سید محمد طاهری قمی

سید محمد طاهری قمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

بررسی عناصر چندرسانه ای مؤثر در تصویرسازی علمی- آموزشی (با تأکید بر فناوری هولوگرافیک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش تصویرسازی علمی - گرافیک هنر چندرسانه ای هولوگرافیک تعامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
مقدمه: تصویرسازی علمی- آموزشی نقشی مهم و تأثیرگذار در ساده سازی مفاهیم پیچیده و جذابیت بصری آن ها برای فراگیران ایفا می کند. عناصر چندرسانه ای، مانند تصاویر، نمودارها و تصاویر متحرک، در کنار صداها و موسیقی، اثربخشی تصاویر آموزشی را افزایش می دهند. این عناصر، یک بسته جامع نمایش بصری ارائه می کنند که می تواند اطلاعات متنی را پشتیبانی و تقویت کند. به عبارت دیگر، چندرسانه ای ها شاخه هایی نوین از تصویرسازی هستند که براساس دست آوردهای فناورانه معاصر و نیز ورود به عرصه هایی مرکب از عناصر هنری و رایانه، جایگاه ویژه ای در دوران ما یافته اند. فراگیران می توانند مفاهیم انتزاعی را تجسم کنند، فرآیندها را درک کنند و ارتباط میان ایده های مختلف را آسان تر درک و برقرار کنند. علاوه بر این، از عناصر چندرسانه ای می توان برای ارائه نمونه های واقعی و مطالعات موردی استفاده نموده و تجربه یادگیری را مرتبط تر و کاربردی تر کرد. با پیشرفت فناوری و هنرهای جدید، اکنون معلمان به طیف گسترده ای از عناصر چندرسانه ای برای ایجاد تجسم های آموزشی جامع تر دسترسی دارند. یکی از این فناوری ها که توجه زیادی را به خود جلب کرده، فناوری هولوگرافیک است. این پژوهش به بررسی و تبیین نقش و جایگاه تصویرگران علمی- آموزشی در خلق محتواهای تصویری- آموزشی چندرسانه ای، مبتنی بر فناوری نوین هولوگرافیک، پرداخته است. در این راستا، پژوهش حاضر برای پاسخگویی به این پرسش صورت می پذیرد: کیفیت تأثیرگذاری عناصر چندرسانه ای در تصویرسازی علمی- آموزشی، متکی بر فناوری هولوگرافیک، چگونه است؟روش پژوهش: پژوهش حاضر که از نوع نظری است، با هدف بررسی میزان و کیفیت تأثیر عناصر چندرسانه ای در تصویرسازی علمی- آموزشی، به ویژه متکی بر فناوری هولوگرافیک و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و اسناد الکترونیکی تنظیم شده است.یافته ها: با استفاده از قدرت تصویرگری چندرسانه ای، و تکیه بر فناوری هولوگرافیک و ترکیب محرک های دیداری، شنیداری و لامسه، مخاطبان می توانند با درک فضایی ملموس تر و مطالعه چندوجهی سوژه، به دلخواه خود، یادگیری فراگیرتری تجربه کنند که درک، حفظ و مهارت های تفکر انتقادی را بیش از پیش افزایش می دهد.نتیجه گیری: ادغام عناصر چندرسانه ای با پلتفرم های مبتنی بر سیستم های یادگیری نوین، دسترسی و همکاری یکپارچه را در دستگاه ها و مکان های مختلف امکان پذیر می سازد. چندرسانه ای ها، به ویژه از نوع هولوگرافیک، دارای امکاناتی بی پایان هستند و تصویرگران با افزودن وجوه خلاقانه و ایده پردازی های نوآورانه خویش به این رسانه های نو می توانند سازوکارهای کمی و کیفی آموزش را متحول سازند.
۲.

واکاوی نمودهای عجایب نگارانه در متون پهلوی و مانوی در عصر ساسانی و سه سده نخست پس از اسلام در ایران

کلید واژه ها: عجایب نگاری هنر ساسانی ادب‍ی‍ات پ‍ه‍ل‍وی ادبیات مانوی اسطوره دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
بیان مسئله: عجایب نگاری درخصوص یک سنت دیرین در هنر و ادبیات بسیاری از فرهنگ ها و تمدن ها به کار می رود. آنچه در این پژوهش موردبحث و تمرکز قرارگرفته است، شامل نمودهای محتوایی و هنری ناظر بر سنت عجایب نگاری در ایران با رویکرد بر متون پهلوی و مانوی عهد ساسانی سده های نخست پس از اسلام است. این نمودها شامل موجودات اسطوره ای، وقایع عجیب و روایات مابعدالطبیعی هستند. پژوهش، با تجزیه و تحلیل متون و داستان های ادوار ذکرشده، در پی چگونگی کاربست عناصر عجیب برای انتقال ایده های دینی و فلسفی، درس های اخلاقی و مفاهیم کیهان شناختی است.هدف: واکاوی رویکردهای خیالی و عجایب نگارانه در هنر و ادبیات ایران ساسانی، مبتنی بر سنت های فکری، دینی و اسطوره ای پیش از اسلام است.سؤال تحقیق: «عوامل تأثیرگذار بر نمود عجایب نگاری در ادبیات و هنر پهلوی و مانوی در عهد ساسانی و سده های نخستین اسلامی کدام اند؟»روش تحقیق: این پژوهش از نوع بنیادی بوده و با روشی توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اسناد الکترونیکی و استفاده از محفوظات موزه ها، به تجزیه وتحلیل استنتاجی داده های برخاسته از نمونه های متنی و آثار هنری ادوار یادشده پرداخته است.نتیجه گیری: پژوهش بیانگر آن است که سنت عجایب نگاری در هنر و ادبیات ایران به سبب بهره مندی از مبانی منسجمی چون قوه اسطوره، نمادپردازی و رمزگرایی، انسان انگاری و دین و نیز به واسطه اشتراکات گوناگون محتوایی و سبکی و تأثیرات بینامتنی درون مایه ای با تمدن های دیگر، دارای زنجیره ای پیوسته و الگومدار از عهد پیش از اسلام تا سده های نخست پس از ورود این آیین در ایران است.
۳.

مطالعه جلوه های پویانمایانه در شخصیت های نگاره های سلطان محمد نقاش

کلید واژه ها: پویانمایی سلطان محمد شخصیت فانتزی حرکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
در نقاشی سنتی ایرانی، به ویژه مکاتب نزج یافته در خلال قرن های چهارم تا یازدهم هجری قمری، با شیوه ای از نگرش آشنا می شویم که در پی تجّرد از عالم محسوسات و عینیّت بخشیدن به حقایقی که در پس آن نهفته است، بنیان های دریافت بصری ما را دگرگون ساخته و قوانین شناخته شده و این جهانیِ دیدن و درک کردن را به چالش می کشد. در فضایی سراسر خیال انگیز مانند عالم نگارگری ایرانی، نظامی مخصوص حاکم است و تمامی کیفیات و کمّیات تحت تأثیر آن قرار دارند. از جمله این موارد، عنصر «حرکت» است. نگارگر ایرانی که زیر سایه حکمت و ادبیات غنی و خیال انگیز ایرانی نقاشی می کند، برای «حرکت» نقشی ارزشمند قائل است و هرچند ابزاری برای تجسم عینی حرکت در اختیار ندارد، سعی می کند بر روی همان سطح دوبعدی کاغذ، که ابزار کار اوست، به بهترین شکل ممکن به تصویر نمودن حرکات موردنظر خویش بپردازد. اغراق ها و چکیده نگاری هایی که در فرم پیکره های انسانی اعمال می شوند، همگی واجد فانتزی و حرکتی خاص هستند. یکی از نگارگران شاخص ایرانی که به تجسم فضاهایی سرشار از فانتزی و خیال ناب در نگاره هایش پرداخته است، سلطان محمد نقاش، از نگارگران مکتب تبریز دوم است. در این پژوهش سعی شده است که این نگاره ها از منظر فانتزی حرکتی بررسی شود. پرسش مدنظر نگارنده این است که جلوه های پویانمایانه موجود در شخصیت های انسانی آثار سلطان محمد به چه صورت و اسلوبی نمود یافته اند. هدف از این پژوهش نیل به ساختاری معنادار و شیوه ای هدفمند در ترسیم پیکره های انسانی و نیز دستیابی به روشی منسجم و تعمیم پذیر در بدنه هنرهای تصویری معاصر ایران است. روش پژوهش بر پایه مطالعه توصیفی   تحلیلی پیکره نگاری سلطان محمد بوده و رویکرد دوسویه ساختارگرا   معناشناختی در پیش گرفته است. این پژوهش بر اساس مطالعه در ساختار استخوان بندی پیکره های شخصیت های انسانی و شبه انسانی به درک و دریافت شیوه اغراق و دگرگون سازی خاص سلطان محمد در ترسیم پیکره ها بر اساس معنای موردنظر نگاره و نتیجتاً پیش بینی نحوه حرکت برای پیکره های یادشده انجامیده است.  
۴.

واکاوی نسبت قوه خیال با عجایب نگاری در نگارگری ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قوه خیال عجایب نگاری نگارگری ایرانی اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۳۴۶
بیان مسئله: عجایب نگاری، ازجمله اصطلاحات غامض  و ریشه دار است که در پیرامون سنت هنری و ادبی ملل  و تمدن های  مختلف به کار رفته است. آنچه در این پژوهش مورد بحث و تمرکز قرارگرفته است، واکاوی نسبت های بنیان های نظری و مبانی حکمی ناظر بر سنت عجایب نگاری در نگارگری ایران با تمرکز بر «قوه خیال» است. مراد از مبانی حکمی، خاستگاه های نظری منبعث از مفاهیم ریشه دار دینی و آیینی و فرهنگی با رنگ و بوی دانش نظری و عرفان است. سؤال  این پژوهش بدین شرح است «قوه خیال با عجایب نگاری در نگارگری ایرانی اسلامی چه نسبتی دارد؟» هدف: هدف از این پژوهش دست یابی به یک سیاق مشخص در تبیین نسبت خیال و عجایب نگاری در هنر ایران است و به واکاوی این سنت از منظر «خیال» پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع بنیادی بوده و با بررسی پژوهش های پیشین در حیطه تاریخ، ادبیات، مطالعات فرهنگی و تاریخ نگارگری ایران با استناد به مطالعات تاریخی و روش توصیفی و تحلیلی، متخذ از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی تنظیم شده است. یافته ها: عجایب نگاری در هنر ایرانی اسلامی دارای بنیان های روشنی در باب «قوه خیال» و کارکردهای «متخیله» در آراء حکیمانی چون «فارابی»، «ابن سینا»، «شیخ اشراق»، «صدرالمتألهین» و دیگران بوده و در آثار نگارگری ایرانی اسلامی متجلی شده است.
۵.

مطالعه تطبیقی معناشناسی حکمی موجودات مابعدالطبیعی در هنرهای مصوّر ساسانی و ایلخانی

کلید واژه ها: موجودات مابعدالطبیعی ساسانی ایلخانی نماد معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۲۴۱
بیان مسئله: آنچه در این پژوهش موردبحث و تمرکز قرارگرفته است، شامل معانی برخاسته از خاستگاه های سنت مصورسازی موجودات مابعدالطبیعی در ایران با رویکرد تطبیقی به هنر ساسانی، به عنوان نماینده هنر و ادبیات ایران پیش از اسلام و دوره ایلخانی، به عنوان بخشی مهم از هنر و ادبیات دوران پس از اسلام است. هدف مقاله: این پژوهش، با هدف دستیابی به یک سیاق مشخص در شخصیت پردازی خیالی و عجایب نگارانه در هنر ایران، مبتنی بر سنت مصورسازی موجودات مابعدالطبیعی با رویکرد مقایسه تطبیقی میان هنر ایران پیش وپس از اسلام و با بررسی گزیده ای از آثار شاخص هنری و متون داستانی، حکمی و دینی برجای مانده از ادوار ساسانی و ایلخانی، با استناد به مطالعات تاریخی پرداخته و درمجموع با دسته بندی نمودهای عجایب نگاری در آثار یادشده، به تبیین بنیان های معنایی این سنت پرداخته است. سؤال مقاله: موجودات مابعدالطبیعی در هنرهای مصوّر ادوار ساسانی و ایلخانی دارای چه وجوه تمایز و اشتراکی از نظر فرم و محتوا هستند؟ روش تحقیق: پژوهش حاضر از نوع بنیادین بوده و به روش توصیفی -تحلیلی و مبتنی بر رویکرد تطبیقی و تاریخی صورت می پذیرد. همچنین داده ها بر مبنای مطالعه کتابخانه ای و الکترونیکی گردآوری شده اند. نتیجه گیری: نتیجه حاصل آن که موجودات ماوراءالطبیعی تصویرشده در هنر ادوار یادشده بر اساس بنیان های نظری، اسطوره ای و حکمی ریشه دار از سنت های فکری و علمی ایران کهن برخاسته و به صورت سیاق های هنری هرکدام از ادوار هنر ایران، به شکلی متجلی شده اند. این بنیان ها و صور برخاسته از آنان در طی ادوار پیش وپس از اسلام، به شکل زنجیره ای پیوسته و سنت هایی متداوم، بروز و ظهور یافته اند.
۶.

مطالعه شمایل شناختی نگاره «مستی لاهوتی و ناسوتی» اثر سلطان محمد نقاش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شمایل شمایل شناسی نگارگری سلطان محمد دیوان حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۸ تعداد دانلود : ۵۴۲
نگاره ی « مستی لاهوتی و ناسوتی»، مربوط به برگی از دیوان حافظ سام میرزا ، اثر سلطان محمد نقاش، نگارگر مکتب تبریز صفوی، ازنظر آفرینش فضایی عرفانی، نمادین و نمایشی و نیز جاذبه های تجسمی، یکی از نمونه های غنی از شمایل های تصویری به شمار می رود. پژوهش حاضر از نوع نظری بوده و به روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده و با گردآوری تصاویر و اطلاعات به روش کتابخانه ای، نگاره ی یادشده را مورد تحلیل شمایل شناسانه قرار داده است. هدف از این پژوهش آن است که با رویکردی تاریخی و معناشناختی از شعر حافظ و نیز سیاق هنری سلطان محمّد، سعی در رمزگشایی از مفاهیم عرفانی و روایی مستتر در این نگاره، متأثّر از متن اصلی داشته باشد. پرسش بنیادین پژوهش عبارت است از: « چه مفاهیم حکمی، عرفانی، تغزّلی و اساطیری در پس روابط میان شمایل ها و فضای تجسّمی حاکم بر نگاره حکم فرماست؟ » پیشینه های پژوهشی در رابطه با زندگی حافظ و نیز معنا پردازی و سبک شناسی غزلیات او و همچنین تاریخ نگارگری مکتب ترکمانان و تبریز صفوی و شیوه ی نقاشی سلطان محمّد نقاش، که در مقالات و کتاب های نویسندگان ایرانی و خارجی نگاشته شده، به عنوان منابع پژوهشی موردمطالعه قرارگرفته و نتیجه ی حاصل آنکه شیوه ی اغراق آمیز و طنزآلود سلطان محمّد در ترسیم شمایل ها با جهان بینی رندانه ی حافظ منطبق بوده و همچنین تقسیم بندی نگاره به سه ساحت مشخّص از پایین به بالا و در نظرگیری شمایل های متناسب با هر یک، با دیدگاه تفکیکی عرفانی مبنی بر ساحت های سه گانه ی ناسوت، ملکوت و لاهوت تناسب دارد.
۷.

بررسی تطبیقی عناصر نمایشی در دو نگاره از میر مصوّر و سلطان محمّد با موضوع نبرد رخش و شیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی میرمصور سلطان محمد نمایش روایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
از جمله ویژگی های مکتب تبریز صفوی، ایجاد فضای نمایشی برخاسته از احساس نگارگر، متأثّر از متن اصلی است. از نمونه های بارز این امر، تصاویر نقش شده در شاهنامه شاه طهماسبی و نسخ مصوّر ارزشمند دیگری از شاهنامه در این دوره است. پژوهش حاضر، به طرح پرسش: «ساختار روایت تصویری و به کارگیری عناصر تجسمی در فضاسازی خان اوّل رستم، در آثار دو هنرمند شاخص مکتب تبریز صفوی، میرمصوّر و سلطان محمد، دارای چه وجوه اشتراک و افتراقی است؟» پرداخته است. هدف از این جستار، کشف تمهیدات نمایشی در جهت ترجمان حالات توصیف شده در متن به تصویر، در دو نگاره با موضوع «نبرد رخش و شیر»، از میرمصوّر و سلطان محمّد نقاش است. این پژوهش، از نوع نظری بوده و به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای پرداخته است. نگارنده به مطالعه و بررسی پیشینه های مطالعاتی در رابطه با ویژگی های بیان نمایشی در نگارگری ایرانی و نیز سیاق هنری سلطان محمّد و میرمصوّر پرداخته است. نتیجه حاصل آنکه میزان بهره گیری دو نگارگر از مؤلّفه های زیباشناختی خاستگاه های سبکی پیشین خود به شکلی مشابه صورت پذیرفته است. امّا سلطان محمّد در بیان عاطفی داستان، رویکردی نمایشی تر داشته و میرمصوّر به توصیفات اصلی متن، وفادارتر بوده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان