نرجس السادات محسنی

نرجس السادات محسنی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تحلیل دیدگاه مفسران در دلالت آیه چهارم سوره طلاق بر مسئله کودک همسری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کودک همسری ازدواج زودهنگام تزویج صغار ازدواج کودکان نکاح صغیره عقد صبی بلوغ جنسی سن ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۳۵
کودک همسری و تزویج صغار از مسائل مهم جامعه اسلامی است که از جنبه های فقهی- حقوقی به طور مکرر بررسی و نظریات متفاوتی ازسوی موافقان و مخالفان آن بیان شده است. از مهم ترین ادلّه قرآنی بر نکاح صغیره، آیه چهارم سوره طلاق است که هر دو گروه موافقان و مخالفان به آن استناد جسته اند. پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل دیدگاه مفسران فریقین در دلالت این آیه بر مسئله کودک همسری به روش تحلیلی- اسنادی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار فقهی و فقه القرآنی در این موضوع بررسی شد. نتایج بررسی ها نشان داد که گروهی از علمای فریقین، با تکیه بر آیات و روایات و نیز استناد به تنافی آیه چهارم سوره طلاق با آیه عدّه طلاق و آیات دالّ بر کارکردها و اهداف ازدواج، به اختصاص آیه فوق به غیرصغیره و عدم دلالت آن بر جواز ازدواج با کودک نابالغ، معتقدند. گروهی دیگر نیز، باتوجه به تفاوت اصل صحّت نکاح یا اصل لزوم آن و اعتقاد به محرمیت به مثابه جوهره و عنصر محوری نکاح، دلالت این آیه را بر صغیره یا کودک نابالغ به نحو خاصّ (منحصر به صغیره) یا عامّ (اعم از صغیره و غیرصغیره) پذیرفته اند. براساس دیدگاه برگزیده، منطوق و مفهوم آیه نشان می دهد که محور بحث در آن، دختران نابالغ است. این دیدگاه، محصول قرائن درون متنی، بینامتنی و فرامتنی است که در نهایت، جواز مسئله کودک همسری را از این آیه استنباط می کند.
۲.

ادلّه اخلاقی نظریه تشریک اذن ولیّ و رضایت باکره رشیده با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۴
فقیهان دینی، درباره ولایت پدر بر دختر باکره بالغه رشیده یا استقلال وی در ازدواج، اختلاف نظر دارند. در این میان، برخی فقهای معاصر همچون آیت الله جوادی آملی در دیدگاهی میانه، به نظریه تشریک قائل شده اند؛ یعنی لزوم شراکت اذن ولیّ و رضایت دختر در عقد نکاح. اساس این دیدگاه، در نظر گرفتن برخی بایدها و نبایدهای اخلاقی است که شرطیت اذن پدر برای باکره رشیده را از باب احتیاط(نه به عنوان شرط صحّت) می داند. مسئله اصلی در این پژوهش، بررسی ادلّه اخلاقی نظریه تشریک اذن ولیّ و رضایت باکره رشیده با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش پردازش نیز توصیفی تحلیلی است. براساس یافته های تحقیق، توجه ولیّ به خواسته های مولیّ علیها و پرهیز از استبداد به رأی، رعایت مصالح مولیّ علیها از سوی ولیّ، پیشگیری ولیّ از فروپاشی خانواده و تزلزل اجتماع، رعایت احترام ولیّ از سوی مولیّ علیها، حفظ ناموس و آبروی خانواده از سوی مولّی علیها و توجه مولّی علیها به آداب و رسوم قومی و قبیله ای از ادلّه اخلاقی نظریه تشریک هستند. نتایج تحقیق نشان می دهد که به حسب عنوان اوّلى، باکره رشیده در ازواج خود مستقلّ است و اذن ولیّ، شرط صحت نکاح نیست؛ ولی با توجه به عناوین ثانوی و برای رعایت برخی مصالح و مفاسد اخلاقی، اذن ولیّ از باب احتیاط لازم است.
۳.

بررسی تطبیقی رابطه علم الهی و ابتلا از دیدگاه علامه طباطبایی و فخررازی

کلید واژه ها: علم الهی جبر اختیار علامه طباطبایی فخر رازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۴۶
مسئله علم، از صفات واجب تعالی و یکی از مهمترین مسائل فلسفی و کلامی است که در آثار فلاسفه و متکلمان جایگاه ویژه ای دارد و نظرات مختلفی درباره آن ارائه شده است. فخر رازی و علامه طباطبایی نیز در آثار خود به صورت تفصیلی به مساله علم الهی و رابطه آن با سنت ابتلاء پرداخته اند. این دو اندیشمند از جهت مبنا و نوع نگاه، با هم تفاوت دارند. فخر رازی با مبنای جبرگرایانه و علامه طباطبایی با تأکید بر مسأله اختیار انسان به موضوع امتحان الهی می نگرند. علامه، با پذیرش علم پیشین الهی، معتقد است علم الهی عین ذات بوده و از ازل تا ابد به صورت اجمال در عین تفصیل، تمام معلومات و مخفیات موجودات را دربرگرفته است و ابتلا بشر با وجود اختیار انسان در حیطه ی علم الهی بوده در صورتی که فخر رازی علم الهی را اضافه بر ذات دانسته ومعتقد است علم الهی از ازل تا ابد نسبت به موجودات تفصیلی بوده و ابتلا بشر را به دلیل اینکه موجب جهل در ساحت الهی می شود نپذیرفته است. وی، پذیرش علم پیشین الهی را مستمسک جبر گرایی می داند. علامه این امر را مخدوش می داند و معتقد است اشتباه فخررازی این است که گمان کرده علم خداوند، حصولی است. علامه درباره رابطه بین علم الهی و ابتلائات بشر، برای خدای سبحان نوعی علم به اشیا (علم فعلی) به معنای خلق و ایجاد آنها قائل است به این معنا که با ایجاد اشیاء، آنها نزد خدا حاضر و مشمول علم حضوری خدا هستند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان