.
۴.

الگوی اسلامی روان درمانگری/ آموزش مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: اسلام کیفیت زندگی روان درمانگری روان شناسی مثبت نگر واقعیت های توحیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۷ تعداد دانلود : ۷۸۱
روان درمانگری/ آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با هدف افزایش غنای درونی، بهزیستی روان شناختی و ارتقا رضایت از زندگی تدوین شده است. این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تدوین الگوی اسلامی روان درمانگری مبتنی بر کیفیت زندگی سامان یافته است. روان درمانگری مبتنی بر کیفیت زندگی، برای ارتقای آن در هر عرصة زندگی، از مدل پنج راهة CASIO استفاده می کند. بر اساس یافته های این پژوهش، در الگوی اسلامی روان درمانگری/ آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی، با تغییر نگرش های فرد با جهت گیری توحیدی (A)، تغییر در معیارهای زندگی در هر حوزه از زندگی، با جهت گیری توحیدی (S)، تغییر اولویت های فرد در زندگی و اتخاذ اولویت های توحیدی (I) و تمرکز بر حوزه های مغفول زندگی (O)، و در نهایت، هماهنگ سازی آنها با واقعیت های توحیدی، زمینة ارتقای کیفیت زندگی، رضایتمندی و شادکامی فرد فراهم می گردد.
۵.

اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی بر خودکارآمدی و شادکامی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی جهت گیری اسلامی شادکامی خودکارآمدی و دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۲۹۲
دانش آموزان سرمایه های عظیم کشور هستند و تأثیری شگرف در آینده کشور دارند. توجه به عوامل مؤثر بر سلامت روان آنها ازجمله شادکامی و خودکارآمدی از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی، با جهت گیری اسلامی بر شادکامی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های مقطع متوسطه دوم بروجن انجام شد. در این پژوهش، که از نوع نیمه تجربی بود، جامعه آماری 1270 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان بروجن بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 36 دانش آموز انتخاب و به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر قرار گرفتند. گروه آزمایش در طی ده جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش کیفیت زندگی اسلامی IS-QOLT)) قرار گرفت. اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. ابزارهای اندازه گیری، شامل پرسش نامه شادکامی آکسفورد (OHI) و مقیاس خودکارآمدی (SGSES) بود. نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی، اثر معنادار برافزایش شادکامی و خودکارآمدی گروه آزمایش داشته است. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت افزودن بعد معنویت، به ویژه در سایه مذهب، با نگاهی کل گرایانه و یکپارچه نسبت به انسان، می تواند به اثربخشی مداخلات، به ویژه در حوزه روان شناسی مثبت نگر کمک کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان