سالار قربانی

سالار قربانی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکترای اقتصادمرکز علوم مدیریت و اقتصاد سلامت سلامت دانشگاه علوم پزشکی ایران تهران ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

طراحی الگوی آسیب شناسی حکمرانی رفاه عمومی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آسیب شناسی رفاه عمومی حکمرانی رفاه عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 714 تعداد دانلود : 83
مقدمه: ناتوانی سیاستگذاران در شناسایی و تحلیل مسائل عمومی به منظور تدوین خط مشی های لازم همراه با ضعف کارگزاران و مجریان در اجرای خط مشی های تصویبی و فقدان استفاده بهینه از منابع موجود از بارزترین آسیب های حکمرانی رفاه عمومی در جوامع مختلف است. هدف این پژوهش ارائه الگوی آسیب شناسی حکمرانی رفاه عمومی در ایران می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش ترکیبی(کمی-کیفی) است. به منظور شناسایی مفاهیم، ابعاد و شاخص های تشکیل دهنده مدل از تحلیل تم(کیفی) و جهت برازش مدل مفهومی پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری(کمی) استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی را 26 نفر از خبرگان، اساتید وصاحبنظران حوزه سیاستگذاری و رفاه عمومی انتخاب شده اند. جامعه آماری بخش کمی را 240 نفر از کارشناسان خبره، مدیران و مدیران ارشد حوزه سیاستگذاری و رفاه اجتماعی تشکیل می دهند. که با استفاده از فرمول کوکران 149 نفر درنظر گرفته شدند. یافته ها: دربخش کیفی؛ 50 شاخص اولیه شناسایی و بعد از کدگذاری به روش تحلیل تم 45 شاخص تایید گردید. 6 بُعد ( مدیریت و تصمیم گیری؛ مالیه عمومی دولت؛ برنامه ریزی؛ محیط داخلی؛محیط خارجی و حکمرانی بخشی) و 4 مولفه عوامل علّی، زمینه ای، راهبرد و پیامد تاییدگردیدند. در بخش کمی، ابعاد مدیریت و تصمیم گیری و مالیه عمومی دولت بر ابعاد محیط داخلی و خارجی و همچنین بر بُعد برنامه ریزی تأثیر دارند و بٌعد برنامه ریزی نیز بر حکمرانی بخشی تأثیر می گذارد. بحث: بهره گرفتن از الگویی جامع برای شناسایی مسائل عمومی، این امکان را برای کشور مهیا می سازد که اولویت ها و راهبردها را تعیین و اجرا نمایند برای آسیب شناسی حکمرانی رفاه عمومی توجه به 6 بُعد و 45 شاخص استخراج شده در این تحقیق الزامی خواهد بود.
۲.

سالمندی و مخارج نظام سلامت در ایران: بررسی و پیشبینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سالمندی مخارج سلامت ایران بخش سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 695 تعداد دانلود : 932
مقدمه: سالمندی، پدیده ای کمابیش جدید، چند بعدی و اجتناب ناپذیر برای جوامع انسانی در حال و آینده است و کشور ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. در این مطالعه، رابطه مخارج نظام سلامت ایران و نرخ سالمندی را بررسی و میزان این دو متغیر را تا سال 1405 پیش بینی شده است. روش ها: این مطالعه کاربردی بوده و از روش اسنادکاوی برای جمع آوری داده ها و روش کمّی برای تحلیل داده ها استفاده کرده است. برای برآورد مدل و رابطه میان نرخ سالمندی و مخارج نظام سلامت از روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی، و برای پیش بینی از روش ARIMA استفاده شد. داده های استفاده شده برای برآورد مدل از سال 1375 تا سال 1400 بوده و پیش بینی متغیرهای نرخ سالمندی و مخارج نظام سلامت از سال 1401 تا سال 1405 صورت گرفته است. نرم افزار به کارگرفته شده در این مطالعه EViewsنسخه 10 بود. داده های این مقاله از مرکز آمار ایران و صندوق جمعیت سازمان ملل متحد استخراج شده اند. یافته ها: بر اساس قیمت های ثابت سال 1390، به ازای هر درصد افزایش در نرخ سالمندی، مخارج نظام سلامت به میزان 710 میلیارد تومان افزایش خواهد داشت. با توجه به پیش بینی های صورت گرفته، نرخ سالمندی تا سال 1405 به میزان 1/06 درصد رشد خواهد داشت و افزایش مخارج ناشی از سالمندی حدود 753 میلیارد تومان براساس قیمت های ثابت سال 1390 خواهد بود. به ازای هر سالمند، یک میلیون و 414 هزار تومان براساس قیمت های ثابت سال 1390 به مخارج نظام سلامت افزوده خواهد شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از افزایش مخارج نظام سلامت ناشی از سالمندی، یک نتیجه قابل پیش بینی بود. ضرایب به دست آمده با فرض ثبات سایر شرایط بود و تغییرات فناوری، سبک زندگی و تغییر شرایط کلی اجتماعی و اقتصادی می تواند تغییرات زیادی در این اعداد ایجاد کند. به نظر می رسد مؤثرترین راهکار برای کاهش اثرات سالمندی، ایجاد اشتغال با سطوح درآمدی مناسب است تا بتوان با افزایش نسبت جوانی جمعیت و تأمین صندوق های بازنشستگی، نسبت وابستگی در کشور را نیز کاهش داد.
۳.

تدوین الگوی یکپارچه سازی سرآمدی مدیریت دانش راهبردی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت دانش راهبردی مدل های تعالی جایزه جهانی MAKE مدل تعالی آموزش و توسعه (TDEM) نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 551 تعداد دانلود : 689
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی یکپارچه سازی سرآمدی مدیریت دانش راهبردی در شرکت گاز استان خوزستان انجام شد. پژوهش، ازنظر نوع روش، پژوهشی آمیخته (کمی کیفی) است. این تحقیق براساس نحوه گردآوری و ماهیت داده ها، تحقیقی اکتشافی توصیفی و ازنظر هدف، توسعه ای کاربردی است. جامعه آماری روش کیفی، 15 تن از خبرگان دانشگاهی و صنعت و جامعه آماری روش کمی را 340 نفر از کارکنان دانشی (صاحبان فرایند، تیم مدیریت دانش، تسهیل کنندگان دانش، گروه راهبری) شرکت گاز استان خوزستان تشکیل می دهند که به کمک فرمول کوکران 124 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. اعتبار داده های روش کیفی با استفاده از روش اعتباریابی نیومن تأیید شد و پایایی و روایی روش کمی نیز به ترتیب با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی محاسبه و تأیید شد. در بخش کیفی (طراحی الگو) تحلیل داده ها با استفاده از نظریه داده بنیاد و در بخش کمی داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL مورد سنجش قرار گرفت.<br /> درنهایت نیز، الگوی یکپارچه سازی سرآمدی مدیریت دانش راهبردی با سه مؤلفه کلیدی (راهبردها، فرایندها، نتایج)، 19 معیار، 140 زیرمعیار، 4 متغییر زمینه ساز و 4 متغیر بازدارنده، طراحی شد. همچنین، نتایج تحلیل کمی نشان داد که شرکت گاز استان خوزستان 1257 امتیاز را از مدل تعالی مدیریت دانش راهبردی کسب نموده است که این نتیجه شکاف 983 امتیازی را نشان می دهد.
۴.

پیش بینی قیمت مسکن برای شهر اهواز: مقایسه مدل هدانیک با مدل شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن پیش بینی قیمت مسکن مدل هدانیک شهر اهواز مدل شبکه عصبی مصنوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 636 تعداد دانلود : 972
تعیین و برآورد قیمت مسکن در مناطق شهری، از اهمیت زیادی برای دولت، سرمایه گذاران خصوصی و دولتی و افراد عادی برخوردار است. این تخمین می تواند در برنامه ریزی و تصمیم گیری های آینده در بسیاری از سیاست های شهری و منطقه ای مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا به دلیل اهمیت بالای قیمت مسکن در دهه های اخیر، استفاده از توابع قدرتمند و کارا برای پیش بینی و تخمین قیمت مسکن مرسوم شده است. پژوهش حاضر، با هدف ارائه مدلی بهینه برای پیش بینی قیمت مسکن و تعیین عوامل تأثیرگذار بر قیمت مسکن در کلان شهر اهواز و نیز مقایسه ای بین دو مدل هدانیک و شبکه عصبی مصنوعی انجام شده است. ماهیت پژوهش، توسعه ای-کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش، 286 نمونه واحد مسکونی در سال 1394 براساس 27 متغیر مربوطه به منظور پیش بینی قیمت مسکن، مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این تحقیق از تابع هدانیکی نیمه لگاریتمی و شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (MLP) استفاده شده است. برای مقایسه دو مدل از لحاظ توانایی پیش بینی، از معیارهای R2، MSE، RMSE، MAPE، MAE و ضریب TIC استفاده شده است. نتایج مدل هدانیک نشان دادند از میان 27 متغیر مدل، 18 متغیر معنی دار بودند و با مقایسه نتایج و مقدار برآوردها، مشخص شد که قیمت مسکن در اهواز بیشتر از عوامل فیزیکی و ساختاری تأثیر می پذیرد. برای بررس ی تفاوت در دقت پیش بین ی مدل های مختلف ب رای پیش بینی قیمت مس کن در شه ر اهواز، از آزم ون مورگان-گرنجر- نیوبلد استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون نشان دادند که تفاوت قدرت پیش بینی دو مدل از لحاظ آماری نیز معنی دار است که نشان دهنده کارایی بهتر و عملکرد مناسب تر شبکه عصبی مصنوعی (98 درصد) نسبت به مدل رگرسیون هدانیک (88 درصد) است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان