بررسی و طبقه بندی مثل ها در جلد سوم و چهارم کلیدر
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها یکی از ابزارهای بلاغی به شمار می روند که همپای کنایه ها، تمثیل ها و مثالک ها در غنا بخشیدن به زبان فارسی نقشی بسزا ایفا می کنند. استفاده از این مواد و مصالح زبانی در میان عامه، رایج تر از سایر بخش های جامعه است. خاستگاه تجربی، انتقال شفاهی، سهولت آموزش، ایجاز (واژگان اندک، معانی بسیار)، می تواند از جمله علل توجه جامعه زبانی عامه به این ابزارها باشد. در فضای روستایی رمان کلیدر، بهره جویی از مثل ها و سایر ابزارهای زبانی عامه، رفتار طبیعی و غریزی زبان تلقی می شود و شخصیت ها در استفاده از این توانش های بالقوه زبان تصنع به خرج نمی دهند. در این مقاله سعی بر این است تا ارتباط مثل را با جامعه زبانی رمان کلیدر بررسی شود و سپس ضرب المثل های مستخرج از دو جلد این اثر را براساس معیارهایی چون، خلق و ابداع، ساختار، معنا و مقصود، لحن و ریشه دسته بندی گردد. حاصل پژوهش نمایانگر آن است که اغلب مثل های کلیدر ریشه در تجربه های عمومی و شخصی مردم دارد که به سبب تکرار و تجربه به زبان منتقل شده و پس از تکرار زبانی، فراگیر و عمومی گشته است.