معنای «وجود» در نزاع اصالت یا اعتباریت وجود
حوزه های تخصصی:
آیا در نزاع اصالت وجود یا اعتباری بودن آن وجود، معنایی از «وجود» که قائلان به اعتباری بودن وجود به کار می برند، همان معنایی است که قائلان به اصالت وجود به کار می برند؟ اگر نزاع اصالت (یا اعتباریت) وجود یک نزاع فلسفی جدی است و صرفا یک نزاع لفظی نیست، باید هر دو دسته بر سر اصالت یا اعتباری بودن یک معنا از وجود، چون و چرا کنند. آیا چنین است؟ برای یافتن حقیقت آنچه بین دو گروه رفته است، باید به کلمات طرفین دعوا مراجعه کرد و دقیقاً مشخص کرد ایشان وقتی «وجود» را به کار می برند چه معنایی مراد می کنند. این مقاله به دنبال ایضاح همین نکته است و نشان می دهد: اولاً، معنای «وجود» در قول به اعتباریت با معنای وجود در قول به اصالت یکی نیست. در اولی معنای مصدری مراد است و در دومی معنای اسمی. ثانیاً، کاربرد معنای اسمی و نظریه اصالت وجود چه پیشینه ای پیش از ملاصدرا دارد.