علی اکبر محمدی

علی اکبر محمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

کارکرد تکنیک های روایی و ترفندهای زبانی در رمان های سیّدات القمر جوخه الحارثی و پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی از منظر جریان سیّال ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی جریال سیال ذهن رمان جوخه الحارثی نسیم مرعشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۳۹
جریان سیّال ذهن، شکل خاصی از روایت داستان است که زمینه کنار رفتن نویسنده و مشارکت خواننده در تجربیّات ذهنی شخصیّت ها را فراهم می نماید . جوخه الحارثی و نسیم مرعشی در رمان های سیدات القمر و پاییز فصل آخر سال است کوشیده اند تا با بهره گیری از تکنیک های سیلان ذهنی، به بیان دغدغه ها و مسائل زنان در جوامع خود بپردازند. ازاین رو این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، کارکرد جریان سیّال ذهن در این دو رمان و میزان موفقیت هر یک از نویسندگان را موردبررسی قرارمی دهد. یافته ها گویای آن است که الحارثی در ارائه تکنیک های سیّال ذهن برای انعکاس ذهنیّات شخصیت های داستان موفق تر بوده است؛ وی با بهره گیری از ظرفیت روایت دانای کل، در به کار گرفتن تکنیک تک گویی درونی شایسته تر عمل کرده است. الحارثی با به کار گرفتن تداعی آزاد، پرش های زمانی - مکانی پی در پی و تغییر زاویه دید راوی، باعث ایجاد ابهام در متن می شود و شعرگونگی در زبان، زمینه ابهام بیشتر در متن او را فراهم می کند؛ مرعشی به علت رویکرد ساده نویسی، کمتر از شعرگونگی بهره برده است؛ وی حدیث نفس را برای بیان احساسات زنانه به کار برده اما الحارثی آن را به جهت اهداف والاتری، از جمله احقاق حقوق از دست رفته زنان در جوامع سنتی به کارمی گیرد.
۲.

کاربست نظریه روان شناختی شخصیت اریک فروم در تحلیل تطبیقی نمایشنامه شهرزاد توفیق الحکیم و فیلمنامه شهرزاد تهمینه میلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۲۲
افسانه ی هزار و یک شب در میان فرهنگ ملت ها اهمیت ویژه ای دارد؛ به گونه ای که آثار زیادی در قالب داستان، شعر، نمایشنامه و فیلمنامه از آن الگو گرفته اند و هریک با توجه به اقتضای نگاه نویسنده به زندگی و نیازهای روانی و اجتماعی، هنرمندانه به بازآفرینی ساختار و محتوای اصل داستان پرداخته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با مقایسه تطبیقی، کوشیده است نمایشنامه   شهرزاد توفیق الحکیم (درگذشته:1987) و فیلم نامه شهرزاد تهمینه میلانی (زاده:1339) را با رویکردی بینِ رشته ای و بر پایه ی نظریه شخصیت شناسی و روان کاوی اریک فروم(1900 1980) مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس نظریه ی اریک فروم، بیشترین تیپ شخصیتی موجود در دو اثر، جهت گیری پذیرا (ثمربخش) است. با آنکه شهرزاد دارای تیپ شخصیتی پذیرا و بازاری است؛ اما تیپ پذیرا بر تیپ بازاری او غلبه دارد. هر چند نمایشنامه  شهرزاد توفیق الحکیم با نگاهی فلسفی و هستی شناسانه در پی کشف حقیقت، با ارائه ایده ی تلفیق عقل محض و قلب است و با نوع روایت میلانی متفاوت است، هر دو اثر با موضوع و تِم مشترک و کاربست شخصیت های محوری داستان، دارای مشابهت هایی هستند. نوع سفر پادشاه در دو اثر با هم تفاوت بنیادینی دارد؛ به گونه ای که نوع سفر شهریار در نمایشنامه توفیق الحکیم فلسفی عرفانی و در فیلم نامه میلانی، سفری معمولی به شمار می آید.
۳.

کاربست تفسیر لغوی در آثار ابوحاتم سجستانی با محوریت علم قرائات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشمندان ایرانی - اسلامی قرائت تفسیر لغوی ابوحاتم سجستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۵۰۶
ابوحاتم سجستانی (م255ق)، یکی از دانشمندان مسلمان ایرانی و از پیشوایان لغت در قرن سوم هجری است که نقش بسزایی در پیشبرد علوم قرآنی داشت. بیشترین تخصص وی در علوم قرآنی، قرائت بود که در آن اختیار تام داشت. در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی -تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که او چگونه و با چه دلایلی از مؤلفه های تفسیر لغوی برای اختیار و انتخاب قرائت برتر بهره برده است؟ بررسی دقیق این موضوع به ما کمک می کند تا هم دلیل اختیار یک قرائت تبیین شود و هم بتوان با دیگر قاریان و راویان علم قرائت، آراء و اندیشه های او را مورد مقایسه و تطبیق قرار داد. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که مجاهدت های قرآنی سجستانی در چهار بخش آواشناسی، ریشه شناسی، اعراب و معناشناسی صورت گرفته استو روش او در این علم بیشتر به لغت و بیان معانی مفردات، اهتمام به مسائل نحوی و صرفی، اسلوب بیان و عنایت خاص به اعراب قرآن متمرکز بود و برای هریک از نظرات خود، حجت و دلیل علمی ارائه کرده است که در برخی موارد با نظر دیگر قاریان و مفسران همسو و گاه مخالف آن است.
۴.

مقایسه مدل های حسابداری و اقتصادی درتبیین بازده حقوق صاحبان سهام با استفاده از تئوری سود باقیمانده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متغیرهای حسابداری و اقتصادی مدل سود باقی مانده بازده حقوق صاحبان سهام ریسک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۶
مقالهحاضر به بررسی روابط بین متغیرهای حسابداری و اقتصادی محرک ریسک با بازده حقوق صاحبان سهام با استفاده از تئوری سود باقی مانده می پردازد. متغیرهای حسابداری عبارت از اختیار فرصت های رشد، اهرم عملیاتی، انحراف گردش دارایی ها و درصد تغییر هزینه استقراض می باشند. ضمناً از متغیرهای نرخ بهره بدون ریسک و نرخ بهره بدون ریسک ضرب در اهرم عملیاتی به عنوان عوامل اقتصادی بهره گرفته شده است. روش پژوهش از نوع همبستگی از طریق بررسی میدانی و اسناد کاوی در حوزه تئوری های اثباتی مالی و حسابداری می باشد. همچنین برای آزمون وجود رابطه بین متغیرها ومعنادار بودن مدل ها از تحلیل رگرسیون استفاده شده است نتایج، وجود رابطه معنی دار میان بازده حقوق صاحبان سهام (متغیر وابسته) با متغیرهای حسابداری و متغیر اقتصادی (متغیرهای مستقل اصلی) را تأیید و به ترتیب 70 و 66 درصد از تغییرات بازده حقوق صاحبان سهام را توضیح می دهند Abstract This study examined the relationships between accounting and economic variables driving risk and returns on common equity using the theory of residual income were studied. Accounting variables considered in this study are: Market to Book value ratio, Operating leverage, Asset turnover risk and the percentage change of the cost borrowing, also variable risk-free interest rate and risk-free interest rate multiplied by the operating leverage has been used as economic factors. . Method present research investigated the correlation type through field theories in the field of financial and accounting of proof. Also to testing the relationship between the variables being significant regression models is used. Results there was significant correlation between Return on common equity (the dependent variable) accounting variables and economic variables (main independent variable) and respectively 70 and 66 percent approve changes explain Return on common equity.   Keywords: Accounting and Economic Variables, Residue Model, Return on Common Equity, Risk   
۵.

آرم ذات المعاد و نگرش صوفیانه جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جبران خلیل جبران ارم ذات العماد تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲۱
جبران خلیل جبران(1883-1931م) شاعر و نویسنده پرآوازه عرب، در شمارِ شاعرانی با رویکرد صوفیانه و رومانتیکی است. منتقدان درباره نگرش او به فرد و جامعه، نظریّات گوناگونی دارند.در این میان این پرسش مطرح است که آیا او واقعاً یک صوفی عملگرا یا پراگماتیست است و یا تنها از نوعی عرفان ذوقی و ذهنی بهره مند است. در این جستار،نمایشنامه ارم ذات العماد برگزیده شده است، چرا که این نمایشنامه اوج تصوّف جبران است. او در نقش نجیب رحمه در پی رسیدن به شهر خدا، شهر مقدس، شهر رؤیاهای روحی است، جایی که جز اهل مشاهده و توحید و حقیقت را راهی بدان نباشد. جبران در ارم ذات العماد می کوشد تصویری خیالی از دنیایی به دست بدهد که در مقایسه با دنیای واقعی جنبه آرمانخواهانه دارد، شهری که اوتوپیای اوست و تنها با مکاشفه و معرفت می توان به آن دست یازید. آمنه العلویه نماد راهنما و پیرِ طریق، چراغ راه را در دستان جبران می گذارد تا با شوق و شور و تحمل رنج و سختی به تکامل روحی برسد. زین العابدین، عارف شیعه و درویش ایرانی نقش واسطه را بر عهده دارد. وحدت وجود، وحدت ادیان، یگانه پرستی و جاودانگی روح و زندگی از اندیشه های جبران است که از زبان آمنه بیان می شود. در پایان تا حدی روشن خواهد شد که عرفان جبران نوعی عرفان ذوقی و تأملی با رنگ وسیاقِ عرفان گنوسی ویا نوعی تصوّف مشهور به اشراقی- فلسفی(teosophism) است. جبران با ایجاد فضایی تجریدی و متافیزیک با بهره مندی از نماد و نقاب در قالب یک دیالوگ و گفت وشنود، اندیشه وگرایش صوفیانه اش را عرضه می کند. هرچند در این جستار کوتاه نمی توان به صوفی بودن او حکم کرد،ولی تا قدری می توان با زوایای پنهان نگرش او آشنا شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان