یکی از شاخص های موفقیت شبکه ها، شکل گیری روابط و همکاری های پایدار بین اعضاء است. در واقع توجه به شبکه سازی نمایانگر این نکته است که همکاری بین اعضاء کلید اصلی عملکرد موفقیت آمیز اعضاء و کل شبکه است. بااین حال همکاری بین اعضای شبکه موضوعی پیچیده است که بررسی کامل آن نیازمند نگرشی جامع نگر است. یکی از نظریه هایی که می توان برای بررسی روابط بین اعضای شبکه مورد استفاده قرارداد نظریه سرمایه اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر طراحی چارچوبی برای تحلیل روابط بین اعضای شبکه های رسمی همکاری علم و فناوری با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی است. برای انجام این پژوهش از روش مرور نظام مند استفاده شد و با جستجو در پایگاه WoS چهل وچهار سند به عنوان اسناد معتبر شناسایی و با کمک روش فراترکیب، اسناد منتخب بررسی و کدگذاری گردید. نتایج پژوهش حاکی از وجود بیست وچهار زمینه فرعی در قالب سه زمینه اصلی (زمینه های رابطه ای، شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی) در بین مقالات است.
بسیاری از سرمایه گذاری ها بر روی تحقیق و توسعه، با هدف تحریک شکل گیری روابط همکاری انجام شده و باعث بهبود معنادار رشد اقتصادی و عملکرد نظام ملی نوآوری شده است. تاکنون مطالعات متعددی در زمینه روابط بین اعضای شبکه ها صورت گرفته است اما خلأهایی از قبیل عدم توجه کافی به بازیگران دولتی در این مطالعات دیده می شود. این پژوهش به دنبال ارائه الگویی برای تقویت روابط بین اعضای شبکه های همکاری علم و فناوری مبتنی بر نظریه سرمایه اجتماعی در ایران است، به طوری که ماهیت اعضای شبکه از نظر دولتی و خصوصی بودن نیز در نظر گرفته شود. جامعه پژوهش حاضر، اعضای شبکه آزمایشگاهی فناوری نانو در ایران و روش پژوهش مطالعه موردی است. در گام اول عوامل مؤثر بر تقویت روابط در بین اعضای شبکه از طریق مرور ادبیات (مربوط به نظریه سرمایه اجتماعی) شناسایی و به وسیله اجماع خبرگان تعدیل شد. در گام بعد این عوامل با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری در ترکیب های سه گانه خصوصی-خصوصی، خصوصی-دولتی و دولتی-دولتی اولویت بندی و مقایسه گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل برنامه ها و سیاست های مدیریت شبکه، تجربه روابط پیشین و مدت زمان عضویت، سه عامل ریشه ای در ترکیبات مختلف دولتی- دولتی، خصوصی- دولتی و خصوصی- خصوصی هستند. همچنین عامل برنامه ها و سیاست های اعضای شبکه نیز در ترکیب دولتی- دولتی عاملی ریشه ای و تأثیرگذار است.