بسط نظریه اتوپایسیس در تأثیر ابعاد محتوایی ساختار شرکت ها بر توسعه پارادایم گزارشگری یکپارچگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
171 - 189
حوزه های تخصصی:
هدف : امروزه گزارشگری فقط برای اطلاع رسانی نیست، بلکه با گسترش مفاهیمِ مدیریتی و کسب وکار، نگاه شرکت ها به سوی تمام ذینفعان معطوف شده و تغییرات عمده ای در روش های کسب وکار، شیوه تولید سرمایه و حیطه تعامل با ذینفعان است که برای رفع این نیاز، روی آوردن به گزارشگری یکپارچه به عنوان مبنایی مبتنی بر توسعه ارزش های تعامل با ذینفعان می تواند بسیار مهم و اثربخش باشد. اما فقدان یک هماهنگی و توازن بین ساختار با سیستم هایی همچون سیستم گزارشگری مالی، سبب می گردد کارکردهای شیوه گزارشگری یکپارچه از ظرفیت های ایجادِ ارزش فراگیر برخوردار نباشد. لذا، این پژوهش با بسط نظریه اتوپایسیس به دنبال بررسی تأثیر ابعاد محتوایی ساختار شرکت ها بر توسعه پارادایم یکپارچگی گزارشگری مالی است. روش: پژوهشِ حاضر از رویکرد نتیجه، جزء پژوهش های کاربردی محسوب و از نظر هدف در دسته پژوهش توصیفی/ همبستگی قرار می گیرد، زیرا اقدام به مطالعه داده های مربوط به یک مقطعِ زمانی یعنی 1399 - 1398 براساس روش تحلیل داده های مقطعی، مبتنی بر تحلیل مسیر و چارچوب مدلِ سازی ساختاری حداقل مربعات جزئی ( PLS ) می نماید. داده مربوط به متغیرِ یکپارچگی گزارشگری از طریق چک لیست امتیازی افشای اطلاعات شرکت ها براساس گزارش های صورت های مالی استخراج گردید و و داده ی مربوط ابعاد محتوایی از طریق توزیع پرسشنامه بینِ مدیران عاملِ شرکت های مورد بررسی، گردآوری شد. یافته ها : نتایج نشان داد، ابعاد محتوایی بر توسعه پارادایم یکپارچگی گزارشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری : در واقع این نتیجه نشان داد، برمبنای بسط نظریه اتوپایسیس که بیان کننده سطح همراستایی ساختار با سیستم است، ابعاد محتوایی به عنوان مبنای ساختاری یک شرکت می تواند سببِ افزایش اثرمثبت در پارادایم یکپارچگی گزارشگری شود.