سعید گراوند

سعید گراوند

مدرک تحصیلی: دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
پست الکترونیکی: Geravand_s@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

بررسی تطبیقی مراتب حکمت در منظومه فکری شنکره چاریه و عزیزالدین نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت حکمت متعالی حکمت متعارف عزیز الدین نسفی شنکره چاریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۷
در منظومه فکری شنکره چاریه و عزیز الدین نسفی بحث درباره مراتب حکمت و مسائل پیرامون آن یکی از مسائل بنیادین است که بررسی تطبیقی آن میزان همانندی سلوک و تفکر سلوکی این دو حکیم را در دو سنت معنوی نشان می دهد. حکمت در منظومه فکری شنکره چاریه عبارت است از شناختی که باور نادرست را محو می سازد. در منظومه فکری شنکره، حکمت دو سطح دارد: متعالی و متعارف. حکمت متعارف مبتنی بر حواس است؛ درحالی که حکمت متعالی معرفت به «آتمن» است که نیازی به احتجاج عقلی ندارد. حکمت در منظومه فکری حکیم نسفی، حضور علم و عمل است که به دو مقوله شهودی و اکتسابی تقسیم می شود. نسفی بر این باور است که رسیدن به مقام حکمت، رسیدن به مقامی هم شأن جایگاه ربوبی است. حکمت در منظومه فکری این دو حکیم صرفاً جنبه بحثی و نظری ندارد. در منظومه فکری این دو حکیم، حکمت عملی والاتر است از حکمت بحثی و نظری. هر دو حکیم در طریق حکمت و تأملات عرفانی خود به نقد حکمت نظری و بحثی می پردازند. ازجمله اختلاف های این دو حکیم این است که تقسیم بندی شنکره از حکمت تقسیمی کاملاً دوگانه است؛ اما حکمت شهودی (کشفی) در تفکر نسفی از ماهیتی تشکیکی برخوردار است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در منظومه فکری هر دو حکیم دستیابی به مراتب متعالی حکمت، از راه سلوک عملی و ریاضت و مجاهده امکان پذیر است.
۲۲.

پرستشگاه در سنت زرتشتی و بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرستشگاه سنت زرتشتی بودیسم هینه یانه فضای قدسی قداست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
پرستشگاه و فضای قدسی، یکی از مباحث بنیادین در بین ادیان گوناگون است که تبیین و تحلیل ابعاد آن، از جهات مختلفی همواره قابل بحث است. ضرورت و اهمیت پرستشگاه از آنجا ناشی می شود که به هرروی از همان آغاز حیات، آدمی همواره در کوشش بوده است تا بتواند فضایی معنوی برای ارتباط با عالم ماوراء را بنیان نهد. جایگاهی مقدس که در ادیان مختلف از آن به عنوان مرکز عالم و نقطه اتصال با معبود سخن رفته است. دو آیین زرتشت و بودا، اگرچه در مبانی، فرهنگ و جهان بینی و اصول اعتقادی با یکدیگر تفاوت دارند، در تعالیم اخلاقی و برخی آموزه ها و مناسک دارای نقاط اشتراک اند. ازجمله نقاط مشترک در دو سنت زرتشتی و بودایی می توان به حضور پرستشگاه و قداست آن اشاره کرد. پرستشگاه در دو سنت زرتشتی و بودایی، ازآنجاکه امر مقدس را به ظهور می رساند، قداست می یابد. در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اعتقاد ریشه دارد که انسان تنها در این فضا می تواند با جهان دیگر، یعنی جهان خدایان و نیاکان، ارتباط داشته باشد. زرتشتیان و بوداییان در پرستشگاه، مناسک و آیین های قدسی خود را برگزار می کنند. به بیانی دیگر، در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اندیشه حضور دارد که در فضای قدسی پرستشگاه، اجرای آیین های مقدس، شیوه های درست هدایت و تربیت معنوی تحقق می یابد و گذار از مرتبه ای به مرتبه دیگر در حیات معنوی امکان پذیر می شود. افزون بر این، در سنت زرتشتی و بودایی از طریق حضور در پرستشگاه است که با ارائه احکامی قانونمند، زمینه مطلوب برای تقلیل رنج و خشنودی ایزدان فراهم می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد.
۲۳.

مفهوم عمل در نهج البلاغه

تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
حضرت علی (ع) در کتاب شریف نهج البلاغه، معارفی عمیق و ره گشا برای طالبان کمال انسانیت ارائه داده است. یکی از این مفاهیم پر نغز، مفهوم عمل عرفانی است. می توان چنین گفت که اولین و ابتدایی ترین مرحله ای که سالک برای وصول به حق باید بدان توجه نماید، عمل و انجام عبادات مأموره می باشد. از طریق عمل، سالک به تهذیب نفس می پردازد تا ظرف وجودی اش، قابلیت درک مظروف با عظمتی همچون رب العالمین را بیابد. در واقع، هدف از عمل، عملی است که بر معرفت سالک بیفزاید. از منظر نهج البلاغه عمل به دو نوع اعمال ظاهری و اعمال باطنی قابل تقسیم است که انجام خالصانه ی هر کدام از آنها مرکب پر نوری برای وصول سالک به سر منزل مقصود می شود. برخی از مهم ترین اعمال عرفانی در نهج البلاغه عبارتند از : نماز، روزه، زهد، ورع، پرهیز از دروغ گویی و غیبت و...
۲۴.

تنتریسم بودایی: تلاشی در عرصه نیهیلیسم اخلاقی

تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۹۵
طریقت تنتریسم جنبه ای خاص و استثنایی از تفکر دینی شرق است که به طور شگفت انگیزی رویکرد نیهیلیسم اخلاقی و ساختار شکنی را بسط و گسترش می دهد. از این رو، طریقت تنتریسم عبارت است از یک سری تعالیم اسرارآمیز که در فرهنگ هندو-بودایی از دیر باز رایج بوده است. این تعالیم فرا اخلاقی و سحر انگیز شامل اصول و اندیشه هایی فرا دینی و فرا عقلانی است که به باور معتقدان سنت تنتریک در حل مشکلات دنیوی انسان امروز بسیار موثر است. در تفکر تنتریسم این اندیشه رواج دارد که همه ارزش های انسانی، ساخته و پرداخته ذهن بشر هستند. بنابراین برای متفکر تنتره ای همه این آداب و ارزش های دینی جنبه وهمی و خیالی داشته و حقیقت واقعی آنها را حکیم تنتره ای فهم می کند. به تعبیر دیگر، در طریقت تنتریسم، کل جهان یک توهم صرف و بازی پوچ و بی اساس است. بنابراین حکیم تنتریک برای نیل به نجات نمی تواند به جهان حامی سنت احترام بگذارد. زیرا، در این طریقت باطنی، بنیاد حقیقت جهان بجز شون یا و مایا چیز دیگری نیست. در این جستار می کوشم ضمن بررسی قلمرو معنایی تنتریسم، تاریخ تو تفکر تنتریک و ویژگی های متمایز آن را در شاکله های مفهومی بسیاری در قالب طرح اندیشه های فرا اخلاقی در این طریقت معنوی تحلیل و واکاوی کنم.
۲۵.

راه های وصول به حق تعالی در اندیشۀ ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وصول به حق تعالی ملاصدرا حکمت متعالیه سلوک تفکر سلوکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۸۹
در اندیشه ملاصدرا راه های وصول به حق تعالی عبارت اند از راه عمل و مجاهده، راه علم و معرفت و راه فیض و موهبت که هر یک از آن ها می تواند انسان را در سیر استکمالی خویش به سوی حق تعالی یاری کند. منظور از وصول به حق تعالی عبارت است از توجه استغراقی، عبودیت تام و فناء. از نظر ملاصدرا یکی از راه هایی که امکان وصول به حق را فراهم می آورد، راه عمل است. در اندیشه ملاصدرا اعمال شریعتی فناپذیر هستند، در حالی که اعمال طریقتی که رخدادی وجودی هستند و با حقیقت نفس مسانخت دارند، نقش مهمتری در وصول به حق ایفا می کنند. از نظر ملاصدرا یکی دیگر از راه هایی که امکان وصول به حق را فراهم می آورد، راه علم و معرفت است. اما پرسش این است که کدام نوع از علم و معرفت آدمی را در وصول به حق تعالی یاری می رساند؟ معرفت نظری یا عملی؟ یا تلفیقی از هر دو نوع معرفت؟ در اندیشه ملاصدرا هر یک از این دو مرتبه از علم و معرفت از مزایای خاص برخوردارند؛ ولی در عین حال حصر نظر به یکی از این دو مرتبه از معرفت چندان راه گشا نبوده است. لذا می توان گفت که در وصول به حق تعالی، تلفیق این دو مرتبه از علم و معرفت مورد توجه ملاصدرا است. ملاصدرا بر این باور است که وصول به حق تعالی از راه حکمت نظری و عملی طریقی تام است. در نگاه ملاصدرا این دو مرتبه از معرفت در طول هم هستند. درواقع ملاصدرا با طرح نظریه وصول توانسته با اتخاذ تنوع روشی و تلازم عقل و کشف، حجیّت راه های وصول به حق تعالی را تبیین کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ملاصدرا در بحث وصول فقط به سلوک عقلی بسنده نمی کند؛ بلکه با طرح حکمت فیض و تلفیق حکمت نظری و عملی، به فهم حقایق می رسد. این مقاله که با روش تحلیلی-توصیفی نگاشته شده، نشان می دهد که خوانش ملاصدرا از عمل طریقتی است و نسبت میان راه های وصول به حق در اندیشه ملاصدرا نسبت طولی است.
۲۶.

حکمت و تفکّر فلسفی هند

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۳
در تفکّر فلسفی هند، فلسفه عبارت است از تبیین سرشت باطنی-ترین ذات جهان. در این شیوه از تفکّر شرقی، فلسفه عبارت است از برهما ویدیا یا آگاهی از برهمن. فلسفه هندی نه فقط فلسفه است بلکه طریق رستگاری نیز است. در واقع، هندوها واژه "دَرشَنَه"را برای فلسفه به کار می برند که در تفکّر فلسفی هند نوعی تفکر و بینش (بصیرت) است که بیش از هر چیز مبتنی است بر اشراق و شهود. هندوها واژه"دَهَرمَه"یعنی طریق و نظم و هماهنگی درست در جهان را نیز برای فلسفه به کار می برند. به همین دلیل است که متفکران هندی معتقدند حکمت و فلسفه هند، حکمتی -است که در راستای دهرمه و نظم و هماهنگی درست جهان شکل گرفته است.از مشخصه های ایجابی تفکّر فلسفی هند می توان به اهتمام برای کشف حقیقت، پیوند و آشتی با طبیعت، حضور شهود به جای توجّه به عقل و استدلال، تنوع و گوناگونی مکاتب، وحدت در مسائل اخلاقی و معنوی، توجه به مسأله هنر اصیل، توجه به زبان و علوم باطنی و روانشناسی ژرفا، و فهم مطلق به صورت سلبی و برتری خود کلی بر خود فردی اشاره کرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که حکمت و تفکّر فلسفی هند در کشف حقایق بیشتر از روش شهودی بهره گرفته و برهان و استدلال حتی برای اثبات وجود خدا در آن جایگاه چندانی ندارد. عدم رشد علوم طبیعی، ریاضت طلبی و انکار واقعیّت های عینی جهان و عدم توجه به دنیا و علوم دنیوی، غفلت از تاریخ و فلسفه تاریخ از مشخصه-های سلبی حکمت و فلسفه هند است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان