بهنوش اصغری

بهنوش اصغری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

کاربست نظریه شبکه شعاعی در معناشناسی واژگان قرآنی (صراط، سبیل، طریق)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 448 تعداد دانلود : 335
   نظریه شبکه شعاعی، یکی از نظریه های مهم در معناشناسی شناختی است. با توجه به این نظریه، نخست معنای «پیش نمونه» واژگان(صراط، سبیل، طریق)جهت دسیابی به معنای مرکزی آن ها پرداخته می شود؛ سپس ارتباط دادن معنای مرکزی آن ها با توسعه معنایی در شبکه شعاعی صورت می گیرد. شبکه شعاعی بدان اشاره دارد که هر واژه می تواند در بافت های گفتاریِ متفاوت، مفهومی مختلف و مرتبط با معنای مرکزی خود داشته باشد. توسعه معنایی نیز براساس رابطه همنشینی و استعاره مفهومی و طرحواره های تصویری مورد تحلیل قرار می گیرد. جُستار حاضر می کوشد که با رویکردی شناختی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به معناشناسی واژگان قرآنی(صراط، سبیل، طریق) با نظریه شبکه شعاعی بپردازد. از این پژوهش با توجه به استعاره مفهومی و طرحواره های تصویری چنین حاصل می شود که امور محسوس به عنوان مبدأ برای امور معنوی غیرمحسوس به عنوان مقصد بیان می شوند؛ به جهت این که انسان امور معنوی را در قالب محسوسات بهتر درک کرده و به کار می گیرد. از شبکه شعاعی این کمک حاصل می شود که خداوند با نظر داشتن شرایط و موقعیت های گوناگون انسان، پیام متناسب با شناخت و فهم انسان را در کانون توجه قرار می دهد. 
۲.

معناشناسی توصیفی دو واژ قرآنی «فعل» و «عمل» با تأکید بر روابط همنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معناشناسی توصیفی قرابت معنایی رابطه همنشینی فعل عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 507 تعداد دانلود : 210
این مقاله درصدد بررسی معناشناسی توصیفی دو واژه «فعل» و«عمل «، با تحلیل ارتباط معنایی آنها در یک حوزه معنایی است که با محور همنشینی قصد تبیین جایگاه آنها را در قرآن کریم دارد؛ بنابراین، ازجمله مهمترین راههایی که ادبپژوهان، امروزه در علم معناشناسی به آن توجه داشتهاند، شناخت معنای واژگان از منظر همنشینی است؛ یعنی با قرارگرفتن واژه ها در کنار هم، معنای خاص پیدا می کنند؛ بدین سبب واژه هایی که در قرآن قریب المعنی هستند، از ذکر هرکدام از آنها در جایگاههای مختلف و خاص، هدف مشخصی دنبال می شود؛ واژه هایی که در برخی مصادیق با هم مشترکاند و تفاوت های دلالتی نیز دارند. این جستار بر آن است تا با روش توصیفیتحلیلی به بررسی دو واژه «فعل» و«عمل» با استفاده از رابطه همنشینی بپردازد که بیشترین بسامد را در سیاق قرآنی دارند. نخست به معنای اصلی این دو واژه، یعنی معنای مادی، پرداخته می شود، سپس تبیین این دو واژه در کاربرد قرآنی آنهاست. نتیجه حاصل اینکه این دو واژه در بازنمایی آیات نهتنها به یک معنا نبوده اند، هیچ کدام از آن دو را نمیتوان جایگزین و جانشین یکدیگر قرار داد. بر این اساس، واژه « فعل» در مفهوم سازی الهی، دلالت بر تأثیرگذاری، ایجادکردن و انجام کاری دارد که به شدت یا سریع و گذرا و با قصد و نیّت یا بدون قصد و برنامه باشد؛ به همین سبب، در رابطه همنشینی، واژه «فعل» بیشترین رابطه همنشینی را با واژه «الله» دارد؛ درنتیجه، خداوند برای توصیف انجام کار خویش که با جدیّت و سرعت انجام می گیرد یا تأثیرگذار اصلی برای انجام هر کاری به خواست و اراده او بستگی دارد، واژه «فعل» را به کار گرفته است تا کننده کار را در کانون توجه قرار دهد؛ اما مفهوم سازی واژه «عمل» به انجام کاری دلالت می کند که مداوم و با علم و اختیار و به همراه تلاش و کوشش، هدفمند باشد؛ به همین سبب، واژه «عمل» بیشترین رابطه همنشینی با «ایمان» و «کفر» دارد که بیانکننده انجام کارهای خوب یا بد بهصورت مستمر است و درنتیجه، محاسبه و دادن جزا و پاداش الهی نیز با «عمل» صورت می گیرد؛ به همین دلیل، برای نمایاندن این هدف، واژه «عمل» در کانون توجه قرار می گیرد.
۳.

التکافؤ الجمالی بین الاستعاره وترجمتها (دراسه انتقائیّه لترجمه استعارات نهج البلاغه عند غَرمارودی وشهیدی ودشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نهج البلاغه ترجمه الاستعاره نظریّه التکافؤ الجمالیّ التأویل فی الاستعاره فولفغانغ أیزر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 221 تعداد دانلود : 681
رغم أنّ هناک خلافًا فی الآراء حول ماهیّه مفهوم التکافؤ (equivalence) وتعریفه واستخدامه، إلّا أنّه یُعتبر أحد المفاهیم المبدئیّه فی دراسات الترجمه. نظرًا لما فی النصوص من التنّوع فی الأغراض والأسالیب، فمن البدیهیّ ألا یُتّخذ التکافؤ کمفهوم کلّیّ بین النص الأصلیّ والمترجَم. إذن یجب على المترجم تحدید المستوى المطلوب والمناسب من التکافؤ عند ترجمته لنصّ خاصّ أو جزء خاصّ من النص، نظرًا لاعتبار الاستعاره کإحدى المحسّنات الجمالیه، فالتکافؤ المطلوب إقامته بین الاستعاره وترجمتها هو التکافؤ الجمالیّ، والذی یراد به التماثل بین الاستعاره وترجمتها فی قابلیّه التفسیر واستدعاء القارئ للتدخّل فی فک شفرتهما. اعتمد هذا البحثُ المنهجَ الوصفیّ التحلیلیّ ودرس ثلاث ترجمات فارسیّه شهیره لکتاب نهج البلاغه على أساس نظریّه التکافؤ الجمالیّ، فوصل إلى نتائج من أهمّها؛ أولًّا: تسرُّبُ الخصائص الأدبیّه السائده على الاستعارات إلى الترجمه عندما یجرّب قارئ النص المترجَم ظروفًا مشابهه لِما یلقاه قارئ النص الأصلیّ من التأمّل والتحدّی الفکریّ لدى قراءه النص الأصلیّ؛ ثانیًا: الحفاظُ على الجانب التأویلیّ للاستعاره وعدم التّصریح بالمعنى الواقعیّ الخفیّ فیها - وهو ما یعبّر عنه فی هذا البحث بالتکافؤ الجمالیّ - والذی یؤدّی إلى تفکیر قارئ النص المترجَم وتحدّیه؛ ثالثًا: اقتراح منهج الترجمه الحرفیّه للاستعارات التی تدلّ على الجوانب الثقافیّه المشترکه بین اللغتین التی یوجد مدلولها فی اللغه المستهدفه، والترجمه إلى استعاره متکافئه ومتساویه للاستعارات التمثیلیّه التی تستخدم ک «مَثل» فی اللغه المستهدفه والترجمه إلى التشبیه لبقیّه الاستعارات کمناهج مقترحه للحفاظ على قابلیّه التأویل فی الاستعارات وتأثیرها الأدبیّ.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان