نقد و بررسی آثار معماری حواس از منظر پارادایم پدیدارشناسی
حوزه های تخصصی:
معماری حواس به عنوان معماریِ که بر حضور فراگیر همه حواس در ادراک فضایی تأکید دارد، دیرزمانی نیست که در عرصه جهانی نظرات را معطوف خودساخته است. صاحب نظران معماری حواس با نقد معماری بی احساس کنونی، می کوشند اتمسفر ایجاد شده توسط معماری و محیط را به عنوان ترکیبی پیچیده بیان کنند که در عین آفرینش زیبایی، برانگیزاننده همه احساسات آدمی می باشد. این دیدگاه در تقابل با دیدگاه بصور محور معماری مدرن، شکل یافته یا به عبارتی دیگر دوباره مورد توجه قرار گرفته است. معماران حواس معتقدند از بحران های معماری امروز، عدم توجه به جریان زندگی و تجربه ادراکی فراگیر توسط مخاطب می باشد که می توان با تکیه بر پدیدارشناسی، دوباره میان انسان و معماری آشتی برقرار کرده و درکی متفاوت و نو از معماری و محیط را برای او به ارمغان آورد. پدیدارشناسی در جستجو چیستی پدیده ها، فارغ از پیش داوری ها و به جریان انداختن زندگی در آن است. این اندیشه نگاهی نقادانه دارد، که اساس کار معماران حواس قرار گرفته است. آن ها سعی دارند با تکیه بر بنیان های پدیدارشناسی، با محصول معماری چند حسی خود، به اندیشه های این فلسفه جامع عمل بپوشانند؛ بنابراین این فرضیه مطرح می شود که معماری حواس با به چالش کشیدن معماری به اصطلاح بی روح معاصر، می تواند پیوند ادراکی قوی بین معماری و انسان با برانگیختن همه حواس او، برقرار سازد. هدف اصلی این پژوهش، نقد و بررسی آثار معماری چند حسی بر مبنای شالوده پدیدارشناسی به منظور سنجش میزان موفقیت گفته های معماران آن ها در عمل می باشد. روش انجام پژوهش، کیف ی، از ن وع تحلی ل محت وا بوده و ب ر اس تدلال منطق ی مباحث استوار است، مطالعه اسنادی و کتابخانه ای اساس بیان، تحلیل، توصیف و تفسیر مطالب موجود در این مقاله را شکل می دهد. نتایج پژوهش بیانگر این است که معماران حواس توانسته اند با تکیه بر معیارهای ارزشگذاری مبتنی بر اندیشههای پدیدارشناسانه خود در زمینه ادراک همه جانبه توسط مخاطب، آثاری موفق و شایسته ای را پدید آورند و معنای معماری چند حسی را در آن ها متبلور سازند.