تزاحم کاری و اشتغال زوجه با اذن همسر از دیدگاه فقه اهل بیت (ع) و اهل سنت
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸
89 - 108
حوزه های تخصصی:
در فقه زنان و احکام فقهی به اتفاق تمام مذاهب، پیوند زناشویی حقوقی را برای هریک از همسران به همراه می آورد که متناسب با جایگاه اجتماعی او است. در قبال این امتیاز از زن خواسته شده است که برای انجام برخی فعالیت ها و رفت وآمدها نظر همسر و اجازه وی را کسب کند. گستره مواردی که در آنها زن موظف به کسب اجازه از شوهر است موضوعی است که میان مذاهب مختلف اسلامی و بلکه میان مجتهدان یک مذهب، آرا و فتاوای مختلفی را پدید آورده است. از نظر مبانی فقهی، مسئله اذن زوجه از زوج در آیات به صورت اشاره و در روایات به طور صریح مطرح شده است. به مقتضای آیه سی وچهار سوره نساء مرد به دلیل برخورداری از توانمندی هایی که دست آفرینش در خلقت او به ودیعت نهاده و نیز به دلیل پرداخت نفقه و تأمین هزینه های زندگی، قیم و سرپرست خانواده و همسرش است. در مقابل از زن خواسته شده است از شوهر خود اطاعت کند. از لوازم پذیرش این نظام مدیریتی آن است که زن از کارهای غیر واجبی که مزاحم حق شوهر است، اجتناب کند و برای بیرون رفتن از منزل از شوهر کسب اجازه کند. مسئله مورد نظر با صراحت و تأکید بیشتری در روایات شیعه و اهل سنت مورد توجه قرار گرفته است. برخی از این روایات، احکام اطاعت زن از شوهر را مطرح کرده است و خروج زن از منزل بدون اذن شوهر را موجب سقوط نفقه وی می داند. باتوجه به مبانی فقهی، نوع نگاه فقهای اسلامی در ادوار هشتگانه فقه شیعه و مقاطع چهارگانه فقه اهل سنت به مسئله « اذن همسر متغیر بوده، فرازوفرودهایی را تجربه کرده است. اگرچه عموم فقهای متقدم امامیه و اهل سنت، مسئله اذن همسر را موضوعی مستقل از حق تمتع زوج و بحث تمکین دانسته اند، ولی با این حال، فقهای متأخر از زاویه دیگری به مسئله نگریسته اند و ضرورت کسب اجازه از شوهر را منحصر در مواردی می دانند که با حق تمتع وی در ارتباط است. در پرتو دیدگاه اخیر، هرگونه فعالیتی که مزاحمتی با حقوق شوهر نداشته باشد و از این رهگذر تهدیدی برای بنیان خانواده محسوب نشود نیاز به اجازه شوهر ندارد. عبادت های مستحبی، هبه، صدقات و موضوع اشتغال زن نیز همگی مشمول این اصل کلی است. از سوی دیگر با توجه به اینکه تمام فقها نشوز را بیزاری و تصمیم به طلاق دانسته اند، نمی توان مخالفت های ناچیز همسر و خارج شدن های جزئی وی از منزل را مصداقی از نشوز دانست. همچنین راهکاری که تحت عنوان شرط ضمن عقد در نظام فقهی-حقوقی اسلام تعبیه شده است، می تواند در مسئله حاضر راهگشا باشد. اگرچه مدیریت مرد در خانواده از احکام اولیه فقهی است، اما شارع حکیم احکام ثانویه ای را نیز پیش بینی کرده است که به تناسب شرایط، زمان و مکان، ظرفیت هایی را برای تغییر در احکام اولیه فراهم می کند. شروط ضمن عقد درواقع بهره گرفتن از این ظرفیت هاست که با استمداد از آن زن می تواند ضمن عقد ازدواج، شروطی چون تعلم، انجام فعالیت های اجتماعی، اشتغال، انجام عبادت های مستحبی و... را لحاظ کند و مرد را در طول زندگی زناشویی به پذیرش آن پایبند کند.