جنگ دوم خلیج فارس(عراق- کویت+ ائتلاف امریکایی) برای بررسی رابطه سانسور و لحن احساسی و انتقادی موجود در اخبار تلویزیون، فرصت منحصر به فردی را فراهم آورد. پخش اخبار تلویزیونی مربوط به این جنگ، نه ازجهت اعمال سانسور، که از جهت مزین بودن مطالب و تصاویر خبری به برچسب یا زیرنویس «سانسورشده»، منحصر به فرد و بیهمتا بود. در مجموع، 424 مطلب خبری تلویزیونی در طول جنگ دوم خلیج فارس مورد تحلیل محتوایی قرار گرفت. وجود یا فقدان برچسب یا زیرنویس «سانسور شده»، منبع اعمال سانسور و شبکه تولیدکننده از جمله سر مولفههایی بودند که در این تحلیل محتوایی مدنظر قرار داشتند. مطالب خبری همچنین براساس ظرفیت احساسی، میزان غلظت احساسی
(Emotional Intensity)و نیز لحن انتقادی مطلب در قبال منبع، درجهبندی شدند. نتایج بهدست آمده برحسب تفاوتهای بیننده محور و تولید کننده محور
(Production and Viewer-based differences)،مورد بحث قرار گرفتند. بحث اینکه آیا سانسور«کارآمد» است، مستلزم لحاظ کردن مولفههای مختلفی از جمله جنبه منفی خبر و غلظت و نحوه نگاه انتقادی به منابع است که با نوعی نتایج پیشبینی نشده همراه است.
کشورهای جنوب در فرایند جهانی شدن و توسعه رسانههای جمعی با فرصتها و چالشهایی روبهرو خواهند شد که شامل 1- قومیشدن رسانههای جمعی 2- توسعه رسانههای آلترناتوی 3- طراحی سیاستهای جامع رسانهای 4- بینالمللی شدن رسانههای جمعی در داخل کشورهای جنوب است. زیر ساخت جدید ارتباطی مورد نظر کشورهای صنعتی نیازها و ویژگیهای خاص کشورهای جنوب را در نظر نگرفته است. پدیده پیچیده جهانی شدن خود محصول توسعه حوزه تجارت بینالمللی و لیبرالیزهشدن سیاستهای اقتصادی، ارتباطی و سیاسی درعصرجهانی است. واکنش های ابرازشده در برابر پدیدهجهانی شدن از تطبیق با فرایند جهانی گرایی تا اتخاذ رویکرد بومی گرایی یا منطقهگرایی در نوسان بوده است. آینده این فرایند به موازنه موجود میان قوانین ناظر برتوسعه اقتصادی، ادغام ارتباطی و استقلال فرهنگی و نیز رابطه متغیر میان حکومتها، سازمانهای بینالمللی، شرکتها و افراد بستگی دارد.
دراین مقاله مولف با رویکرد ارزیابی امنیتی فرایند جهانی شدن در قرن بیستویکم به ابعاد تهدیدزای جهانی شدن و به تعبیر دیگر، پروژه حاکمیت فرهنگ غربی میپردازد. این نوشتار با تاکید بر بازیگر اصلی فرایند جهانیشدن یعنی رسانه،مفهوم رسانهای شدن زندگی را بررسی میکند. در مفهوم اخیر رسانهها به عنوان مراجع هویتهایی مطرح میشوند که هم شان دولتهای ملی ماهیت جامعه انسانی را شکل میدهند.
سیر تکوین و تحول ایده جهانی شدن در بعد رسانهای و ارزیابی امنیتی آن با توجه به آثار اجتناب ناپذیر حضور رسانهها در زندگی بشر و طرح راهکارهای جبران کننده بخش دیگری از محتوای مقاله را شامل میشود.
نویسنده در بحث تبارشناسی جهانی شدن سه دوره تبلیغات، ارتباطات و اطلاعات را بررسی میکند و در نهایت با معرفی ویژگیهای جامعه بشر در قرن بیستویکم اذعان میدارد که جامعه جهانی شده پس از عصر اطلاعات اکنون دوره فترت خود را سپری میکند و این دوره به تحقق جامعه شبکهای ختم میشود. وی در ادامه باب بررسی تفسیرهای مختلف از مفهوم جامعه شبکهای را میگشاید و بااین مبحث موضوع تبارشناسی جهانی شدن را به پایان میرساند.
دراین نوشتار به موضوعی میپردازیم که اغلب به آن توجه نمیشود: گزارش و انعکاس پیمایش برای دیگران. درصورتی که پیمایش به شکل مناسب منعکس و انتقال داده نشود، تمامی تلاشها و زحماتی که برای انجام آن صرف شده است، بیثمر خواهد بود.
قبل از آنکه بیشتر به این موضوع بپردازم،باید نکتهای اساسی را یادآور شوم. گزارش علمی درباره مسائل اجتماعی، نیازمند تسلط کافی برزبان انگلیسی است(مگر اینکه فردی به زبان دیگری مینویسد). هرگاه از آمار و ارقام یا اشکار میخواهیم که به تنهایی گویای مطالب باشند، قادر به تعیین نیستند.هرگاه در موارد غیرضروری از اصطلاحات و عبارات پیچیده استفاده میکنیم، سطح موفقیت در برقراری ارتباط پایین میآید. سفارش میکنم که کتاب کوچک و در عین حال بسیار عالی عناصر سبک نوشته ویلیام استرانک و ایی.بی.وایت را بخوانید (و حدودا هرسه ماه یکبار آن را دوباره مرور کنید). اگر این کار را با دقت و صادقانه انجام دهید حتی اگر ده درصد محتویات کتاب را کنار بگذاریم، باز شما شانس بسیار زیادی دارید تا خود را به گونهای معرفی کنید که دیگران شما را خوب درک کنند؛ همچنین این شانس را خواهید داشت که ترتیبی دهید تا قدر یافتههای شما، دانسته شود.