بررسی رابطه ی باورهای معرفت شناختی علمی و انگیزه یادگیری (سطحی - عمقی) با تصورات از یادگیری در میان دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه ارومیه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه ی باورهای معرفت شناختی علمی، انگیزه یادگیری (سطحی و عمقی) با تصورات از یادگیری انجام گردید. تعداد 339 نفر از دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه ارومیه به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. تعداد کل این جامعه 2926 بودند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. مقیاس باورهای معرفت شناختی علمی (SEBs)، مقیاس انگیزه یادگیری (MLS) و تصورات از یادگیری (COLS) جهت جمع آوری داده های پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین باورهای معرفت شناختی علمی با بعد سازندگی تصورات از یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، اما بین باورهای معرفت شناختی علمی بعد غیر مولد بودن (تکثیر) تصورات از یادگیری رابطه معناداری یافت نشد. علاوه بر این، بین بعد غیر مولد بودن (تکثیر) تصورات از یادگیری باانگیزه یادگیری رابطه مفاهیم علوم باانگیزه یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از نقش معنادار باورهای معرفت شناختی علمی در پیش بینی تصورات از یادگیری بود، اما انگیزه یادگیری قدرت پیش بینی تصورات از یادگیری را نداشت. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که باورهای معرفت شناختی علمی از طریق تصورات از یادگیری، در انگیزه یادگیری دانشجویان برای یادگیری علمی نقش مهمی را ایفا می کند.