درج شعر فارسی در متون منثور (با تکیه بر متون منثور قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
265 - 296
حوزه های تخصصی:
درج نظم و شعر در لابه لای نثر فارسی قدمتی دیرینه دارد. با نگاهی به متون منثور کهن می توان دریافت که اغلب نویسندگان بعد از تولد شعر فارسی به این آمیختگی تمایل داشته اند؛ گویی ایشان بر تأثیر شعر بر روح مخاطب و اقناع ناشی از آن واقف بوده اند. انگیز ه های مبتنی بر اهداف ادبی و سیاسی- اجتماعی سبب ورود شعر به متون منثور بوده است. با نگاه به فهرست کتاب های علوم بلاغی قدیم و جدید این موضوع نمایان شد که تاکنون بلاغیون به انواع درج شعر در متون نثر که یکی از جنبه های زیبایی شناسانه است، آنچنان که باید نپرداخته اند. تنها اصطلاحی که نسبت به دیگر تعابیر، تناسب بیشتری با این فن دارد، «استشهاد» است؛ اصطلاحی عام که شامل درج آیه، حدیث، خبر و شعر در متن می شود. اصطلاحات دیگری نیز همچون حل، اقتباس و تضمین مطرح شده است که بنا بر تعاریف موجود، دقیقاً مربوط به شعر نیست. آمدن شعر در بین متن نثر، انواع و قواعدی دارد که تاکنون کشف نشده و اصطلاحاتی نیز برای این انواع ارائه نشده است. نوشتار حاضر کوشیده است تا با بررسی متون منثور آمیخته به شعر در قرن هشتم به عنوان نمونه مورد تحقیق به سبب آنکه شعر فارسی در این قرن به اوج قله رشد خود رسیده است، انواع درج شعر در بین نثر و اهداف آن را با ذکر نمونه هایی از این متون بیان کند و تعاریف پیشنهادی خود را برای حل این مسأله ارائه دهد. اصطلاح پیشنهادی این نوشتار اصطلاح کاملاً فارسی و ادبی «شعرآمیزی» است.