اعتماد اجتماعی و تعیین کننده های آن: رهیافت نهاد محور یا رهیافت جامعه محور؟ (مورد مطالعه: شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"طرح بحث: مقاله حاضر به بررسی اعتماد اجتماعی و تعیین کننده های آن در شهر سبزوار می پردازد. متغیر وابسته این پژوهش، اعتماد اجتماعی است که با دو بعد اعتماد رقیق یا تعمیم یافته و اعتماد غلیظ یا خاص گرایانه سنجیده شده است. با این حال تمرکز اصلی این تحقیق بر اعتماد رقیق است و چارچوب نظری مورد نظر نیز برای تبیین اعتماد رقیق، ارایه شده است. فرضیه های این تحقیق از دو نظریه استخراج گردیده است: نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام و نظریه نهادی رزستین و استول.
روش تحقیق: روش پژوهش کمی و تکنیک مورد استفاده، پیمایش می باشد. بدین منظور نمونه ای 600 نفری از افراد 18 تا 65 ساله شهر سبزوار به طور تصادفی انتخاب شده، مورد مصاحبه قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های آزمون تک متغیره نشان می دهد که بین متغیرهای مستقل تجربه تبعیض، فساد، احساس امنیت اجتماعی، اعتماد نهادی (این چهار متغیر مربوط به نظریه نهادی است) و سن، با اعتماد رقیق رابطه معنادار وجود دارد. جهت رابطه برای دو متغیر اول، معکوس و برای باقی متغیرها، مستقیم می باشد. اما رابطه متغیرهای میزان عضویت در گروه های رسمی، میزان استفاده از رسانه ها، میزان عضویت در گروه های غیر رسمی، تحصیلات، درآمد و مرتبه شغلی معنادار نیست. در آزمون چند متغیره، متغیرهای اعتماد نهادی، فساد، امنیت اجتماعی و سن، به ترتیب وارد معادله شدند. این متغیرها در مجموع 53 درصد از واریانس متغیر وابسته اعتماد رقیق را تبیین می کنند.
نتیجه: نتایج این پژوهش نشان می دهد که قدرت تبیین نظریه نهادی نسبت به نظریه سرمایه اجتماعی جهت تبیین هر دو بعد اعتماد به ویژه اعتماد رقیق، در جامعه مورد مطالعه بسیار بیشتر است"