سحر باقری

سحر باقری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی بیماران ام. اس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 984 تعداد دانلود : 932
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی بیماران ام. اس انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری (2 ماهه) بود. آزمودنی ها با دامنه سنی 40-20 سال و با مقیاس ناتوانی جسمانی (EDSS) 1 تا 5/5 و هدفمندانه انتخاب و به صورت تصادفی به گروه آزمایشی (آموزش خوددلسوزی شناختی) و گواه تقسیم شدند. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 2 ماهه به پرسشنامه های خستگی فیسک (1994)، خودانتقادی تامسون و ظروف (2004) و اجتناب هیجانی کندی (2015) پاسخ دادند. گروه آزمایش 10 جلسه آموزش خوددلسوزی شناختی را به صورت هفته ای یکبار به مدت 5/1 ساعت دریافت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش خوددلسوزی شناختی بر کاهش ابعاد خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی بیماران ام. اس اثربخش هستند (001/0≥P). همچنین اثرات مداخله پس از 2 ماه پیگیری بر روی کاهش نمرات خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی حفظ شد. براساس نتایج این پژوهش می توان از آموزش خوددلسوزی شناختی در کنار مداخلات دارویی برای کاهش خستگی، خودانتقادی و اجتناب از تجارب هیجانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس در مراکز درمانی استفاده نمود.
۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی و رفتاری مبتنی بر خستگی و خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 978 تعداد دانلود : 96
مقدمه: نظر به مزمن و طولانی بودن بیماری مولتیپل اسکلروزیس و اهمیت شاخص خودانتقادی و خستگی در این بیماران، لزوم توجه به کاربرد درمان های شناختی رفتاری و نسل سوم آن در این بیماران مغفول مانده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی و رفتاری مبتنی بر خستگی و درمان خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری (2 ماهه) بود. آزمودنی ها با دامنه سنی 40-20 سال و با مقیاس ناتوانی جسمانی (EDSS) یک تا 5/5 و هدفمندانه و داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایشی و گواه تقسیم شدند. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری 2 ماهه به پرسشنامه های خستگی فیسک (1994) و خودانتقادی تامسون و ظروف (2004) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده تحلیل کوواریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان شناختی و رفتاری مبتنی بر خستگی و خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس اثربخش هستند. همچنین اثرات مداخله پس از 2 ماه پیگیری بر روی کاهش نمرات خستگی و خودانتقادی حفظ شد . نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش می توان از آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر خستگی و خوددلسوزی شناختی در کنار مداخلات دارویی برای کاهش خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس در مراکز درمانی استفاده نمود.
۳.

نقش دعا از منظر آیات و روایات در ارتقای سلامت جسمی و روان شناختی؛ با تأکید بر بحران شیوع کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دعا طب مکمل کووید- 19 مذهب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 640 تعداد دانلود : 850
سابقه و هدف: شیوع ویروس کووید 19 بحرانی فراگیر در جهان است که نظام درمانی کشورها را به شدت به خود مشغول ساخته است. اثرات روان شناختی همه گیری کرونا اگر بیش از اثرات جسمانی آن نباشد، کمتر نیست. دعا یکی از اعمال مذهبی است که اثرات مثبت آن از طریق مسیرهای زیستی، روان شناختی و معنوی تأیید شده است. هدف این مطالعه ارائه تعریفی از دعا، معرفی انواع و الگو های دعا و تبیین اثرات آن با تأکید بر شرایط بحران کرونا بود.
۴.

پیش بینی بازده سهام با استفاده از مدل های غیرخطی آستانه ای و بررسی نقش حجم معاملات در بهبود عملکرد این مدل ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیش بینی بازده سهام مدل خودتوضیح آستانه ای مدل خودتوضیح انتقال هموار لجستیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 902 تعداد دانلود : 180
در طول سال های اخیر مدل های سری زمانی غیر خطی یکی از ابزارهای جدید در توصیف و پیش-بینی بازدهی سهام بوده است. شواهد بسیاری رابطه عکس بین بازدهی آینده سهام و حجم معاملات را تأیید کرده است. وجود این رابطه نشان می دهد، حجم معاملات می تواند به عنوان متغیر آستانه ای مناسب در مدل های خودتوضیح آستانه ای (TAR) و خودتوضیح انتقال هموار لجستیک (LSTAR) استفاده شود. در این پژوهش توانایی مدل های خطی ARMA و مدل های TAR و LSTAR مقایسه شده است. علاوه بر این از متغیر حجم معاملات به عنوان متغیر آستانه ای یا انتقال در مدل های TAR و LSTAR استفاده شده است. بدین منظور نمونه ای از 26 شرکت در طول سال-های 1380 تا 1388 از شرکت های بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار گرفتند. از داده های 7 سال به عنوان داده های آموزشی و از داده های 2 سال به عنوان داده های آزمایشی استفاده شد. با استفاده از آزمون دایبلد ماریانو ، عملکرد مدل ها مورد مقایسه قرارگرفت. نتایج نشان دادند، مدل های غیرخطی از قدرت پیش بینی بالاتری نسبت به مدل ARMA برخوردارند. همچنین به کارگیری حجم معاملات در مدل های غیرخطی عملکرد این مدل ها را بهبود نبخشید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان