محمدامین خدامرادی

محمدامین خدامرادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی انتقادی راهکارِ جان مارتین فیشر در حل معضل بخت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: اراده آزاد معضل بخت جان مارتین فیشر ماشین تصادفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۵
مسئلهٔ اساسی این پژوهش تحلیل و نقد راهکار جان مارتین فیشر در حل معضل بخت و هدف از آن نشان دادن ناکارآمدی این راهکار به روش توصیفی - تحلیلی است. بر اساس معضل بخت، نفی تعین گروی در پیدایش یک کنش به سلب آزادی و مسئولیت اخلاقی کنشگر می انجامد. فیشر تلاش می کند بر اساس بازسازی یکی از مثال های فرانکفورتی در جهانی نامتعین، معضل بخت را بر پایه ترسیم دو جهان حل کند. جهان 1 متعین، اما جهان 2 بر اساس ماشین تصادفی نامتعین است. کنشگر در جهان ممکن اول بر اساس مثال های فرانکفورتی مسئول است. در جهان دوم با خاموش ماندن ماشین به نحو تصادفی، جهان 1 و 2 این همان و درنتیجه کنشگر مسئول خواهد بود. در این پژوهش آشکار می شود: الف) تقریر فیشر از معضل بخت، نسخه ای از صورت بندیِ مبتنی بر فقدان علیت است و پاسخ فیشر حتی کارآمدی لازم برای حل این صورت بندی را ندارد. ب) علیت حاکم بر جهان 2 فیشر، متفاوت با علیت ناتعین گروانه ای است که اختیارگروان حامی علیت مبتنی بر رویداد مد نظر دارند. از نظر آنها، قرارگرفتن علیت ناتعین گروانهٔ فعال در سلسلهٔ علی یک کنش، شرط اساسی پرداختن به معضل بخت است؛ اما در سلسلهٔ علی کنش در جهان دوم فیشر، هیچ گونه علیت ناتعین گروانهٔ فعالی وجود ندارد. درنتیجه فیشر اساساً با معضل بختی که اختیارگرویِ علیت مبتنی بر رویداد را تهدید می کند، مواجه نشده است که بخواهد آن را حل کند.
۲.

بررسی انتقادی راهکار کریستوفر فرانکلین در حلّ صورت بندی های مبتنی بر اطمینان و عقب گرد از «معضل بخت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیارگروی کریستوفر فرانکلین معضل بخت ناتعّین گروی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۷
مسئله اساسی این پژوهش، بررسی راه حلِّ کریستوفر فرانکلین در برابر صورت بندی های مبتنی بر اطمینان و عقب گرد از معضل بخت و هدف از آن، نقد راه حلِّ مذکور و نشان دادنِ ناکارآمدیِ پاسخ فرانکلین به روش توصیفی_تحلیلی است. بر اساسِ معضلِ بخت، نفیِ تعیّن گروی در پیدایشِ یک کنشْ به بخت می انجامد و لازمه آن، نفیِ اراده آزاد است. فرانکلین که از حامیان اختیارگرویِ علّیتِ مبتنی بر رویداد است، از این معضلْ چهار صورت بندی ارائه می دهد. نفیِ تعیّن گروی در صورت بندی ِ مبتنی بر اطمینان، منجر به عدمِ اطمینان از پیدایشِ یک کنش و بر اساسِ صورت بندیِ مبتنی بر عقب گرد، منجر به عدمِ پیش بینیِ وقوعِ یک کنشْ در صورت عقب گرد به لحظه وقوعِ آن می شود. پاسخِ فرانکلین مبتنی بر تشخیصِ محلِّ قرارگیریِ مناسبِ ناتعیّن گرویْ در فرایندِ منجر به کنش آزاد است. وی پس از نقدِ «تقریرِ کنشِ غیرپایه محورِ» رابرت کِین، به تقریرِ دیدگاهِ خویش به نامِ «تقریرِ کنشِ پایه محور» می پردازد. از نظرِ وی با قراردادن ناتعیّن گروی در لحظه وقوعِ کنش پایه، دو صورت بندیِ مذکور از معضل بخت قابلِ حل است. طبق این تقریر، دلایل کنشگر، از جمله باورها، امیال و عواطفِ او به نحو ناتعیّن گروانه سببِ کنش آزادِ کنشگر می شوند و ناتعیّن گروی در مرتبه علّیتِ دلایلْ نسبت به کنش پایه بروز می کند. در این پژوهش آشکار می شود راه حلِّ فرانکلین در حلِّ معضل بخت راهگشا نیست. علّیتِ ناتعیّن گروانه دلایل کنشگر نسبت به کنش آزاد، که هسته مرکزی دیدگاه فرانکلین محسوب می شود، دقیقاً همان نقطه ای است که منجر به تصادفی بودن کنش آزاد می گردد و در نتیجه، معضل بخت همچنان به قوّتِ خود باقی می ماند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان