خطرناکترین بیماری ادبی این است که کسی وسوسه شود درباره طنز و بذلهگویی بنویسد، این کار نشان میدهد که آنکس، نه از نویسندگی خبر دارد و نه از طنز و بذلهگویی.(جورج برناردشاو)
طنز و مزاح و هجو و هزل در ادبیات فارسی و هنر نمایشی سنتی ایران سابقهای دراز دارد. بسیاری از شاعران و نویسندگان از زبان طنز و یا مزاح برای بیان اندیشه و احساس خود و انتقاد از مسائل اجتماعی و رفتار نابهنجار حکمرانان استفاده میکردند. در تاریخ هنر ایران، مقلدان و مسخرگانی بودهاند که با بیان مسائل جدی، به صورت طنز و هزل موجبات سرگرمی و خنده مردم را فراهم میکردند.
طنز پردازان با حکایتها و داستانهای شوخیآمیز و طنزآلود به اقتصادی زمانه آشکارا کژرفتاریهای اجتماعی و خصلتهای نابهنجار مردم و بدگوییها و تملقگویی های آنها را به مسخره و ریشخند میگرفتند.
برنامه طنز ساختن کار بسیار دشواری است زیرا تنها هدف این نیست که مردم بخندند بلکه قصد ما این است که از طریق ساختن برنامههای اصولی طنزآمیز آگاهیهای لازم را به مخاطبان بدهیم و باعث رشد تفکر و خرد در آنها شویم.