محمدباقر کبیرصابر

محمدباقر کبیرصابر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

پارادایم های حفاظت معماری در ایرانِ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارادایم حفاظت حفاظت علمی میراث معماری عملکرد فرهنگی معمار ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۸
بیان مسئله: بر اساس ماهیت چندرشته ای «حفاظت معماری» که در منشورهای اخیرِ بین المللی، بدان تأکید شده، نقش آفرینی مطلوب معمار به عنوان یکی از تخصص های مشارکت کننده در این حرفه، در موفقیت اقدامات حفاظت معماری مؤثر است. اما به دنبال رویارویی ایران با مفاهیم حفاظت علمی، عملکرد معمار در این حرفه، نسبت به عملکرد این تخصص در آفرینش های معماری، دچار ضعف نسبی شد که به نظر می رسد، مؤلفه هایی در پارادایم های حفاظت، بر این ضعف، تأثیرگذار بوده اند. هدف پژوهش: بررسی تحولات پارادایمی حفاظت معماری در ایران از منظر تأثیر آن بر عملکرد معمار، پس از مطرح شدن حفاظت علمی بوده است. روش پژوهش: این پژوهش با روش های تاریخی و علّی از زیرمجموعه های پژوهش کیفی انجام شده است. نتیجه گیری: در دوره حفاظت سنتی در ایران، اولویت داشتنِ تأمین ایده آل های اجتماعی در پارادایم غالب، از معمار عملکرد فرهنگی طلب می کرد. اما با مطرح شدن حفاظت علمی و برتری یافتن ایده آل های دیگری در پارادایم غالب، توجه به ارزش های اجتماعی در سایه قرار گرفته و لزوم عملکرد فرهنگی معمار منتفی شد. تداوم طولانی مدتِ این پارادایم، سبب شد که تکلیف اصلی معمار در حفاظت فراموش شده و توانایی انجام آن تضعیف شود. به طوری که با وجود مطرح شدن پارادایم فرهنگ گرا از اوایل دهه 70، هنوز اکثریت جامعه علمی معماری، توانایی عملکرد فرهنگی نداشته و این پارادایم جایگاه خود را پیدا نکرده است. اما به علت تلاش قشر معدودی از معماران برای تقرب به پارادایم فرهنگ گرا، مقطع حاضر را می توان دوره گذار به شمار آورد. در شرایط حاضر، تعریف جدی ترِ جایگاه معمار در امر حفاظت، آموزش عملکرد فرهنگی برای این تخصص و بهره گیری صحیح از توانایی های معمار، در همسوشدن اکثریت معماران با قشر معدود پیشرو و باب شدن پارادایم فرهنگ گرا نقش مؤثری خواهد داشت.
۲.

شناسایی الگوهای نیازمندی های اجتماعی- فرهنگی حس مکان با تأکید بر تأثیر فناوری دیجیتالی در ارتقاء کیفیت معماری شهری (نمونه موردی: مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتقاء کیفیت معماری شهری الگوهای اجتماعی - فرهنگی حس مکان مشارکت فناوری دیجیتالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای نیازمندی های اجتماعی-فرهنگی حس مکان با تأکید بر تأثیر فناوری دیجیتالی در ارتقاء کیفیت معماری شهری، درمنطقه یک مشهد انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظرماهیت، توصیفی تحلیلی است وجامعه آماری آن شهروندان منطقه یک می باشند. حجم نمونه با استفاده ازمحاسبات لازم در نرم افزارR، 2000 نمونه تعیین واز روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای ارائه الگویی از عوامل و زیرعاملهای مؤثر بر ارتقاء کیفیت معماری شهری از روش تحلیل عاملی تاییدی و برای دستیابی به الگوهای شرطی که به تشخیص ارتباطات میان شاخص های مربوط به ارتقاء کیفیت معماری شهری با عواملی چون متغیر گروه بندی مربوط به نواحی، ویژگیهای فردی (نوع شخصیت وخودکارآمدی) و نوع مالکیت می پردازد ازالگوریتم داده کاوی Apriori استفاده گردید. نتایج نشان داد بجز شاخص های آماری نشانه ها و راحتی، که از نظر وجود واجرا شدن در محلات درحد متوسط هستند، سایر شاخص ها تفاوت معناداری با مقدارمتوسط دارند و از دیدگاه پاسخ دهند گان هریک ازشاخص های 6گانه انسجام و همبستگی اجتماعی، تحرک و پویایی، حس تعلق، خوانایی، هویت و اصالت و نظم و سیمای مطلوب در محلات مختلف کمتر از حد میانه اتفاق می افتد. همچنین در اکثر محلات، قوانین و الگوها حاصل از داده کاوی، وضعیت های مختلف پی آمد درمورد وضعیت موجود هرکدام ازشاخص های 6گانه، مقداری کمتر ازحد متوسط را دارا است. در این پژوهش از فرم های آنلاین تعاملی (توزیع وتکمیل الکترونیکی پرسشنامه) وابزارهای تحلیلی بر بستر ابر استفاده شد و با استفاده ازیادگیری ماشین و الگوریتم داده کاوی، روابط معنادار والگوهای پنهان کشف گردید. این امر نشان داد فناوری های دیجیتالی می تواند در کمترین زمان و با بالاترین دقت به جمع آوری و تحلیل داده پرداخته و با شناسایی خودکار و به هنگام الگوهای مؤثر به روشن شدن پیچیدگی ها وقوانین مستتر کمک کرده و با مشارکت وانعکاس عمیق ترین خواسته های ساکنان، امکان تحلیل دقیقتر مشکلات و بدنبال آن راه حل های سریعتر و صحیحتر را فراهم نماید. فناوری های دیجیتالی ازطریق انتظام داده های شهری و نیز در گام بعدی ترکیب ونمایش الگوها می تواند به نحو شایسته ای معماری شهری را پوشش دهد و با ارائه الگوهای دقیقتر در پیوند با الگوهای مؤثر دیگر در کیفیت معماری شهری، یک کل منسجم و معنادار شکل گیرد.
۳.

ارتباط فناوری و حفاظت در معماری معاصر تحلیلی بر مبنای بازخوانی تحولات نقش معمار در حفاظت معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحول فناوری فناوری معماری حفاظت معماری تحول نقش معمار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۳۲
بیان مسئله: رابطه «معماری» و «حفاظت معماری»، براساس بنیان های مشترکی که با یکدیگر دارند، موضوعی سنتی است. مسئله پژوهش حاضر پیرامون رابطه سه گانه «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» شکل گرفته که به موازات تحول فناوری، به وجود آمده و منجر به ابهاماتی در نقش معمار در رابطه سه گانه نوین شده که هنوز در جوامع در حال توسعه مرتفع نشده است.هدف پژوهش: بازخوانی نقش معمار در امر حفاظت معماری پس از تحول فناوری از سنتی به پیشرفته در جوامع توسعه یافته غربی به منظور توجه دادن جوامع در حال توسعه به این موضوع است.روش پژوهش: این مقاله با ترکیب روش های تاریخی و علّی از زیرمجموعه های رویکرد کیفی انجام پذیرفته است.نتیجه گیری: از آنجا که توجه محض حوزه «حفاظت معماری» به بعد هنری و یا فنی «فناوری معماری» و همچنین غفلت از ارزش های اجتماعی چالش هایی را در پی دارد، حفاظت معماری توجه به هر دو بعد و ارزش های اجتماعی را مد نظر قرار داده که به واسطه تقرب به پارادایم فرهنگ گرا محقق شده است. این ارتباط سه گانه «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» با یکدیگر و با جامعه، به عنوان یک قاعده مشتق شده از پارادایم فرهنگ گرا، لزوم حضور معمار را در امر حفاظت معماری، از یک سو به لحاظ پوشش دادن وجه معماری در این سه گانه و از سوی دیگر به لحاظ ارتباط دادن این سه گانه با فرهنگ جامعه، اجتناب ناپذیر کرده است. همچنین معمار، به دلیل داشتن توانایی در تعامل شایسته با متخصصان حوزه های «حفاظت معماری» و «فناوری» و توانایی در ایجاد تعادلی مطلوب بین این دو حوزه، رهبری این ارتباط را نیز به عنوان یک تکلیف حرفه ای بر عهده دارد.
۴.

بازخوانش معیارهای طراحی داخلی، جهت تغییرکاربری ابنیه ارزشمند

کلید واژه ها: معماری داخلی معیارهای طراحی داخلی ابنیه ارزشمند تغییرکاربری سازگار بازطراحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۷۶
بناهای ارزشمند، میراثی گرانبها برای هر تمدن و کشوری به حساب می آیند. بنابراین حفظ و بقای آن ها برای آیندگان دارای اهمیت است. امروزه تعداد زیادی از بناهای ارزشمند، به دلایلی همچون منسوخ شدن کاربری اولیه، متناسب نبودن فضاهای داخلی جهت نیازهای امروزین، بدون استفاده رها شده اند. لذا تغییرکاربری، به منظور استفاده ی مجدد از آن ها ، به عنوان یکی از راه کارهای حفاظت و باززنده سازی مطرح می شود. از آن جایی که جهت بهره برداری مجدد از بنا، ناگزیر به دخالت و ایجاد تغییر در آن می باشیم، طراحی داخلی در یک بنای میراثی متناسب با عملکرد جدید آن اهمیت می یابد. یک بنای میراثی حامل پیام هایی می باشد که ماهیت آن را تعریف می کند، و همین اصل باعث تمایز طراحی در این گونه زمینه ها با سایر موارد می شود. بر این اساس طراح به عنوان اتصال دهنده ی گذشته به آینده دارای مسئولیتی سنگین در برابر نسل های گذشته، حال و آینده است. لذا رعایت اصول و معیارهای مؤثر جهت حفظ ارزش های بنا در طراحی داخلی به منظور تغییرکاربری، اهمیت به سزایی می یابد. مقاله ی حاضر در پی یافتن اصول راهنما و معیارهای مؤثر طراحی در زمینه های ارزشمند می باشد. تا علاوه بر حفظ ارزش های بناهای میراثی تغییرکاربری سازگار با آن ها صورت گیرد. دستور العمل های پیشنهادی ثابت نیستند، اما جامع اند، به طوری که می توانند در موقعیت های متنوعی استفاده شوند و با ویژگی های خاص موارد گوناگون و ارزش های نهفته در هر زمینه ی تاریخی منطبق شوند. شیوه ی پژوهش در این مقاله به صورت مطالعات کتابخانه ای و بررسی نمونه های موجود در این راستا می باشد. بدین منظور در ابتدا به بررسی اصول و قوانین حاصل از بیانیه ها و قطع نامه های جهانی، جهت تغییرکاربری پرداخته ، سپس با بررسی نمونه های موجود، و راه کارهای ارائه شده در این زمینه به تدوین اصول و معیارهای پیشنهادی جهت طراحی پرداخته می شود؛ در پی آن با اشاره به هر یک از شاخص های تأثیرگذار، و تطبیق آن با اصول تغییرکاربری سازگار، جدولی از عواملی که می بایست درطراحی داخلی مورد توجه قرارگیرند ارائه می گردد که از جمله مهم ترین اصول مورد توجه رعایت سادگی، انعطاف پذیری، بازگشت پذیری و توجه به روحیه ی مکان و حفظ ارزش ها و زیبایی های بصری معرفی می گردد.
۵.

روایت معماری در بیان عکاسی؛ مراتب معنا در عکس معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکاسی معماری عکس معماری عکس معماری مستند عکس معماری هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
مقاله حاضر در رویکردی میان رشته ای، به مناسبات بین هنر عکاسی و هنر معماری پرداخته و طی بحثی مستدل، نقش عکاسی معماری به عنوان ابزاری در تهیه و تدوین اطّلاعات بصری از محیط های معماری را تحلیل و تبیین نموده است. عکاسی معماری در واقع نوعی روایت معماری بر پایه تصویر می باشد که تاکنون منشأ خدمات بی بدیلی برای هنر معماری بوده است. اعکس های معماری که محصول فرآیندهای عکاسی معمارانه هستند، آثاری برآمده از اراده عکاس در مواجهه با معماری می باشند؛ یعنی امری که ریشه در سرشت عکاسی معماری دارد و در آن، موجودیت عکس، تابع رابطه بین دو ساختار هنری منفکّ، یعنی «ساختار معماری» و «ساختار تصویر» است. لذا ادراک هنرمند عکاس از رابطه بین «نظام معماری» و «نظام عکاسی» و نیز نحوه ایجاد این رابطه، از معیارهای موفقیت یک عکس معماری محسوب می شود. از دیگر موضوعات مورد بحث در این مقاله، بحث درباره گونه بندی محتوائی عکس های معماری در دو گونه «عکس معماری مستند» و «عکس معماری هنری» و تحلیل جایگاه هر یک از آنها در تشکیل روایت-های معماری می باشد. پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است و مسأله اصلی آن، تبیین چیستی و چگونگی ترابُط «قالب و محتوای عکاسانه» با «قالب و محتوای معمارانه» در عکس های معماری می باشد.
۶.

مطالعه تطبیقی تحلیلی مجموعه باباعبدالله نایین به استناد نویافته های مرمتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقبره گنبددار ایلخانی مجموعه آرامگاهی مسجد باباعبدالله نایین تحولات معماری مطالعه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۶
مجموعه بناهای آرامگاهی گروه ویژه ای را در معماری دوره اسلامی ایران تشکیل می دهند. بنیان اولیه شکل گیری این مجموعه ها تدفین یک فرد شاخص مذهبی یا سیاسی بوده و معمولاً به تدریج و درطول زمان های بعدی، بناهای جانبی دیگری مانند مسجد، مدرسه، خانقاه، و غیره به آنها افزوده می شده است. در دوره ایلخانی که یکی از دوره های درخشان و تأثیرگذار در تاریخ معماری اسلامی ایران است؛ روند ساخت مجموعه های آرامگاهی بیش از پیش دنبال شد. مجموعه باباعبدالله یکی از بناهای ایلخانی شهر نایین است که طی مداخلات و مرمت های سالیان اخیر، ابعاد تازه ای از این بنا آشکار و اطلاعات تازه ای از گونه و کارکرد آن و نیز مراحل توسعه تاریخی اش نمایان شد. در پژوهش حاضر که به روشی توصیفی تحلیلی و به اعتبار بررسی های میدانی و کتابخانه ای به انجام رسیده، خصوصیات سبکی و نیز مراتب توسعه و تحولات معماری مجموعه باباعبدالله موردبحث و بررسی قرار گرفته است. از نتایج پژوهش آن است که بنیان اولیه مجموعه، به صورت مقبره منفرد و گنبددار ایلخانی بوده که بعداً مسجد درکنار آن احداث شده است؛ لذا مجموعه باباعبدالله جزء بناهای آرامگاهی توسعه یافته ای است که روند تدریجی مداخله در آن، از دوره ایلخانی تا به امروز تداوم داشته است.
۷.

جنگهای ایران و روس و نفوذ معماری دفاعی اروپایی در ایران مطالعة موردی: قلاع کوردشت و عباس آباد ارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رود ارس معماری دفاعی قلعه سازی قلعه کوردشت قلعه عباس آباد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار روابط خارجی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۱۱۵۲ تعداد دانلود : ۷۳۵
جامعة سنتی ایران در آغاز قرن 19م. گرفتار اراده سلطه جویانة قدرت هایی شد که منافع آنها، منبعث از نظم نوظهور اروپایی بود. دولت های روسیه، فرانسه و انگلیس کنش گران اصلی این فرآیند استعماری، بیشترین مصائب را بر ایران و ایرانی به بار آوردند. در این میان، دولت روسیه تزاری با طمع ورزی به خاک ایران، آغازگر جنگی طولانی مدت شد. در روزگار دفاع نظامی ایران در برابر قشون روس، توجه به ملاحظات دفاع غیرعامل و در ذیل آن، معماری دفاعی، بخشی از برنامه نظامی ایران بود. در آن ایام شاهزاده عباس میرزا، نائب السلطنه قاجار، جهت نوسازی سازمان رزم، از برخی ممالک فرنگ کمک های مستشاری طلب نمود که در این فرآیند، برخی تجارب قلعه سازی اروپایی نیز به ایران انتقال یافت. نخستین تجارب قلعه سازی اروپایی در ایران در قالب ساخت قلاع کوردشت و عباس آباد واقع در سواحل رود ارس رقم خورد. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام پذیرفته، بخشی از حالات و مراتب معماری دفاعی قشون ایران در دورة مذکور در قالب طراحی و ساخت قلاع مذکور مورد بحث قرار گرفته است.
۸.

مراتب دگردیسی کالبدی در مسجد مظفریه تبریز؛ تحلیلی بر مبنای شناخت ساختاری لایه های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام معماری لایه های تاریخی تحولات کالبدی حفاظت معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
مسجد مظفریه (مسجد کبود) تبریز، یکی از شاهکارهای هنری عصر قراقویونلوها است. اما مسأله مطرح درباره معماری این بنا، عدم وجود اصالت در کلیت حجمی آن می باشد. زیرا در طی زمان، ساختار بنا دگردیسی یافته و تفاوت های فاحشی بین کالبد فعلی و کالبدی که معماران اولیه اش اراده کرده بودند، وجود دارد. تبیین علمی سیر تحولات کالبدی این بنا، مسأله پژوهشی بود که این مقاله مستخرج از آن می باشد. در نوشتار حاضر، مراتب دگردیسی کالبدی مسجد، برپایه اسناد تاریخی و نیز بررسی عینی شواهد موجود (لایه های تاریخی اثر) مورد بحث قرار گرفته است و در انجام آن، اطلاعات پایه به دو طریق «تحلیل اسنادی» و «مشاهده عینی» تحصیل شده است. از نتایج پژوهش این نکته می باشد که ساختار کنونی مسجد، حاصل همنشینی لایه های کهن با لایه های جدید است و آنچه از بنا پدیدار می شود، علیرغم سیمائی منسجم، فاقد اصالت تامّه بوده و مظهر اراده های متأخر نیز می باشد. مضاف آنکه با گذشت زمان و کهنه شدن تدریجی الحاقات معاصر که عموماً به سیاق قدیم بازسازی شده اند گاه «اصل» و «بدل» خلط شده و بازدیدکنندگان، تمامیت کالبدی مسجد را چنین می انگارند که از ابتدا بوده است. معهذا در سال های اخیر، اهتمام در تفاوت نهادن بین بخش های اصیل و الحاقی که از اصول علمی حفاظت معماری است در برخی اقدامات حفاظتی این بنا به چشم می خورد.
۹.

ریخت شناسی معماری مسجد کبود تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری ایرانی ویژگی های سبکی مسجد کبود فرم معماری معماری عثمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۲۹
مسجد کبود تبریز یکی از نفایس معماری ایرانی است که با وجود اهمیت بی بدیل این بنا در منظومه میراث معماری ایرانی، ابهاماتی درباره آن وجود دارد. مقاله حاضر به بررسی یکی از این ابهامات می پردازد که درباره ویژگی های سبکی این مسجد است،. دلیل تردیدها درباره شیوه معماری این بنا، مربوط به هندسه پلان و ترکیب حجمی خاص آن است که باعث شده این بنا از دیگر نمونه های معماری مسجد در ایران متمایز باشد. شیوه معماری این بنا اگرچه باب جدیدی در طراحی مسجد در معماری ایرانی گشود، لکن نتوانست اشتیاق و رغبت معماران بعدی را برای تکرار و تکمیل فرم آن برانگیزد؛ لذا اندیشه به کاررفته در آفرینش معماری مسجد کبود تبریز، همچون تک ستاره ای بود که برای یک بار درخشید و سپس خاموش شد. نوشتار حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش هاست: ۱. هویت معماری مسجد کبود تبریز ریشه در فرهنگ معماری کدام سرزمین دارد؟ ۲. اگر ترکیب حجمی این بنا برگرفته از الگوهای معماری وارداتی است، پس چرا فرم های معماری ایرانی در سیمای آن موج می زنند؟ ۳. در تکوین نهایی این اثر معماری، اتمسفر فرهنگی ایرانِ قرن نهم چگونه و به چه میزان اثرگذار بوده است؟ این پژوهش به لحاظ محتوا، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و در مرحل ه مطالع ه تطبیقی با دیگر نمونه های معماری، از روش بررسی قیاسی نیز بهره گرفته شده است. در این مقاله، نتیجه می شود که بنای مسجد کبود تبریز هرچند شباهت فرمی به برخی آثار معماری عثمانی دارد، معماران سازنده آن که هنرم ن دان ایرانیِ خطه آذربایجان بودند، با کاربست تفکر بومی و فنون سنتی، چنان فرم وارداتی این مسجد را با عناصر فرهنگ معماری ایرانی آمیخته ساخته اند که محصول نهایی، سیمای معماری ایرانی به خود گرفته و بخشی از آن شده است.
۱۰.

رهیافت های معماری سنتی تبریز برای ساخت و ساز ایمن پس از زلزله؛ مطالعه موردی: کاربست کلاف های چوبی در معماری خانه های قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لرزه معماری سنتی کلاف بندی چوبی پایداری سازه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف نوشتار حاضر تبیین اصول مهندسی زلزله در معماری سنتی تبریز و به خصوص مرحله تاریخی بازسازی های پس از زمین لرزه ویرانگر سال 1193 هجری قمری است. اهمیت موضوع بحث در این است که پس از زمین لرزه مذکور، ارتقای پایداری فیزیکی ساختمان ها از طریق بهبود سیستم های ساخت، به بخشی از فرهنگ معماری شهر تبدیل شده و یکی از فنونی که در این راستا به عنوان راهکار جدی مورد توجه قرار گرفت و پیشرفت داده شد، فن تسلیح ساختمان ها به شبکه مهندسی شده چوبی (کلاف های چوبی) بود. در مقاله حاضر مشخص می شود که این رویکرد فنی، حاصل تفکر خلاق معماران بومی برای پیش نهادن راه حلی برای برطرف نمودن بخشی از ضعف های ساختمان سازی رایج در آن زمان بود. تکنیک مورد بحث در ظرف زمانی خود، نشان از تدبیر و هوشمندی معمارانی داشت که از زلزله درس آموخته و برای مقابله با آن راهکار اندیشیده بودند؛ راهکارهایی که مبانی شان امروزه نیز با دستاوردهای نوین مهندسی زلزله تطابق دارد. اما مسئله اصلی مقاله پاسخ به دو سؤال است: (الف) سانحه زلزله چگونه و به چه میزان در بهبود تصمیمات سازه ای معماران سنتی شهر مؤثر بود؟ (ب) کلاف بندی چوبی به عنوان رهیافتی اجرایی در تحقق ساخت و ساز ایمن، مبتنی بر چه اصولی بود؟ کار حاضر یک تحقیق کیفی است که به اقتضای سرشت موضوع، با روش تحقیق تفسیری-تاریخی به انجام رسیده است.
۱۱.

آثار سنگی تمدن اسلامی در گورستان ارامنه تبریز (ریشهیابی و تبیین دلایل وجودی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محوطه های تاریخی مواد فرهنگی جابجا شده گورستان ارامنه تبریز آثار سنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۶ تعداد دانلود : ۷۸۴
برای پژوهشگرانی که در قلمرو تاریخ هنر فعالیت میکنند، مطالعه کیفیات پیدا و پنهان گورستانهای تاریخی، به منظور درک بخشی از عوالم و روابط حاکم بر جوامع گذشته اهمیت ویژهای دارد. زیرا از طریق تأمل در کیفیات محیطی این محوطهها و همچنین تدقیق در مواد فرهنگی پراکنده در محیطشان، میتوان نقبی به فهم برخی ناشناختهها از پیشینه جوامع و درک زوایایی از ماهیت فکری غالب بر آنها زد. اما اگر ساختار معناییِ چنین محوطههایی از همان ابتدای شکلگیری متأثر از مؤلفههای متناقض و یا متضاد باشد، مسیر پرچالشی پیش روی تحلیلهای معناشناختی قرار خواهد گرفت. زیرا برای نیل به حقیقت معنا، موانع پیچیده و کثیری باید مشخص و کنار زده شود. بر مدار این سخن، نوشتار حاضر موضوعی تأملبرانگیز در گورستان ارامنه تبریز یعنی درهمآمیختگی مواد فرهنگی متأثر از دو آیین اسلامی و مسیحی را مورد توجه قرار داده است. در محوطه این گورستان علاوه بر سنگ قبرهایی که حاصل صناعت هنرمندان ارمنی است، تعداد زیادی نیز سنگ قبرهای اسلامی متعلق به قرون هفتم الی نهم هجری قمری و همچنین مصالح سنگی منقور و منقوش بناها و محوطههای متعلق به تمدن اسلامیِ سدههای میانه، بهخصوص دوره ایلخانی مورد استفاده قرارگرفتهاند. همجواری آثار هنریِ متأثر از دو ایدئولوژی متفاوت اسلامی و مسیحی در این محوطة آیینی موجب نوعی درهمآمیختگی معانی و مفاهیم شده است؛ زیرا امتزاج آثار چه از نظر سبکی، چه مراتب تاریخی و چه مفاهیم یا محتوا، کاملاً ناهمگون است. چرایی و چگونگی پیدایی این امر، مسئله اصلی پژوهش بود که نوشتار حاضر گزارشی از آن است. این نوشتار با استفاده از روش توصیفیـ تاریخی، مسئلة فوقالذکر را مورد تحلیل و ریشهیابی علمی قرار میدهد و توضیح داده میشود که کیفیت محیطی مورد بحث، پیآمد یک فرآیند تاریخی است که طی آن، جابجایی دستهای از مواد فرهنگی دوره اسلامی، از بسترهای اصلی خویش به بستری دیگر ـ یعنی این گورستان ـ واقع شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان