حسین هرسیج

حسین هرسیج

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۳ مورد از کل ۵۳ مورد.
۴۲.

نقش قدرت مدنی در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازه گرایی تئوریهای روابط بین الملل تئوری نقشها نقش قدرت مدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 671 تعداد دانلود : 429
در این مقاله تئوری نقشها و طرح نقش قدرت مدنی در تئوری های روابط بین الملل ، مورد بررسی قرارمی گیرند. روشی که در این مقاله مورد استفاده قرار گرفته، روش توصیفی- تحلیلی است که ضمن بازنگری در توصیف طرح نقش قدرت مدنی، مبانی تئوریک آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.یافته های این تحقیق نشان می دهد،طرح نقش قدرت مدنی مبتنی بر دو تئوری سازه گرایی و تئوری نقشها می باشد. در ارزیابیهای عقلایی- پوزیتیویستی مثل نئورئالیسم و یا نهادگرایی لیبرال به یک بازیگر عقل مدار و سود گرا پرداخته می شود که در یک سیستم آنارشی خودیار قرار دارد که منافع این بازیگر کم و بیش از بیرون مشخص می شود. اما برخلاف نظریات رئالیستی که به منافع مشخص و اولویتهای ثابت (بقای فیزیکی و سود نسبی) می پردازند، در نظریات سازه گرایی منافع بر حسب موقعیت توصیف می شوند و اساساً قابل تغییر هستند. تئوری نقشها، نظریه ای است که به بازیگران نسبت داده می شود و تفاوتهای کیفی سیاست خارجی بازیگران مختلف را توضیح میدهد. هریک از دولتها طرح نقشی را در سیاست خارجی خود مدنظر قرار میدهند که این طرح نقش شامل ذهنیات و برداشتهای آن دولت، ارزشها، نرمها و برداشتی که از جهان اطراف دارد و همینطور انتظارات دنیای بیرون و چگونگی رفتار مناسب در روابط بین الملل می باشد. به عبارتی این طرح نقش می تواند، خط مشی اقدام سیاست خارجی یک دولت را شکل دهد. در تئوری نقشها، رفتار سیاست خارجی دولتها و نقشی که آنها در نظام بین الملل بازی میکنند، مورد بررسی قرار می گیرد.این تئوری در بررسی رفتار سیاست خارجی بازیگر دولتی نسبت به سایر تئوریها مناسب تر است. زیرا هم سطح سیستم و هم سطح بازیگر را مد نظر قرار می دهد. یکی از نقشهایی که یک بازیگر دولتی می تواند ایفا کند، نقش قدرت مدنی است. پس از پایان جنگ سرد و گرایش به مباحث مربوط به غیر نظامی کردن روابط بین الملل و مشاهده رفتار سیاست خارجی خاص کشورهای ژاپن و آلمان طرح نقش قدرت مدنی مورد توجه قرار گرفت.
۴۵.

تحولات دهه دوم انقلاب اسلامی و نقش آن در پیدایش چالش‌های نظری دهه دوم و سوم(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 210
مقاله حاضر به منظور شناخت تحولات دهه دوم انقلاب اسلامی و نقش آنها در رشد چالشهای نظری این برهه تاریخی به رشته تحریر در آمده است . برای این کار از الگوی انقلاب چالمرز جانسوت استفاده شده است . بر اساس این الگو تغییر یک سری از عوامل محیطی و همچنین دگرگونی برخی از ارزشها در دهه دوم انقلاب اسلامی باعث کاهش چشمگیر فضای ایدئولوژیک و افزایش علاقه مندی به دنیا و رشد نابرابریها گردید . و همین عوامل باعث بوجود آمدن شرایطی برای رشد چالشهای نظری شد . این چالشها با رویکرد تجدید نظر طلبانه مبتنی بر ارزشهای لیبرال دمکراسی به مقابله با تفکر حاکم یعنی نظام جمهوری اسلامی که مبتنی بر ولایت فقیه و متکی بر آرای مردم می باشد ، پرداختند ...
۴۶.

کسری اعتماد سیاسی: ریشه ها و راهکارهای مقابله با آن در نظام مردم سالاری دینی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان