حامد عابدینی

حامد عابدینی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

میدان بهارستان و تحقق فضای مدنی (خوانشی نقادانه از سویه فضامند اولین انقلاب مدرن شهری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تهران عصر قاجار فضای عمومی شهری فضای مدنی خوانش انتقادی میدان بهارستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
 همسو با دیگر مظاهر تمدنی، شهر ایرانی در اثر مواجهه با مدرنیته، به افقی تازه از زیست خود گام نهاده و در کنار تحول کالبدی و پیدایش فضاهای معماری و شهری با پیکره بندی جدید، تجربه نوینی از بُعد اجتماعی فضا را از سر می گذراند. میدان بهارستان نمونه قابل تأملی از این صورت بندی جدید فضایی است که در انتهای عصر قاجار خارج از نظم مسلط بدل به کانون کنشگری اجتماعی و آزادی خواهی مشروطه طلبان می شود. این مطالعه در بستر پارادایم انتقادی به دنبال خوانش عوامل و نیروهایی است که میدان بهارستان را در فضا-زمان تاریخی تهران عصر مشروطه، به عنوان فضای مدنی در نظم نوین شهری مطرح ساخته اند، و سعی دارد برخلاف تحلیل های یک سویه کالبدی و یا معنایی، زوایای مسکوت مانده این تجربه را از طریق روایت فضای اجتماعی آن، صدادار نماید. فضای مدنی، به عنوان لایه نهایی عمومیت فضای شهری، نوعی فضای زیسته است که با تسلط جامعه بر آن، بدل به بستر گفتمانی و کنش اجتماعی-سیاسی شهروندان شده و به سان بدن آزادی خواه جامعه از طریق حمایت نهادهای آن حیات خود را بازمی یابد. بر مبنای خوانش این پژوهش، میدان بهارستان در عصر مشروطه، به پشتوانه استقلال شهری و جدایی از شبکه منسجم فضاهای عمومی، ایجاد بستر گفتمانی از طریق حضور نهاد نوپا مجلس و انجمن ها و کانون های وابسته به آن، کثرت و تنوع حاصل از شکل گیری جامعه مدرن، و همچنین مطالبه و دادخواهی به واسطه شکل گیری دوگانه دولت-ملت، به تصرف مشروطه خواهان درآمده و ضمن ایجاد انقطاعی بنیادین در نظم سنتی حاکم، زیست اجتماعی شهر را وارد حیاتی سراسر نوپدید کرده و تجربه جدیدی از مکان مندی در فضای عمومی شهری را به همراه آورده است.
۲.

بررسی تاثیر استراتژی های معماری چند عملکردی بر اعطای کاربری جدید در میراث معماری صنعتی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: معماری چندعملکردی میراث معماری صنعتی تطبیق پذیری اعطای کاربری جدید تکنیک دلفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۷
توسعه کالبدی فضایی شهر تهران در سده اخیر موجب گردیده تا بناهای صنعتی از محدوده هایی حاشیه ای به عرصه هایی محصور در بافت های فشرده شهری بدل گردند. این مسئله تعطیلی و رها شدن میراث معماری صنعتی را باوجود عمر مفید سازه و ارزش های معماری آن ها در پی داشته است. با واکنش نهادهای مختلف و در راستای ارتقای پایداری اقتصادی و اجتماعی، امکان اعطای کاربری جدید و احیا این ابنیه فراهم شده و مصادیقی از تجربه تطبیق پذیری در ایران شکل می گیرد که زمینه اصلی مطالعه در این تحقیق هستند. ازاین رو هدف از این پژوهش بررسی تجارب موفق معماری چند عملکردی و تطبیق پذیر جهانی و قیاس میان نمونه استراتژی های آن ها با تجارب مشابه در میراث صنعتی شهر تهران است. در این پژوهش مطالعات حوزه تطبیق پذیری بر روی نمونه های جهانی، به عنوان مبنای استخراج استراتژی های معماری چند عملکردی قرارگرفته است. استراتژی ها شامل سه لایه کالبدی سازه، تأسیسات و نما بوده که با روش دلفی بر روی میراث معماری صنعتی شهر تهران به عنوان جامعه آماری ارزیابی شده اند. تحلیل داده ها از طریق آزمون کوکران و آزمون فریدمن صورت گرفته و روش نمونه گیری برای هر دو جامعه آماری (میراث معماری صنعتی تهران) و (متخصصین مربوطه) نظریه ای می باشد. میراث معماری صنعتی شهر تهران شامل: کارخانه آرگو (موزه گالری آرگو)، پادگان ایرانشهر (خانه هنرمندان)، کارخانه جوراب بافی بریانک (موزه آثار طبیعی و حیات وحش هفت چنار) و زندان قصر (باغ موزه قصر) می باشند که با محاسبه میانگین رنک آزمون برای هر استراتژی در هر لایه، ابنیه منتخب رتبه دهی شده اند. با توجه به اجماع نظر متخصصین، وجود استراتژی های دو لایه سازه و نما در ابنیه موردبررسی، تائید و براساس نتایج آنالیز داده ها در لایه سازه، کارخانه آرگو بالاترین میزان از آزادی فضا را دارا بوده و در لایه نما خانه هنرمندان با بیشترین میانگین رنک آزمون بالاترین انطباق نما و سازه را داشته اند. اما در لایه تاسیسات، انطباق تأسیسات و سازه در نمونه های موردبررسی توسط متخصصین مشاهده و تایید نشده است. مطابق با نتایج این پژوهش، تمرکز سازه در کمترین نقاط و فضای آزاد بیشتر و همچنین انطباق نما با سازه دو مشخصه در بناهای صنعتی می باشند که می توانند تأثیر کارآمدی در فرایند تطبیق پذیری و اعطای کاربری جدید به میراث معماری صنعتی داشته باشند.
۳.

Evaluation of the Flexible Elements Components in Housing Design to Determine their Priority according to Delphi Design Method(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Housing flexibility compatibility Fuzzy Delphi Expansion and Division

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۲۲۲
In a different context, the user's needs in a housing apartment are constantly changing; it is required that the provided house, by having flexibility, can always be responsive to the user's needs in various situations, which would be a challenge for specialized areas of housing, including design. To perform a flexible housing design, the architects face many different design solutions and variables, leading to confusion in this field. So, the objective of this study is to identify these variables and achieve an effective solution by considering their priority of them. The variables of this study were proposed in three scales of macro, medium, and micro according to the previous valid research studies in the field of flexible housing. Then, the variables have been evaluated using the specialist's idea through the Fuzzy Delphi method (FDM). The Friedman test has been used to analyze the data obtained from the questionnaires and achieve a valid ranking, which performs the ranking by calculating the mean rank for each variable. According to the results of data analysis, the characteristics of "spatial expansion and division," which means the possibility of space to be expanded (the expansion) or divided (the contraction), as the medium scale of housing design, has the greatest impact on the housing flexibility. On the macro scale, the "structure" component, and the micro-scale, the "use of flexible elements" provide the highest effectiveness in this regard. Moreover, as the medium scale, the modular design of space falls in the second place of influence compared to all other variables. Increasing the properties of spatial expansion and spatial division can be an effective design strategy for achieving flexibility in apartment housing. Also, modular space designing and flexible elements have been introduced as two solutions in the next priorities. All are considered small and medium scales and can be prioritized in designing flexible apartment housing.
۴.

تحلیل جایگاه گذرهای تاریخی در ساختار فضاهای عمومی شهر(مورد مطالعاتی: گذر درخونگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گذرهای تاریخی حیات شهری فضای عمومی تحلیل کالبدی - فضایی محله سنگلج گذر درخونگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۶۵
اجزای شهر سنتی ایرانی، ساختاری هماهنگ و منسجم، برآمده از مفاهیم مختلف را در برمی گرفتند. شبکه گذرها، از مهم ترین عناصر ارتباطی این شهرها بوده که علاوه بر پیونددهی بین بخش های مختلف بافت، زمینه حضور و فعالیت های متنوع ساکنین محله را ایجاد نموده و جایگاهی مهم در حوزه همگانی شهر داشته اند. مواجهه سازمان فضایی و حیات جاری در این گذرها با تحول محتوایی و کالبدی شهرها، مسئله ای قابل توجه است. بر همین مبنا هدف از این پژوهش، مطالعه جایگاه گذرهای تاریخی در نظام ساختاری فضاهای عمومی شهر است تا با استخراج عوامل مؤثر بر آن، چگونگی عملکرد این عنصر در ساحت همگانی و جمعی شهرهای امروز را مورد تحلیل قرار دهد. این پژوهش با نگرشی کیفی و با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته و با مطالعه کتابخانه ای و اسنادی به بررسی مفهوم و ویژگی های گذرهای تاریخی و مؤلفه های فضای عمومی مرتبط با آن می پردازد. این مؤلفه ها شامل: دسترسی و حرکت، سلسله مراتب، سکون، تضاد و تباین، تحرک و تنوع، اختلاط کاربری، انعطاف فضایی و پیوستگی است. سپس با روش تحلیل کالبدی-فضایی، برهم کنش عوامل در محدوده مطالعاتی گذر درخونگاه بر اساس مدارک تصویری و مشاهدات میدانی آن، بررسی می شود. فضای عمومی گذر درخونگاه از طریق سازمان یابی مبتنی بر نظام مراکز محله و وجود شاخصه های بارزی نظیر: ابنیه تاریخی، گشایش های فضایی، کاربری های قدیمی و چیدمان آن ها، شکل یافته است. با واکاوی این گذر در زمینه های مطالعاتی نظیر: سازمان فضایی شهر، رابطه جز و کل، ارتباطات مفصلی و تحلیل مؤلفه ها، کیفیت های مؤثر آن بر فضای عمومی شهر تبیین گردیده است. این کیفیت ها شامل: ارتباط کالبدی و نسبت معنایی فضای عمومی، هویت بخشی به فضای عمومی و تعادل بخشیدن به فضای عمومی و کارکرد عناصر کالبدی گذر در تبیین فضای عمومی است که می تواند مبنایی جهت توسعه آتی گذر، ارتقای فعالیت ها و تعاملات اجتماعی و حل مسائل و معضلات کالبدی آن باشد.
۵.

ترجمان فضایی تسامح قدرت در اصفهان عصر صفوی (مطالعه موردی: پل الله وردی خان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصر صفویه تسامح و تساهل قدرت شهر اصفهان توازن اجتماعی فضای جمعی پل الله وردی خان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۷۸
بیان مسئله: با ظهور سلسله صفوی، عصر جدیدی از مدنیت و پیشرفت در شهر اصفهان آغاز شد. پایداری اقتصادی و سیاسی، به همراه برقراری توازن بین نیروهای اجتماعی، مذهبی و حاکمیتی، زمینه ساز تحول بنیادین در ساختار شهری، روابط اجتماعی و مناسبات شهرنشینی اصفهان شد. از این رو، شهر شکل نوینی به خود گرفت و بستر لازم برای حیات اجتماعی پرتحرک در قالب رویدادهای جمعی با نگرش های متنوع ایجاد شد، که نتیجه آن شکل گیری گستره قابل توجهی از فضاهای جمعی در گونه های مختلف از جمله پل های شهری بود. بدین ترتیب پل الله وردی خان، با تحولات کارکردی و کالبدی، به محل تجمع، تفرج و تعامل شهری بدل شده بود و نقشی مهم در مناسبات قدرت در شهر ایفا می کرد.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تأثیر ارتباط دولت صفوی با ملت، مذهب و شهر بر شکل گیری فضاهای جمعی اصفهان به ویژه پل الله وردی خان است تا بر این مبنا جایگاه کانونی این پل در مناسبات قدرت صفوی در پیوند با سایر مؤلفه ها در شهر اصفهان تبیین شود.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است و با روش تفسیری-تاریخی، و با مطالعه منابع کتابخانه ای، به بررسی و تحلیل مفاهیمِ مرتبط با اهداف پژوهش می پردازد.نتیجه گیری: ماحصل بررسی ها بیانگر نقش ویژه حاکمیت صفوی به جهت مشروعیت بخشی به ساختار قدرت (استحکام پایگاه مذهبی و مردمی) در روند رونق روابط اجتماعی و شکل گیری فضاهای جمعی به ویژه در پل الله وردی خان است. تعامل و تسامح دستگاه حاکمیتی، به منزله پایگاه اصلی قدرت، در نسبت با مذهب، جامعه، و شهر موجب شکل گیریِ نوعی فضای واصل میان دولت و ملت (فضاهای جمعی) و برقراری توازن میان آن ها شده است. بر این اساس، پل الله وردی خان، به منزله فضایی جمعی، از حیث جایگاه و نقشی که در ساختار شهری اصفهان عصر صفوی دارد، کانون تسامح قدرت و توازن اجتماعی بوده است.
۶.

The Social Impact of the Architectural Components of Safavid Bridges in Isfahan (Case S tudy: Khaju and Allahverdi Khan Bridges)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Safavid era Isfahan Urban Development social impact Khaju Bridge Allahverdi Khan Bridge

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
The target bridges in this s tudy were cons tructed during the Safavid era in Isfahan city and are considered as one of the mos t important components of the urban s tructure; during his tory. They have shown various functions in addition to their role as a connecting route, which has varied from individual scale to collective spaces over time. This research s tudy is trying to find out the architectural components affecting the public presence in these urban buildings, specifically in two bridges called, Allahverdi Khan (Si-o-se-pol) and Khajoo bridge in the contemporary era, to see if they would correspond the needs of today’s urban residents. To get this aim, the qualitative research approach was adopted based on an interview framework. To answer the ques tions was arranged based on three functional, physical, and s tructural aspects of these bridges, and a significant result was achieved by applying qualitative content analysis. The architectural components influencing the public presence were included eight general components and sub-components. These items were either in line with or opposite to each other, including the social functions and the contemporary space of bridges, the bridges’ cultural and physical s tructure, the shaping context of the bridges and the memorability of them, the environmental psychology and the related aes thetics aspects. According to the content analysis outcomes, a functional review of the space of these bridges in the future can lead to the qualitative improvement of architecture and space of them.
۷.

تبیین مولفه های معاصرسازی و ارتقای کیفی بافت هم جوار امامزاده صالح(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معاصرسازی ارزش های فرهنگی اصالت و هویت بازآفرینی امامزاده صالح (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۲۵۸
اهداف: اماکن مذهبی از نقاط مهم در شهرها به شمار می روند، به گونه ای که در گذشته تعادل زیستی و حیات اجتماعی را تامین می کردند. توسعه شهرها و رشد جمعیت، توازن این گونه بافت ها را برهم زده و سبب بروز تحولات اساسی در ساختار آنها شده است. مصداق این مساله، بافت ناکارآمد امامزاده صالح (ع) است که با گسترش شهر و فضای تجاری مجاورش، اصالت و ارزش های تاریخی آن خدشه دار شده است. از این رو بازآفرینی این پهنه شهری بر مبنای شناخت معضلات بافت و با نگرش به مطالعات شهر اسلامی و معاصرسازی، اهداف پژوهش حاضر است. ابزار و روش ها: این پژوهش با هدف کاربردی- توسعه ای و روش آن مبتنی بر شیوه تحلیلی- توصیفی است. ابزار گردآوری داده ها در بحث مولفه های بازآفرینی کتابخانه ای است و با تحلیل داده ها به استخراج معیارها می پردازد. همچنین در مطالعه بافت، واکاوی آن از طریق بررسی های میدانی و مشاهده صورت می گیرد. یافته ها: با بررسی مطالعات گذشته، راهکارهای شهر اسلامی بر مبنای چهار معیار زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی تبیین شده و با استناد به آنها مولفه های معاصرسازی استخراج می شوند. همچنین نقاط قوت و ضعف پهنه شهری هم جوار آن مورد واکاوی قرار گرفته است تا مولفه های بازآفرینی در آنها نمود یابند. نتیجه گیری: بازآفرینی شهر در مواجهه با توسعه افسارگسیخته، نیازمند نگرش هویت بخش و اصالت محور است تا بدین وسیله ارزش های فرهنگی گذشته، منطبق بر نیازهای جامعه و با به کارگیری عوامل روزآمد و پیشرفته بازیابی شوند. جایگاه اماکن مذهبی در شهر از وجوه مختلف در پژوهش شهر اسلامی برای ارتقای کیفی آنها اهمیت دارد و نمود بارز آن، معاصرسازی پهنه های هم جوار امامزاده صالح (ع) است.
۸.

تحلیل ساختار فضایی محلات سنتی شهری براساس نظام مراکز محله (نمونه موردی: محله سنگلج، تهران)

نویسنده:

کلید واژه ها: بافت فرسوده مرکز محله محله سنتی شهرسازی مدرن محله سنگلج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۳ تعداد دانلود : ۷۱۴
تحولات شهر در دوران معاصر، بیشترین آسیب را به محلات تاریخی وارد ساخته است. مدرنیزاسیون از بالا که سرآغاز این تغییرات بنیادین بوده، توسعه بی رویه شهرها را به دنبال داشته و موجب فرسودگی و ناکارآمدی محلات سنتی شده است. این پهنه های شهری زمانی در توازن کارکردی قرار داشته و با لایه های آشکار و پنهان خود، نیازهای شهروندان را پاسخگو بوده اند. مراکز محله از وجوه اصلی این قبیل محلات است که کانون اصلی تعاملات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی در مقیاس محله و منطبق بر کنش های شهروندی بوده که در گذر زمان شکل گرفته اند. در بحبوحه تحولات معاصر محلات، این الگوی مراکز محله نیز قابلیت خود را ازدست داده و جایگزینی در مقیاس محله برای آن ایجاد نمی گردد. هدف این پژوهش خوانش الگوی شبکه مراکز محله در محلات سنتی و واکاوی وضعیت فعلی آن ها در جهت بازیابی آن منطبق بر نیازهای شهروندان معاصر است. از همین منظر این پژوهش با انتخاب محله سنگلج به عنوان یکی از مهم ترین محلات تاریخی تهران که درگیر معضل فرسودگی می باشد، به مطالعه نظام عملکردی مراکز محله در آن می پردازد. لذا با اتخاذ نگرش کاربردی و کیفی، روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و بامطالعه کتابخانه ای و اسنادی به بررسی مبانی محله و مرکز محله پرداخته و با مشاهدات میدانی وضعیت بافت فرسوده محله سنگلج را واکاوی می کند. یافته های این پژوهش بیانگر شبکه ای از فضاهای جمعی محله است که با سیستم دسترسی ارگانیک خود با یکدیگر در ارتباط بوده و هرکدام به تناسب به نیازهای شهروندان پاسخگو بوده اند. نتیجه این پژوهش و بررسی های آن، به نیاز خوانش الگوی فضاهای مراکز محله در وضعیت امروزه بافت های فرسوده اشاره دارد و به ارائه راهکارهای در جهت احیای این نظام عملکردی می پردازد.
۹.

نقش آفرینی مؤلفه «خیابان» بر روند تجد د گرایی و توسعه تهران نمونه موردی خیابان لاله زار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجد د گرایی خیابان کشی زند گی مد رن حیات شبانه خیابان لاله زار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۳۴۷
بیان مسئله: خیابان یکی از مهم ترین اجزای شکل شهر د ر د وران مد رن به شمار می رود . با اضافه شد ن عنصر خیابان به نظام شهرسازی تحول به سزایی د ر شکل گیری معماری و شهرسازی قرن حاضر ایران صورت پذیرفت. این تحول نه تنها د ر کالبد ، بلکه د ر ساختار فرهنگ و هویت شهرنشینی د ر ایران تأثیر شگرف نهاد . خیابان لاله زار یکی از مهم ترین نماد های تجد د گرایی د ر معماری و شهرسازی کشور است که د ر اوایل قرن حاضر منظر عمومی شهر تهران را متحول کرد .هد ف پژوهش: این پژوهش به د نبال واکاوی تأثیر خیابان کشی و تحولات کالبد ی بر روند تجد د گرایی و توسعه شهر تهران است، که د ر این مسیر خیابان لاله زار به عنوان نمونه مورد ی انتخاب شد ه است. از این رو چگونگی د گرگون شد ن شهر متأثر از خیابان کشی و تأثیر فرهنگی خیابان لاله زار بر تعاملات انسانی از وجوه مختلف مورد بررسی قرار خواهد گرفت.روش پژوهش: د ر ابتد ا خیابان لاله زار به د لیل اهمیت و تأثیر آن د ر نوگرایی شهر انتخاب شد ه و به کمک مطالعات کتابخانه ای و اسناد ی با استفاد ه از روش تفسیری-تاریخی به بررسی تحولات شهر تهران و نمونه مورد ی خیابان لاله زار از نیمه د وم حکومت قاجار به بعد پرد اخته و با روش تحلیلی-توصیفی نقش خیابان بر روند تجد د گرایی و توسعه شهر تهران مورد تحلیل قرار می گیرد .نتیجه گیری: تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از نیمه د وم سلطنت قاجار متأثر از تجد د گرایی صورت گرفته است، که بسیاری از نمود های آن به اشکال مختلف د ر شهر تهران بازنمایی شد ه است. یکی از مهم ترین مظاهر این روند پید ایی خیابان با الگوی فرنگی آن است که د ر گستره زمان از قاجار به پهلوی بر وجوه مختلف نظیر ساختار شهر، مباد لات تجاری و تعاملات شهروند ان اثرگذار بود ه و جلوه ای متجد د و نوین به شهر د اد ه است.
۱۰.

خوانش هندسه پنهان در شهر تاریخی و تاثیر تحول مدرن بر آن؛ نمونه موردی: سبزه میدان، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هندسه پنهان سبزه میدان مثلث دولت-ملت-مذهب خیابان کشی شطرنجی شهر تاریخی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۴۸
اهداف: اجزای شکل دهنده به فرم شهر در طول تاریخ و با توجه به مقتضیات ساکنین خویش از یک برهم نشینی قانونمند و کاملاً هندسی غیرمشهود پیروی می کرده اند که در ظاهر بی نظم خود دارای توانایی ارتباط و تعادل بین دولت، ملت و مذهب بوده است. این پژوهش به دنبال خوانش و واکاوی هندسه پنهان موجود در شکل شهر در گذشته تاریخی آن است که امکان ارتباط میان ارکان اجتماعی شهر را به راحتی میسر می نموده است. ابزار و روش ها: روش این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تاریخی- تحلیلی است. این تحقیق با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی نظام پنهان در شهر تاریخی و تاثیر تحولات مدرن بر آن پرداخته و در نمونه موردی سبزه میدان خوانش هندسه پنهان، مبتنی بر سه رأس دولت، ملت و مذهب صورت می گیرد. یافته ها: هندسه پنهان در شهرهای تاریخی، روح حاکم بر لایه های درونی شهر است و با ساختاری نظام مند در وجوه عملکردی و ادراکی، روابط مذهبی، سیاسی و اجتماعی ساکنین آن را تنظیم می کند. با ورود مدرن و تغییرات بنیادین آن، شهر تهران متحول شد و تناسبات هندسه پنهان و ارگانیک در مجموعه سبزه میدان تبدیل به یک هندسه اقلیدسی با خیابان های عمود بر هم شده و توازن آن مختل می شود. نتیجه گیری: نظام هندسی مستتر در یک شهر بیانگر هویت و مدنیّت در آن است. هندسه منظم شهر مدرن در تقابل با اصالت درونی پهنه های تاریخی قرار دارد. از همین رو خوانش هندسه پنهان ساتر بر شهر تاریخی، لازمه اتخاذ رویکرد مداخله مناسب در بافت های تاریخی و هویتمند شهر است که به واسطه آن بتوان اصالت تاریخی آنها را بازیابی نمود.
۱۱.

بازتاب مداخله کالبدی بر شکل گیری بی سازمانی اجتماعی در پهنه تاریخی شهر تهران (مورد مطالعه: محله هرندی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای بی دفاع شهری آسیب های اجتماعی بی سازمانی اجتماعی مهاجرت درون شهری امنیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۳۵۶
شهر تهران در طول یک صد سال اخیر دچار تحولات بسیاری در ساختار کالبدی و روابط اجتماعی میان شهروندان خود شده است. دراین میان پهنه تاریخی شهر به دلیل فقدان خدمات زیربنایی که محصول ورود صنعت و مدرنیسم در اوایل قرن بود، درگیر تغییرات کالبدی بنیادین شده و بسیاری از محله های تاریخی با مهاجرت درون شهری روبه رو شده اند. به دنبال آن اصالت مندی تاریخی محله ها به دلیل نبود تعلق خاطر ساکنین جدید درگیر چالش جدی شده و با توجه به سکنی گزیدن افرادی که از سطح اقتصادی و اجتماعی پایین تری نسبت به ساکنین قبلی برخوردارند، این قبیل محله ها به بستر جرم و آسیب های اجتماعی در شهر تبدیل شده اند. شناسایی محله هرندی و واکاوی آسیب های اجتماعی وارد به آن با نگرش کیفی و به صورت کاربردی-تحلیلی انجام شد. مسئله پژوهش، بررسی معضلات محله هرندی از دیدگاه معماری، شهرسازی و اجتماعی است و یافته های آن، شناسایی محله هرندی و بررسی روند شکل گیری قانونمند محله های تاریخی در بستر شهر هستند که ساکنین آن ها بر اساس فصل مشترک هایی نظیر قومیت، کسب وکار و یا مذهب از یکدیگر تفکیک شده اند. مداخله کالبدی بدون شناخت در محله های تاریخی شهر تهران، تأثیری بنیادین بر سازمان فضایی محله خواهد داشت و حاصل آن مهاجرت درون شهری، بی سازمانی اجتماعی، فقدان هویت و حذف تعلق خاطر خواهد بود که عامل افزایش جرم و آسیب های اجتماعی است. نتیجه نهایی پژوهش حاضر، واکاوی عوامل ایجاد ناهنجاری در محله هرندی از دیدگاه معماری (معضلات کالبدی)، شهرسازی (شکل گیری فضای بی دفاع شهری) و اجتماعی (آسیب های اجتماعی) است که بر اساس آن راهکارهایی برای برون رفت محله از نابسامانی، ارائه می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان