بررسی گفتمان کودکان اوتیستی برپایه فرانقش بینافردی و متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
65 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی گفتار کودکانِ 6 تا 10 ساله دارای اُتیسم بر اساس فرانقش بینافردی و متنی در نظریه نقش گرایی هلیدی (Halliday, 2014) است. دو گروه از کودکانِ سالم و دارای اُتیسم، گروه های شاهد و تجربی پژوهش را شکل می دهند که به روش تصادفیِ طبقه ای انتخاب شده اند. داده های گفتاری هر دو گروه، ثبت شده و بر اساس فرانقش بینافردی و متنی مورد تحلیل قرار گرفته است. پرسش اصلی پژوهش حاضر از این قرار است که آیا فرانقش بینافردی می تواند در بررسی جمله های افراد مبتلا به اتیسم مؤثر باشد و اینکه گفتمان افراد مبتلا به اتیسم چگونه بر اساس مدل فرانقش متنی نقش گرایی هلیدی بازنمایی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط بینافردی در کودکانِ مبتلا به اُتیسم، به دلیل کم حرف بودن و تمایل نداشتن به برقراری ارتباط، بسیار ضعیف است. بین میزان به کارگیری مقوله وجهیت در دو گروه کودکان مبتلا به اُتیسم و کودکان سالم، تفاوت معناداری وجود دارد. هرچند که در کاربرد مقوله قطبیتِ منفی، تفاوت آشکاری بین دو گروه مشاهده نشد و هر دو گروه، به استفاده از جمله های مثبت تمایل داشتند. مبتلایان به اُتیسم، درک شفافی از مفهوم زمان نداشتند و در جمله های خود از زمان حال بیشتر بهره می بردند. از نظر وجه، وجه های اخباری و امری پرکاربرد بوده و کاربرد وجه التزامی بسیار محدود است. فاعل و نیز آغازگرها در گفتار مبتلایان به اُتیسم، اغلب واژه های ملموس و در دسترس هستند. یافته های این پژوهش می تواند برای مربیان کودکان دارای اُتیسم، روان شناسان و زبان شناسان مفید باشد.