هیچ رسانه جدیدی توده مخاطبان خود را به وجود نمی آورد ، بلکه با جذب بخشهایی از مخاطبان موجود و جذب افرادی که پیش از این گرایش به این زمینه نداشته اندمخاطبان خود را افزایش می دهد.
در سالهای اخیر ، تلویزیون دیگر نه به شکلی یک جانبه و عنوان جانشینی برای فعالیتهای دیگر یا به عنوان ویران کننده روابط خانوادگی ، بلکه به عنوان کانونی برای فعالیتهای خانوادگی و وسیله ای کار آمد مورد توجه قرار گرفته است . البته درک جایگاه تلویزیون به عنوان یک وسیله ، به تحقیقات دهه 1950 درباره توجه پژوهشگران به خانواده ، تحققات آنان بر افراد متمرکز بود . هر چند آنها فرد را در یک گروه مرجع مورد بررسی قرار می دادند ، اما این گروه مرجع اساسا نه خانواده ،بلکه محله یا اجتماع بود.از این رو بحث را می توان از دو جنبه مورد بررسی قرار داد . نخست از دیدگاه خانواده ، که از اجزای نظامخانواده بر می گردد. به طوری که نحوه استفاده هر خانواده از تلویزیون ، بر روش آن خانواده ( در جهت ساخت و حفظ خود به عنوان واحدی اجتماعی ) تاثیر می گذارد.دوم از دیدگاه رسانه،
در روزنامه ها و رسانه های الکترونیکی هر روزگروهی بایدتصمیم بگیرند که چه خبرهایی منتشر شود . آنها طبعا خبرهایی را انتخاب می کنند که علاوه بر جذابیت ، تاثیر بیشتری در زندگی خوانندگان ، بینندگان و شنوندگان دارند.در انتخاب خبرهای خوب هیچ روش علمی و از پیش تعیین شده ای وجود ندارد ، اما توجه به عناصر شناخته شده و سنتی خبر، به دست اندکاران این حرفه کمک می کند تا بهترین خبرها را انتخاب کنند.