سیما سادات نوربخش
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
گزارشی از زندگی و منابع اندیشه حکیم شهاب الدین سهروردی
نویسنده:
سیما سادات نوربخش
حوزه های تخصصی:
معرفی، نقد، و بررسی مقدمه ای بر فلسفه اسلامی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
سیما سادات نوربخش
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
307-323
تاریخ فلسفه اسلامی معاصر وضعیتی متفاوت با پیشینه خود دارد. تأثر آن از دیگر حوزه های معرفتی به ویژه فلسفه غرب و نیز مواجهه با مسائل کلامی جدید موجب شده است تا بخش های متفاوت و ادوار گوناگون این قسمت از تاریخ فلسفه اسلامی به گونه ای متمایز از دیگر اجزای خود از عهد فارابی تا کنون باشد. محمد فنایی اشکوری در کتاب مقدمه ای بر فلسفه اسلامی معاصر کوشیده است تا این ره یافت را درقالب روایتی تاریخی بررسی و تفسیر کند. تلاش برای تبیین مسائل و نیز شیوه رویکردهای فکری متفکران مسلمان در حوزه و دانشگاه اصلی ترین انگیزه تألیف این کتاب بوده است. این که هریک از این متفکران به قدر سهم فکری خود در استخراج مسائل فلسفه اسلامی و تطبیق آن بر وضعیت کنونی تفکر در ایران چه نقش ویژه ای داشته اند نشان می دهد که مؤلف کتاب به دنبال ضرورت های تاریخ معاصر فلسفه اسلامی بوده است. مبنای نظر به تاریخ در مقدمه ای بر فلسفه اسلامی معاصر مغفولٌ عنه مانده است و معلوم نیست فلسفه اسلامی معاصر از کدام مبنای نظر به تاریخ بررسی شده است.
جایگاه بحث مغالطه در منطق ابن سینا
نویسنده:
سیما سادات نوربخش
ابن سینا از بزرگ ترین حکماء و منطق دانان مشائی است. منطق یکی از مهم ترین بخش های سه گانه کتب حکمی ابن سینا است که درآن به ساماندهی برخی اصول مشائی و تدوین ضوابط نوینی می پردازد. بنابر تعریف منطق که به عنوان میزانی برای حفظ ذهن از خطا تدوین شده است، شناخت خطا و لغزش در اندیشه ضرورت می یابد؛ لذا از مهم ترین مباحث در منطق و به عنوان ثمرکه کاربردی منطق، بحث مغالطه است. شناخت اقسام مغالطه و پرهیز از آنها غایت اصلی منطق محسوب می شود. لیکن تمام علوم که از استدلال و قیاس استفاده می کنند، به نحو مستقیم یا غیر مستقیم نیازمند منطق به ویژه شناخت بحث مغالطه هستند. مقاله حاضر به بحث مغالطه، تقسیم بندی و جایگاه آن در آثار مهم منطقی ابن سینا می پردازد تا اهمیت این بحث را در اندیشه او تبیین کند.
بررسی مقایسه ای مبانی معرفت شناسی سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
سیما سادات نوربخش
سهروردی برای نشان دادن تعارض ساختار ارسطویی و گام نخست در تدوین حکمت اشراق، ابتدا ساختار «تعریف» ارسطویی را نقد کرده است. او محدودیت و نارسایی تعریف را در نیل به یقین نشان داد. نزد وی، نظریه های علم اگرچه انسان را به جنبه ای از حقیقت رهنمون کرده و کاملاً نامعتبر نیست؛ اما هیچ یک منتهی به یقین نشده و از امکان وقوع علم سخن نگفته است. سهروردی کوشیده برای «تعریف» ضابطه ای صوری و متفاوت از مشائیان ابداع کند. تلقی او از «تعریف»، جزء اساسی نظریه اشراقی از علم است. این اختلاف مبین دیدگاه کاملاً متفاوت در اصول منطق و معرفت شناسی در فلسفه است. در حکمت اشراق، برتری برای شهود و بر مبنای مشاهده اشراق بوده و بر اساس علم حضوری تدوین می شود. ملاصدرا مبانی معرفت شناسی سهروردی را بررسی کرده است. او به نظریه «تعریف» سهروردی انتقاد دارد و ضمن پذیرش برخی از مبانی معرفت شناسی وی، آن را با دیدگاه و اصول خویش ارزیابی و انتقاد کرده است. نوشته حاضر این موارد را به تفصیل نشان می دهد.